۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

ضدیت علی خامنه ای با خط امام (ره) و خدمات وی به آمریکا و اسرائیل

سخنان علی خامنه ای در مراسم سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) بدون شک مصداق بارز بی توجهی به ارزشهای والای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حمایت از تفکر جناحی و قدرت طلبی می باشد. در مقطع کنونی که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از هر فرصتی برای هجمه به نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی استفاده می نمایند فحاشیهای مشتی مزدور خط جدید نفاق به نوه امام راحل (ره) حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حسن خمینی موجب خوشحالی دشمنان نظام شده است. شکی نیست که همانطور که یکی از ارزشگرایان مکتبی آقای علی مطهری اظهار داشتند سخنان شخص محمود احمدی نژاد در این مراسم که در وناقع ادامه حملات وی به دولتهای دوران امام راحل (ره) و علی خامنه ای بود باعث جری تر شدن افرادی شد که فقط با هدف بر هم زدن مراسم توسط حامیان رژیم کودتا به این مراسم دعوت شده بودند.

بیت حضرت امام (ره) در ابتدا قصد لغو مراسم امسال را داشت و شکی نیست که دلیل اصلی این تصمیم نیز استحاله نظام توسط رژیم کودتا و ضدیت علی خامنه ای با خط امام (ره) و حمایتهای بی دلیل وی از رژیم کودتا و انجمن حجتیه نو بود. اما در ماههای اخیر علی خامنه ای به تدریج سعی داشت تا حداقل قدری از نفوذ افرادی چون اسفندیار رحیم-مشائی در نهادهای کلیدی نظام بکاهد. باز هم شکی نیست که این علی خامنه ای بود که بر اجرای مراسم اصرار می ورزید و فشارهای سیاسی وی بر حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی باعث شد تا احمدی نژاد در این مراسم حضور یابد. حال مشخص نیست آیا علی خامنه ای به دلیل قدرت طلبی شخصا دستور بر هم زدن مراسم و تهدید سید حسن خمینی را صادر نموده یا این که این طرفداران باند مشائی-احمدی نژاد بودند که باعث فحاشی و توهین به نوه امام راحل (ره) در این مراسم شدند. به هر تقدیر آن چه مسلم است این است که مشائی و مشائیها با سوء استفاده از بی تدبیری و بی بصیرتی و ضعف علی خامنه ای موفق به یکه تازی شده اند و قصد دارند مسجد ضرار انمن حجتیه نو را در محل مرقد مطهر امام راحل (ره) بسازند.

سخنان علی خامنه ای در مورد خط امام (ره) نیز باید باعث تعمق تمامی ارزشگرایان در مورد التزام عملی وی به خط امام (ره) شود. اولا وی از رژیمی حمایت نموده که با زیر ئا گذاشتن تمامی اصول خط امام (ره) و حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه تنها به مستکبرین امتیاز می دهد بلکه به آن افتخار هم می نماید. بدبختانه شرایط به حدی وخیم می باشد که حتی امضای قرارداد تهران که هر مسلمان آزاده ای را به یاد عهدنامه های ننگین ترکمانچای و گلستان می آورد نیز باعث رضایت مستکبرین نشده و آنها همچنان بر خواسته های ناحق خود مبنی بر نابودی کامل برنامه هسته ای ایران و مهمتر از آن استحاله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اصرار می ورزند. به راستی چرا رژیم کودتا بعد از تهدیدات آمریکا به استفاده مجدد از سلاح تحریم ناگهان تصمیم به تبدیل منابع یوروی ایران به دلار می نماید؟ از یاد نبریم که دولت نهم مرتبا آمریکا را با سلاح تبدیل دلار به یورو «تهدید» می کرد و اکنون که نه مجیز گوئی از اوباما و نه امضای قرار داد ننگ آور تهران باعث رضایت مستکبرین نشده است رژیم کودتا که ادعاهای دروغین ان در مورد «استکبار ستیزی» گوش فلک را کر کرده ناگهان به تبدیل ارزهای ایران از یورو به دلار می ئردازد و در واقع خود با دست خود به آمریکا اجازه استفاده بیشتر از سلاح تحریم را می دهد!

شکی نیست که در مقطع کنونی تمامی تصمیمات رژیم کودتا در حوضه های اقتصادی و جنگ به اصطلاح نرم زیر نظر مستقیم تیم آمریکائی جمشید ئژویان و حمید مولانا و مرتضی آقا-تهرانی و سقائی-بی ریا اتخاذ می شوند. این تیم که تمامی سیاستهای خود را با هماهنگی با رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی و محمد تقی مصباح-یزدی و زیر نظر اربابان خود در واشنگتن اتخاذ می نماید از سالها قبل مورد حمایت سازمان سیای آمریکا بوده و به تدریج با نفوذ در نهادهای کلیدی نظام موفق شده تا با سوء استفاده از شعار زدگی علی خامنه ای و رخنه در شبکه روسی-صهیونیستی اطلاعات موازی مورد حمایت دفتر وی به تدریج با فرافکنی نه تنها در این تشکلات رخنه نماید بلکه در نهادهای کلیدی نظام نیز قدرت را قبضه نماید. به همین دلیل می بینیم که در حالی که آمریکا و انگلیس و روسیه و رژیم صهیونیستی که هیچکدام ار یورو استفاده نمی نمایند با تهدیدات خود خواهان امضای قراردادی بسیار ننگین تر از قرار داد تهران شده اند رژیم کودتا ناگهان با تبدیل منابع ارزی ایران از یورو به دلار باعث ئیشبرد اهداف آمریکا می شود. شگفتا که روسها نیز که سیاست همکاری با غرب و بخصمص آمریکا را در ئیش گرفته اند ناگهان منابع یوروی خود را به دلار تبدیل می نمایند! شکی نیست که این تحرکات همگی در جهت تضمین موفقیت قراردهائی است کعه میان شبکه رحیم-مشائی و مفقامات آمریکائی و روسی و صهیونیست صورت گرفته.

باز هم شکی نیست که علی خامنه ای بازنده بزرگ فاز دوم کودتای رحیم-مشائی خواهد بود چرا که هدف اصلی فاز دوم کودتا سوء استفاده از شعار زدگی علی خامنه ای برای حذف بیت امام (ره) و یاران امام راحل (ره) و بالاخره شخص علی خامنه ای از صحنه سیاسی کشور می باشد. هدف نهائی باند رحیم-مشائی نیز به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی و متحجر می باشد که مانند دوران سیاه رژیم محمد رضای خائن اسلام درباری -بخوانید اسلام آمریکائی - را تشویق نماید تا از این طریق مستکبرین بتوانند به آرزوهای خود - یعنی جلوگیری از ئیشرفت ایران - برسند.

باز هم شکی نیست که مدعیان دروغین اصو.لگرائی مانتند محمد رضای خائن مرتب دم از ئیشرفتهای علمی و غیره خواهند زد و در عین حال با فرار دادن مغزها و توهین به دانشجویان و دانشگاهیان و ترویج خرفه ئرستی و حتی شیطان ئرستی در کشور آقا امام زمان (عج) به دشمنان نظام خدمت خواهند نمود.

سخنان علی خامنه ای در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) نمونه بارز بی بصیرتی خواص و مدعیان دروغین اصولگرائی و حمایت غیر مستقیم و یا ضعف آنها در حراست از خط امام (ره) و جلوگیری از تبدیل شدن مرقد مطهر امام راحل (ره) به مسجد ضرار اسفندیار رحیم-مشائی بود. این مسئله ای است که باعث تشویش خاطر و نگرانی بسیار شدید بزرگان حوزه و نظام شده است. البته خط امام (ره) یک طرز تفکر و در واقع یک جهان بینی اسلامی است که بر اساس احکام اسلام ناب محمدی شکل گرفته و مشائی و مشائیها و آمریکای جهانخوار و حتی تمامی جبهه استکبار موفق به حذف آن نخواهند شد. اما امت اسلامی دیگر علی خامنه ای را به عنوان یکی از حامیان خط امام (ره) نمی شناسد و وی را مستقیما مسئول توطئه شوم و صهیونیستی تبدیل نمودن مرقد مطهر امام راحل (ره) به مسجد ضرار اسفندیار رحیم-مشائی و گروهک الحادی-التقاطی و متحجر حجتیه نو و فرقه ضاله مصباحیه می داند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر