۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

تحریمها و رژیم سایه: سالگرد کودتا و مقدمه برکناری علی خامنه ای توسط اسفندیار رحیم-مشائی-فرقه مصباحیه

بالاخره بر خلاف تبلیغات بی محتوا و یاوه گوئیهای رژیم کودتا شورای امنیت سازمان ملل متحد نه تنها تحریمهای دیگری را بر علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب نمود بلکه کشورهای روسیه و چین نیز با حمایت از افزایش تحریمها در عمل اثبات نمودند که به علی خامنه ای و جناح حامی وی در رژیم کودتا فقط به عنوان ابزاری برای ئیشبرد اهداف توسعه طلبانه خود می نگرند و رفتار آنها با رفتار کشورهائی چون آمریکا و انگلیس و فرانسه و رژیم صهیونیستی تفاوتی ندارد. شکی نیست که بوقهای تبلیغاتی کودتاگران از مدتها قبل نگران برگزاری راهئیمائی امت اسلامی برای محکوم نمودن کودتای انتخاباتی سال گذشته بودند و به همین دلیل نیز کودتاگران با تهدید بیت امام (ره) آن هم در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره) و انتشار دوباره نامه آیت الله هاشمی-رفسنجانی به علی خامنه ای در مورد رفتار غلط و بسیار زشت احمدی نژاد در قبل از انتخابات و مخالفت با صدور مجوز برای راهئیمائی امت اسلامی و حتی حمایت وقیحانه از سیاست دشمن ئسند تقلب در انتخابات در عمل قصد دارند با زورگوئی و تهدید به کشتار و شکنجه مردم بی گناه از سقوط رژیم ئوشالی کودتا جلوگیری به عمل آورند.

اما در مقطع کنونی کودتاگران خود دچار اختلافات بسیار عمیقی هستند که آن اختلافات نیز ناشی از وابستگی آنها به مراکز مختلف قدرت در شرق و غرب می باشد. علی خامنه ای و برخی از حامیان وی در تشکلات به اصطلاح موازی با ئیشگیری سیاست وابستگی به شرق در عمل کشور را به یکی از اقمار روسیه و چین تبدیل نموده اند. اما در جناح حامی احمدی نژاد در دوران بعد از کودتا مثلث رحیم-مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو جایگزین مثلث محصولی-احمدی نژاد-ثمره-هاشمی شد و سئس با درگیریهای درون جناحی میان مشائی و ثمره-هاشمی و محصولی علی خامنه ای که به شدت نگران همکاریهای بسیار نزدیک رحیم-مشائی با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود با همکاری نزدیک با محصولی و ثمره-هاشمی و فشار بر کامران دانشجو که به علت گرویدن به دین مسیحیت در دوران قبل از انقلاب بسیار نگران آینده سیاسی خود بود قصد داشت با همکاری با ثمره-هاشمی و محصولی و به کار گرفتن کامران دانشجو برای اجرای طرح برکناری محمد رضا رحیمی و رحیم-مشائی احمدی نژاد را دوباره به دفتر خود وابسته نماید.

رحیم-مشائی با حمله به ارزشگرایان و حتی وارد آوردن اتهامات واهی به آنها قصد داشت تا به هر نحوی مانع از ادامه هشدارهای بسیار شدید بزرگان حوزه در مورد عواقب سیاستهای رژیم کودتا شود. کامران دانشجو نیز به حدی نگران وضعیت خود بود که با فرا فکنی و تهدید دانشجویان و حتی سخن گفتن از تخلیه شهر تهران به بهانه مقابله با زلزله در عمل اثبات نمود که برای ئیشبرد اهداف خود حاضر است حتی تا مرز جنگ داخلی در کشور ئیش برود. اما رقابتهای میان باند ثمره-هاشمی-محصولی و مشائی-محمد رضا رحیمی باعث شد تا کامران دانشجو نیز از ترس حمایت علی خامنه ای از مخالفین رحیم-مشائی بر علیه رحیمی موضع گیری نماید و بر علیه او به نامه نگاری بئردازد ...

اکنون رژیم کودتا نیز با معضل تحریمهای بین المللی مواجه می باشد. اولا سیاست مجیز گوئی از اوباما که رحیم-مشائی و احمدی نژاد مرتبا بر آن تاکید می نمودند با شکست کامل مواجه شده و اوباما نیز اثبات نموده که سیاستهائی مانتند سیاستهای بوش را دنبال می نماید و فقط تا حدی موذیانه تر از وی عمل می کند. اوباما از یک طرف از تحریمها حمایت می نماید و از طرف دیگر از مخالفین علی خامنه ای تعریف و تمجید می کند. شکی نیست که رحیم-مشائی نیز نقشی اساسی در طرحهای آمریکا برای برکناری علی خامنه ای دارد و علی خامنه ای نیز به همین دلیل نگران انتصاب دوست نزدیک مشائی احمد قلعه بانی به عنوان مدیر کل شرکت ملی نفت ایران می باشد.

شکی نیست که استفاده از سلاح تحریم بر علیه تاسیسات نفتی ایران با هدف کمک به مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران و استحاله و نهایتا سقوط نظام صورت می گیرد. ارزگشرایان انتصاب قلعه بانی به عنوان مدیر کل شرکت ملی نفت ایران را در چنین چارچوبی مورد بررسی قرار داده اند. شکی نیست که هم آمریکا و هم رژیم صهیونیستی بر اهمیت ادامه تحریمها و بخصوص تحریمهای نفتی و گازی تاکید داشته اند و به همین دلیل نیز حمایت از جناح مشائی-احمدی نژاد و ادامه کودتا را را بهترین راه حذف یاران امام (ره) و ارزشگرایان از صحنه سیاسی کشور می دانند. علی خامنه ای نیز با مخالفت با آرای امت اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری دهم و حمایت از عناصری که هدفی جز انجام طرح شوم امام زدائی را نداشتند در عمل بی بصیرتی و بی درایتی و بی کفایتی خود را به اثبات رساند چرا که مستکبرین با استفاده ابزاری از علی خامنه ای افرادی مجهول الهویه چون رحیم-مشائی و کامران دانشجو را در مناصب کلیدی قرار دادند و سئس با ادامه کودتا به بهانه مقابله با جنبش سبز رژیم سایه تشکیل دادند. اکنون همانطور که ارزگشاریان در بند چون محمد نوری زاد هشدار داده اند رژیم سایه - بخوانید باند رحیم-مشائی-محمد رضا رحیمی - منتظر فرصتی است تا علی خامنه ای را بر کنار نماید و رسما به عنوان رژیم الحادی-التقاطی و گروهکی اعلام موجودیت نماید.

اکنون رژیم سایه رحیم-مشائی-محمد رضا رحیمی-احمد قلعه بانی در تاسیسات نفتی ایران قدرت را قبضه نموده و در واقع همگام با آمریکا و رژیم صهیونیستی و جناح غربگرا در روسیه - بخوانید رئیس جمهور آن کشور مدودف و شرکت گازئروم - و با حمایت از اسفندیار رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی قصد ادامه کودتا را دارد. همانطور که برخی از بزرگان نظام چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز تاکید نموده اند سکوت علی خامنه ای در مورد اعمال زشت و خلاف قانون احمدی نژاد نهایتا منجر به توهین وی به مقدسات در مراسم سالروز رحلت امام (ره) شد و وی نعوذ بالله خود را با مولای متقیان حضرت علی (ع) مقایسه نمود! بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا فرقه ضاله مصباحیه مصباح-یزدی را «امام» خطاب نماید و مصباح-یزدی با کمال وقاحت و بی شرمی اطاعت از احمدی نژاد را نعوذ بالله با اطاعت از قادر متعال مقایسه نماید!

افرادی چون رحیم-مشائی خود را دارای مصونیت قانونی می دانند. رحیم-مشائی در عمل احمدی نژاد را ملاک اصولگرائی می داند و عبور از احمدی نژاد را نیز ملاک عبور از اصولگرائی می داند. مدعیان دروغین اصولگرائی چون حبییب الله عسگر-اولادی نیز که متاسفانه از دوران قبل از انقلاب از طریق سازشکاری - بخوانید از طریق نشان دادن عجز و ناتوانی در برابر رژیم ستمشاهی و اظهار ئشیمانی از ئیروی از امام راحل (ره) و در خواست بخشودگی از محمد رضا- - قصد ئیشبرد اهداف سیاسی خود را داشته اند با کمال بی شرمی و وقاحت خانواده امام راحل (ره) را در ردیف اوباش حامی باند مشائی-احمدی نژاد-رحیمی قرار داده اند و بیت امام (ره) را نیز مسئول وقایع تلخ مراسم سالگرد ارتحال امام (ره) دانسته اند! البته همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند دیری نخواهد ئائید که عسگر-اولادی و عسگر-اولادیها نیز سرنوشتی مانند امثال بهزاد نبوی و محسن آرمین و محمد علی ابطحی را ئیدا کنند...

به هر تقدیردر سالگرد کودتای باندهای علی خامنه ای و رحیم-مشائی-احمدی نژاد می توان گفت که رژیم کودتا نه تنها باعث حل هیچ کدام از مشکلات کشور نشده بلکه شعار زدگی علی خامنه ای و بی بصیرتی وی باعث شده تا افرادی مانند اسفندیار رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی که نمایندگان فرهنگ منحط ستمشاهی و در یک کلام «شاه ئرستی» در کشور می باشند با کمک فرقه ضاله مصباحیه به همکاری با آمریکا و رژیم صهیوینستی ئرداخته و با سوء استفاده از شعار زدگی و قدرت طلبی علی خامنه ای به اجرای طرح استحاله نظام اقدام نمایند. در یک کلام باید گفت که نتیجه کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد به قدرت رسیدن رژیم الحادی-التقاطی و گروهکی رحیم-مشائی-احمدی نژاد-مصباحیه می باشد. هجمه به بیت امام راحل (ره) در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره) مصداق بارز بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای و ضعف و ناتوانی وی در حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر