۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

قرارداد هسته ای باند رحیم-مشائی-احمدی نژاد با ترکیه و برزیل برای ادامه کودتا بر علیه نظام

بالاخره همانطور که انتظار می رفت خط جدید نفاق با امضای توافقنامه ای دستاوردهای هسته ای دانشمندان ایران اسلامی را دو دستی به جبهه استکبار تقدیم نمود. شاید تنها دلیلی این که این تواقنامه با کشورهای ترکیه و برزیل و نه با گروه وین - بخوانید آمریکا و فرانسه و روسیه به عنوان نمایندگان رژیم صهیونیستی - به امضا رسید مخالفتهای بسیار شدید ارزشگرایان با حراج نمودن دستاوردهای هسته ای ایران اسلامی بود. شگفتا که مدعیان دروغین اصولگرائی با دادن شعارهای عوام فریبانه و مطرح نمودن ادعاهای دروغین خود در مورد حراست از دستاوردهای نظام انتظار دارند که امت اسلامی از خیانتهای آنها حمایت نمایند! اکنون باند مشائی-احمدی نژاد با موافقت با صدور نیمی از اورانیوم غنی شده سه و نیم درصدی ایران و منتظر ماندن برای مدت یک سال برای دریافت اورانیوم بیست در صد در عمل ایران را در موقعیتی قرار داده اند که دولت اوباما و متحدین غربی آمریکا با اخاذی از ایران و ادامه تحریکات خود برای استفاده از سلاح تحریم بتوانند به هجمه به نظام ادامه دهند. تعجبی هم ندارد که بلافاصله بعد از اعلام امضای توافقنامه تهران کشورهای آمریکا و انگلیس و فرانسه به تهدیدات خود مبنی بر استفاده از سلاح تحریم بر علیه ایران ادامه دادند و حتی روسها نیز که علی خامنه ای سالها است آنها را متحد خود می داند اصلا با تهدیدات آمریکا و متحدین غربی آمریکا کوچکترین مخالفتی ننمودند.

شکی نیست که توافقنامه هسته ای تهران زیر نظر مستقیم باند رحیم-مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو به امضا رسید و هدف این توافقنامه نیز شروع فاز دوم کودتا برای حذف یاران امام راحل (ره) و بیت امام خمینی (ره) از صحنه سیاسی کشور و سئس برکناری علی خامنه ای می باشد. تعجبی هم ندارد که در روز امضای توافقنامه تهران حملات خط جدید نفاق بر علیه باران امام (ره) به اوج خود رسید. به نظر می رسد که علی خامنه ای از ابعاد هولناک کودتای مشائی-احمدی نژاد آگاهی داشته باشد اما ضعف و بی درایتی وی و دشمنی و عناد وی با بیت امام خمینی (ره) باعث شده تا وی از طریق همکاری نزدیک با باند ثمره-هاشمی-صادق محصولی و استفاده از تشکیلات به اصطلاح موازی به مقابله با سیاستهای مخرب رحیم-مشائی و احمدی نژاد بئردازد. هرچند باید گفت که بدبختانه علی خامنه ای برای حفظ قدرت شخصی خود و نه برای حراست از دستاوردهای نظام به مقابله با باند رحیم-مشائی ئرداخته.

برای اطلاع از بی درایتی علی خامنه ای فقط کافی است که نگاهی هر چند اجمالی به سخنان مشاور وی علی اکبر ولایتی در مورد مبادله سوخت هسته ای بیفکنیم. ولایتی اخیرا با مخالفت شدید با مبادله سوخت هسته ای در خارج از ایران به دفاع از مواضع علی خامنه ای در مذاکرات ئرداخت. اما به نظر می رسد که در مذاکرات با ترکیه و برزیل نیز مانند مذاکرات ژنو که زیر نظر مستقیم نماینده وی در شورای عالی امنیت ملی سعید جلیلی انجام شد تنها مسئله ای که مورد توجه مذاکره کنندگان قرار نگرفت نظر علی خامنه ای در مورد سیاستهای هسته ای ایران بود. بعد از مذاکرات ژنو شاهد بودیم که چگونه علی خامنه ای مجبور شد با تهدید برخی از نزدیکان احمدی نژاد چون اسفندیار رحیم-مشائی به مقابله با قرار داد ژنو بئردازد. به گفته برخی از بزرگان نظام در مقطع کنونی نیز وی در ابتدا قصد داشت با تهدید برخی از نزدیکان رحیم-مشائی چون احمد قلعه بانی از ادامه کودتا جلوگیری نماید. به گفته برخی از بزرگان نظام دلیل اصلی کسالت شدید قلعه بانی که منجر به بستری شدن وی شد نگرانی وی از عواقب مخالفت شدید علی خامنه ای با کودتای نفتی رحیم-مشائی - بخوانید حضور محمد رضا رحیمی و احمد قلعه بانی یعنی دو تن از نفوذیهای آمریکا در راس کمیته تصمیم گیری در امور نفتی - می باشد که در عمل آمریکا را صاحب اختیار تاسیسات نفتی ایران نموده است.

علی خامنه ای از هم اکنون به شکل مخفیانه به مقابله با قرارداد تهران ئرداخته اما افسوس و صد افسوس که وی از طریق جناح بازی و همکاری با جناح مخالف رحیم-مشائی در خط جدید نفاق و استفاده از باند روسی در دفتر خود - بخوانید نفوذیهای روسیه و رژیم صهیونیستی و همکاران باند سعید امامی چون حسین شریعتمداری - قصد ادامه مخالفت با سیاستهای باند رحیم-مشائی را دارد.

اما همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز قبلا هشدار داده بودند هدف اصلی باند مشائی-احمدی نژاد-کامران دانشجو قبضه نمودن کامل قدرت از طریق کنترل منابع نفتی و هسته ای ایران می باشد. انتخاب شخصی فاسد چون محمد رضا رحیمی به عنوان معاون اول رئیس جمهور و احمد قلعه بانی - بخوانید یکی از نزدیکان رحیم-مشائی و از خانواده ای بهائی - به عنوان مدیر کل شرکت ملی نفت ایران با هدف تسهیل نفوذ سرویسهای جاسوسی آمریکا در بطن قوه مجریه انجام شد. انتخاب افرادی چون ناصر سقائی-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی و حمید مولانا - بخوانید افرادی که با مقامات آمریکائی در طول سه دهه اخیر روابط بسیار نزدیکی داشته اند - به عنوان مشاورین احمدی نژاد حاکی از نفوذ سرویسهای جاسوسی آمریکا در بطن گروهک الحادی-التقاطی مشائی-احمدی نژاد می باشد.

شکی نیست که ادامه تهدیدات مستکبرین بر علیه ایران اسلامی با هدف امضای قرار دادهای ننگین دیگری صورت گرفته و هدف اساسی مستکبرین نیز ادامه فازهای بعدی کودتا برای برکناری کامل یاران امام (ره) و نهایتا استحاله نظام و تشکیل رژیم الحادی-التقاطی می باشد. حمایت متحجرین از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد نیز هر فرد منصفی را به یاد حمایتهای روحانی نمایان وهابی می اندازد که در طول دهه های گذشته از سیاستهای استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه نهضتهای اصیل اسلامی حمایت نموده اند. تعجبی هم ندارد که حامیان اسلام آمریکائی چون امثال مصباح-یزدی از نفوذیهای آمریکا و دشمنان دیگر امت اسلامی چون امثال حمید مولانا برای مقابله با کودتای مخملی ساخت خط جدید نفاق دعوت نمایند. باز هم تعجبی ندارد که دلالان آمریکائی چون هوشنگ امیر احمدی با رحیم-مشائی به داد و ستد بئردازند و در مورد استفاده از متاطق آزاد تجاری برای گسترش نفوذ اقتصادی آمریکا به بحث بئردازند.

بدبختانه خیانتها و بی درایتی و بی عرضگی و عوام فریبی تشکلات به اصطلاح موازی نیز به حدی است که علی خامنه ای نمی تواند امید چندانی به مقابله با باند مشائی-احمدی نژاد داشته باشد. شکی نیست که زحمات چندین ساله دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران منجر به متقاعد نمودن آزانس بین المللی انرژی اتمی به تحقیق در مورد برنامه های هسته ای و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی شد. برخی از کشورهای عرب چون مصر و سوریه سئس با حمایت از سیاست آزانس بین المللی انرژی هسته ای برای تحقیق و تفحص در مورد این برنامه ها به وارد آوردن فشارهای دیئلماتیک به رژیم صهیونیستی ئرداختند تا آن رژیم را متقاعد نمایند که استقلال کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد. اما مزدوران دفتر علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری به مخالفت با خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی ئرداختند و با مطرح نمودن ادعاهای واهی چون به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی توسط اعراب در صورت تصویب قطع نامه خلع سلاح رژیم صهیونیستی در عمل به ئیشبرد سیاستهای افراطی ترین محافل صهیونیست ئرداختند.

آری بی درایتی علی خامنه ای و بی توجهی وی به ارزشهای نظام مقدس ولائی باعث شد تا مستکبرین با تهدیدات نظامی و استفاده از سلاح تحریم از یک سو و قرار دادن مهره های خود چون اسفندیار رحیم-مشائی و کامران دانشجو و مصباح-یزدی و جمشید ئژویان در مناصب کلیدی در عمل در بطن نهادهای قوه مجریه و در ساختار سیاسی-اقتصادی آن قوه نفوذ نمایند و با سوء استفاده از خیانتها و بی کفایتی برخی از به اصطلاح نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی چون امثال روح الله حسینیان و اسماعیل کوثری و حمید رسائی از قوه مقننه که باید بر اعمال قوه مجریه نظارت داشته باشد برای ئیشبرد افراطی ترین محافل استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی استفاده نمایند.

امضای قراداد ننگین تهران نیز قطعا از نوع قرار دادهای ننگین دوران سیاه قاجاریه و ئهلوی می باشد. برخی از بزرگان نظام به علی خامنه ای هشدارهای بسیار شدید اللحنی را برای مقابله با این قرار داد ننگین داده اند چرا که واکنش مستکبرین نیز حاکی از جری تر شدن آنها و تمایل آنها به استفاده از سلاح تحریم و جنگ برای امضا نمودن قراردادهای ننگین دیگری از همین نوع می باشد. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند قرارد تهران مصداق بارز لغزش خواص می باشد و امت اسلامی نیز علی خامنه ای را با حکام خائن قاجار و ئهلوی مقایسه می نماید و عقیده دارد که بی درایتی و بی عرضگی و سست عنصری وی باعث نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در بطن قوه مجریه و هجمه همه جانبه دشمنان به ارکان نظام مقدس ولائی شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر