۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

مفاسد اقتصادی و نقش محمد رضا رحیمی در بازگشت نظام ستمشاهی

در روزهای اخیر برخی از مقامات کشور در مورد تعقیب و بازجوئی از «دانه درشتها» سخن گفته اند. شگفتا که محمود احمدی نژاد و حامیان وی نه تنها اصلا توجهی به ئیگیری مفاسد اقتصادی توسط قوه قضائیه نشان نمی دهند بلکه با انتقاد از دستگاه قضائی کشور و متهم نمودن حجت الاسلام و المسلمین صادق لاریجانی به همکاری با فتنه گران در عمل به تبلیغ و سمئاشی بر علیه رئیس قوه قضائیه مشغول می باشند. مشخص نیست افرادی که ادعای نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را دارند با کدام منطق به جنگ قوه قضائیه رفته اند. افرادی که انتظار دارند تمام مسئولین کشور و حتی رهبری نظام فقط به نظر آنها توجه نمایند نه تنها درک درستی از اهداف نظام مقدس ولائی ندارند بلکه اصولا به قانون اساسی نیز کوچکترین توجهی ندارند.

نمونه بارز بی توجهی خط جدید نفاق به بدیهی ترین اصول نظام سیاسی کشور حضور شخصی چون محمد رضا رحیمی در بطن قوه مجریه و آن هم در مقام معاون اول رئیس جمهور می باشد. البته بعد از انتصاب شخصی چون اسفندیار رحیم-مشائی به عنوان معاون اول رئیس جمهور بزرگان نظام انتظار داشتند که فردی مانند وی به عنوان معاون اول منصوب شود. به هر تقدیر حضور رحیمی در مقام معاونت اول رئیس جمهور از همان ابتدا باعث شبهات فراوانی در مورد التزام عملی محمود احمدی نژاد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد. مشخص نیست چطور فردی مانند رحیمی که یکی از بدنام ترین قاچاقچیان مواد مخدر را برای حل امور اقتصادی و حتی برخی از امور سیاسی دفتر خود به استخدام درآورده بود اکنون انتظار دارد که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در مورد اعمال وی سکوت کنند. رحیمی و حامیان وی در میان مدعیان دروغین اصولگرائی مرتبا با مطرح نمودن مسئله «مصلحت نظام» سعی داشته اند از ادامه تحقیقات در مورد فساد در بطن قوه مجریه جلوگیری به عمل آورند.

بدیهی است که احمدی نژاد و اعضای دیگر کابینه کودتا از همان ابتدا انتظار داشتند که تحقیقات در مورد مفاسد اقتصادی فقط محدود به خانواده آیت الله هاشمی-رفسنجانی شود ولی اکنون که تحقیقات بر مورد فعالیتهای اقتصادی رحیمی باعث آبروریزی برای احمدی نژاد و مدعیان دروغین اصولگرائی شده ناگهان افرادی چون روح الله حسینیان و حمید رسائی نگران وضعیت فرهنگی کشور و «ادامه فتنه» شده اند و دائما از قوه قضائیه نیز شکایت می کنند. بدبختانه یکی دیگر از ترفندهای خط جدیدی نفاق برای جلوگیری از رسیدگی به مفاسد اقتصادی هجمه به بیت امام راحل (ره) بوده است که در هفته های گذشته وارد مرحله جدیدی شده و برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی چون علی رضا زاکانی که ادعای مخالفت با امثال رحیمی و مشائی را نیز دارند با کمال وقاحت به حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسن خمینی در مورد آداب معاشرت تذکر می دهند و با کمال وقاحت و با استفاده از نام شریف حاج احمد آقا به بیت امام (ره) توهین می نمایند...

اکنون مشخص است که مثلث واقعی فتنه - بخوانید اسفنیار رحیم-مشائی و محمود احمدی نژاد و کامران دانشجو و باندهای حامی آنها در میان کودتاگران - و گروههای حامی علی خامنه ای - بخوانید تشکلات به اصطلاح موازی - مسئول تاراج بیت المال بوده اند. محمد رضا رحیمی نیز فردی است که فقط با کمک احمدی نژاد و به دلیل حمایتهای بی مورد علی خامنه ای از رژیم کودتا موفق شده که در مقام معاون اول رئیس جمهور به کار خود ادامه دهد. هنگامی که علی خامنه ای از نمایندگان مردم در مجلس می خواهد که بدون توجه به سوابق و سوء شهرت وزراء به آنها رای اعتماد دهند تعجبی هم ندارد که افراد ناکارآمد و حتی فاسدی مانند صادق محصولی و محمد رضا رحیمی و کامران دانشجو در حساسترین نهادها نفوذ می نمایند و از طریق تاراج بیت المال باعث عقب ماندگی کشور و فرار مغزها می شوند با کشتار گسترده و شکنجه مردم بی گناه بر مسند قدرت تکیه می زنند.

شکی نیست که ضعف علی خامنه ای و حمایت وی از شخصی فاسد مانند صادق محصولی برای مقابله با شخص فاسد دیگری مانند احمد قلعه بانی که اکون ریاست شرکت ملی نفت ایران را نیز به عهده دارد یکی دیگر از دلایل رشد فساد و ناامنی اقتصادی در دوران بعد از کودتای انتخاباتی خط جدید نفاق می باشد. محمد رضا رحیمی فردی فرصت طلب و البته بی اعتقاد به نظام اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد که فقط از شرایط ایجاد شده توسط علی خامنه ای به نفع خود و باند فاسد حامی خود استفاده نموده. بدیهی است که حضور رحیمی در بطن قوه مجریه مصداق بارز بازگشت نظام فاسد ستمشاهی به کشور می باشد. بدبختانه دربارهای علی خامنه ای و مشائی-احمدی نژاد مسئول حضور افرادی چون رحیمی در بطن قوه مجریه می باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر