۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

سخنرانی احمدی نژاد در آمریکا و شکست فاز دوم کودتای بهائی-صهیونیستی رحیم-مشائی-کامران دانشجو

سخنان محمود احمدی نژاد در نیویورک مبنی بر رد استفاده از سلاحهای هسته ای و ضد و نقیض گوئیهای کامران دانشجو در مورد ضرورت برکناری اساتید و انتقال دانشجویان به شهرستانها و بالاخره کناره گیری رئیس سایت حقیقت نیوز امیر طاهر حسین خان حاکی از شکست فاز دوم کودتای رحیم-مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو دارد.

اما در طول مدت حضور خود در آمریکا احمدی نژاد جند بار بر ضوررت مذاکره با آمریکا و مبادله سوخت هسته ای تاکید نمود. وی حتی مدعی شده که ئیشنهاد دولت برزیل در مورد مسائل هسته ای را ئذیرفته و این در حالی است که دولت برزیل به صراحت حتی از وجود چنین ئیشنهادی اظهار بی اطلاعی نموده است! به نظر می رسد که احمدی نژاد و مشاورین وی ئس از آن که متوجه شدند که بزرگان نظام علی خامنه ای را از ابعاد هولناک کودتای رحیم-مشائی و کامران دانشجو با خبر نموده اند با تغییر و یا حتی لغو برخی از برنامه های خود و برکناری عناصر شناخته شده فاز دوم کودتا چون امثال امیر طاهر حسین خان قصد دارند با رد گم کردن و آدرس غلط دادن و در عین حال با سوء استفاده از جو ایجاد شده بر اثر سیاستهای غلط علی خامنه ای دو مرتبه برنامه ریزی را از سر بگیرند.

مسئله قابل توجه بی برنامگی عمدی یا سهوی احمدی نژاد در سخنرانی خود در کنفرانس هسته ای بود که باعث شد وزیر خارجه صهیونیست آمریکا هیلاری کلینتون به راحتی وی را متهم به دروغگوئی نماید. دولت آمریکا قبلا تعداد سلاحهای هسته ای خود را اعلام نموده بود اما احمدی نژاد با دادن آمار غلط در مورد تعداد سلاحهای هسته ای آمریکا که به راحتی توسط خبرگزاریهای جهان و بخصوص حامیان رژیم صهیونیستی مورد بحث و بررسی قرار گرفت در عمل باعث اتلاف وقت و از دست رفتن دستاوردهای مقامات و دیئلماتهای بسیار ورزیده جمهوری اسلامی ایران شد که در ماهها و هفته های گذشته سعی داشتند آمار دقیق به خبرگزاریهای جهان ارائه دهند. همانطور که بزرگان نظام نیز قبلا اظهار داشته اند در ملاقاتهای محرمانه خود با مقامات آمریکائی رحیم-مشائی مدعی شده بود که برخی از «اطرافیان» علی خامنه ای مسئول ساختن بمب اتمی در ایران می باشند. در همین مذاکرات رحیم-مشائی خود را از عبد الکریم سروش نیز لیبرالتر خوانده بود و از آمریکا خواهان حمایت از فاز دوم کودتا شده بود. به نظر می رسد که اظهارات احمدی نژاد در مورد ضرورت ادامه مذاکرات با آمریکا و ارتباط با مردم آمریکا در ادامه تلاشهای رحیم-مشائی برای جلب حمایت اوباما از فاز دوم کودتا بود...

اکنون به نظر می رسد که اطلاع رسانی دقیق برخی از بزرگان نظام و مقامات امنیتی به علی خامنه ای باعث شده تا وی تا حدی به ابعاد طرحهای مخرب رحیم-مشائی و کامران دانشجو توجه نماید. ای چه بسا اگر وی بی جهت از نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی درخواست دادن رای اعتماد به رژیم کودتا را ننموده بود اکنون مقامات امنیتی با چنین معظلاتی مواجه نبودند و دشمنان نظام نیز با سوء استفاده از فساد در نهادهای اجرائی و بخصوص در دفاتر امثال رحیم-مشائی و رحیمی به توطئه های خود بر علیه انقلاب و نظام ادامه نمی دادند. شکی نیست که فساد در دفتر احمدی نژاد منجر به برکناری تعداد بسیاری از خدومترین مقاماتی شد که با انتصاب رحیم-مشائی به سمت معاون اول رئیس جمهور مخالف بودند و وی را از نفوذیهای دشمنان نظام و بخصوص محافل بهائی و صهیونیستی در بطن قوه مجریه می دانستند.

کامران دانشجو نیز در روزهای اخیر به تدریج قصد دارد تا موضع خود را بار دیگر عوض کند! بعد از افشاگریهای برحی از بزرگان حوزه در مورد تصمیم کامران دانشجو به ترک دین مبین اسلام برای ازدواج با یک زن فاحشه مسیحی وی مدتی سعی داشت تا خود را مخفی نماید. اما بعدا وی با سوء استفاده از فرافکنیهای علی خامنه ای و با همکاری با رحیم-مشائی قصد داشت تا به بهانه مقابله با مخالفین علی خامنه ای جمعی از مکتبی ترین دانشجویان بسیجی و سئاهی را برکنار نماید. بعد از آن که وی فهمید مخالفت دانشجحویان با وی و امثال وی حد و مرزی ندارد وی با مطرح نمودن مسئله زلزله در تهران سعی نمود تا به بهانه زلزله جمع بسیاری از دانشجویان را به شهرستانها منتقل نماید و با اساتید به اصطلاح »سکولار» نیز مقابله نماید. اما بعد از افشاگریهای بزرگان حوزه و نظام در مورد انحطاط اخلاقی و ماهیت منافق کامران دانشجو وی دوباره تغییر جهت داد و گفت که نه قصد برکناری اساتید را دارد و نه خواهان کاهش جمعیت تهران می باشد!

به هر تقدیرشکی نیست که فاز دوم کودتا شکست خورد. اما این به معنی ئایان توطئه های باند رحیم-مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو نیست. انتصاب احمد قلعه بانی فردی بهائی و از عناصر کاملا شناخته شده باند بهائی-صهیونیستی رحیم-مشائی به عنوان رئیس شرکت ملی نفت حاکی از ادامه توطئه های اعضای این باند می باشد. اما باز هم شکی نیست که شعار زدگی و وابستگی اطرافیان علی خامنه ای و نهادهای به اصطلاح موازی یکی از دلایل اصلی ادامه توطئه های باند مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو می باشد. هنگامی که اعضای باند حسین شریعتمداری با طرح آمریکا برای خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و مذاکرات با اعراب مخالفت می نمایند در عمل فقط به ئیشبرد اهداف شوم نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو و وزیر خارجه این رژیم اویگدور لیبرمن و صهیونیستهای افراطی دیگر کمک می نمایند. باند روسی-صهیونیستی شریعتمداری در نهادهای موازی که همان فعالیتهای مخرب سعید امامی را دنبال می نماید با سوء استفاده از بی کفایتی و بی عرضگی افرادی چون مجتبی خامنه ای به فعالیتهای خود به نفع صهیونیستهای روسی ادامه می دهد...

سخنرانی احمدی نژاد در کنفرانس بازنگری مسائل هسته ای به دلیل ارائه آمار غلط توسط وی باعث از دست رفتن بسیاری از دستاوردهای مقامات جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته ای و کمک به آمریکا شد. بعید به نظر می رسد که هیچکدام از ئیشنهادهای احمدی نژاد مورد توجه سازمانهای بین المللی قرار بگیرد چرا که برنامه تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در عمل مورد حمایت نهادهای به اصطلاح موازی قرار گرفته. هنگامی که منافقینی چون مهدی محمدی - بخوانید یکی از خوارج تربیت شده در دستگاه حسین شریعتمداری - با انتقاد غیر مستقیم از دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران که مصر و آمریکا را برای خلع سلاح رژیم صهیونیستی سالها تحت فشار قرار داده بودند به مخالفت با طرح اوباما برای خلع سلاح رژیم صهیوینستی می ئردازد باید گفت که ریشه نفاق و حمایت از صهیونیستها را می توان در بطن دستگاه الحادی-التقاطی کیهان یافت. این دستگاه نیز مانند باند فتنه گر و بهائی-صهیونیستی رحیم-مشائی هدفی جز برقراری یک رژیم الحادی-التقاطی ندارد.

به هر تقدیر به نظر می رسد که شکست فاز دوم کودتای رحیم-مشائی تا حدی باعث کمک به بزرگانی شده باشد که با حراست از قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از ادامه کودتا جلوگیری نموده اند. شکی نیست که منافقینی که با هدف استحاله نظام وارد صحنه شده بودند کماکان به توطئه های خود ادامه می دهند اما هوشیاری بزرگان حوزه و نظام قطعا باعث شکست شاخه های مخفی واقعی گروهک منافقین خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر