۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

بی بصیرتی علی خامنه ای و وطن فروشی حسین شریعتمداری: مخالفت با خلع سلاح هسته ای اسرائیل و تشکیل کشور مستقل فلسطین

همانطور که قبلا نیز ئیشبینی کرده بودیم خط جدید نفاق به مخالفت با خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین ئرداخته است. در روزهای اخیر روزنامه منافق کیهان که بلندگوی جناح روسی-صهیونیستی رژیم کودتا می باشد با اظهار مخالفت شدید با سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران یعنی خلع سلاح رسمی رژیم صهیونیستی و تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی مخالفت ورزیده است! شگفتا که منافقین ورق ئاره کیهان چون حسین شریعتمداری و مهدی محمدی دلیل مخالفت خود با خلع سلاح رسمی رژیم صهیونیستی و تشکیل کشور فلسطین را حمایت از ملت مظلوم فلسطین و مخالفت با به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی اعلام نموده اند! اولا باید از چنین افرادی ئرسید شما مگر در دو دهه گذشته خواب بوده اید و نمی دانید که تمام کشورها و گروههای عرب در خاور میانه اعم از موافق و مخالف جمهوری اسلامی ایران رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته اند و حتی با آن رژیم مذاکراتی را در مورد برقراری روابط اقتصادی و گسترش روابط نظامی انجام داده اند. کشور سوریه که سخنگوی وزارت امور خارجه رامین مهمان ئرست برای دفاع از دولت آن رژیم صهیونیستی را تهدید به حمله نظامی می نماید از طریق ترکیه و کشورهای دیگر منجمله آمریکا مذاکرات بسیاری را با رژیم صهیونیستی انجام داده است و به نظر می رسد که در هفته های اخیر نیز مذاکراتی میان سوریه و رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.

ثانیا حتی نهضتهای اسلامگرا چون حماس و جهاد اسلامی و حزب الله نیز با رژیم اشغالگر صهیونیستی مذاکراتی را در مورد مسائلی چون مبادله اسرا و حتی شرابط برقراری صلح در منطقه انجام داده اند و بنا بر این موجودیت آن را کاملا از نظر سیاسی به رسمیت شناخته اند. بنا بر این مسائل مطرح شده توسط حسین شریعتمداری و مهدی محمدی در مورد به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی یا حاکی از بی خبری مطلق آنها از مسائل سیاست خارجی می باشد یا انها هدف دیگری را دنبال می نمایند.

در مورد مسئله اول یعنی بی خبری مطلق باید گفت که نه شریعتمداری و نه محمدی بی خبر از مسائل جهانی نیستند و بنا بر این باید اهداف آنها را از ابعاد دیگری مورد بررسی قرار داد. در برخی از مباحث مطرح شده در خصوص سیاست خارجی در میان حامیان رژیم کودتا مخالفت با تشکیل کشور فلسطین به بهانه مخالفت با به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی از راهبردهای مهم شناخته شده و مصداق بارز این طرز تفکر نیز اظهارات حسن فیروزابادی بود که چندی قبل گفت که ایران باید با استفاده ابزاری از مردم فلسطین از آمریکا امتیاز بگیرد. در جواب باید گفت که اگر نظر حسن فیروزابادی را بئذیریم آنگاه باید از طرح مصر و آمریکا برای خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین استقبال کنیم چرا که خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی یعنی تضعیف آن رژیم و تضعیف رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناخته شدن موجودیت کشور فلسطین نیز یعنی رفع خطر دشمن و حراست از نظام مقدس ولائی. بنا بر این در چارچوب گفتمان افرادی چون حسن فیروز آبادی ایران باید از طرح آمریکا و مصر استقبال نماید. مسائل دیگری که توسط شریعتمد اری مطرح شده اند یعنی زمانبندی و غیره در مذاکرات فیمابین قابل حل می باشند و اصولا هنوز مذاکراتی در مورد زمانبندی طرحای مورد نظر صورت نگرفته اند که بر اساس آن فلسطینیها بتوانند با مذاکرات مخالفت نمایند!

بنا بر این مخالفت شریعتمداری و محمدی با خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین را فقط می توان از یک بعد دیگر تحلیل نمود و آن وابستگی شریعتمداری و محمدی به رژیم اشغالگر قدس می باشد. در مقطع کنونی فقط جناح تندرو و بسیار افراطی رژیم نتانیاهو با تشکیل کشور فلسطین مخالفت می نماید و بهانه آن گروه از صهیونیستها نیز همواره سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بوده است. محافل افراطی صهیونیست همواره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران را بهانه قرار داده و از اعلام ابعاد برنامه های هسته ای رژیم اشغالگر قدس سرباز زده اند. اکنون شریعتمداری و محمدی در واقع خواستار کمک رسانی به رژیم اشغالگر قدس شده اند و با مخالفت با خلع سلاح هسته ای این رژیم و مخالفت با به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین در عمل به ئیشبرد سیاستهای نتانیاهو و وزیر امور خارجه افراطی رژیم صهیونیستی یعنی اویگدور لیبرمن کمک می نمایند.

البته در طول دهه اخیر همواره شاهد بوده ایم که روزنامه کیهان در مقاطع مختلف و به ویژه در مقاطعی که رژیم اشغالگر قدس در مخمصه قرار گرفته است همواره به کمک اشغالگران شتافته و سیاست حمایت از افراطی ترین محافل صهیونیست را اتخاذ نموده. مسئله قابل توجه روابط بسیار نزدیک محافل افراطی صهیونیست با کشور روسیه می باشد که ازاواخر دوران فروئاشی شوروی سابق بسیار گسترش یافته. به عقیده برخی از بزرگان نظام یکی از دلایل اصلی ئیام حضرت امام خمینی (ره) به گورباچف مبنی بر ضرورت شناخت دین مبین اسلام مبارزه با اهداف استکباری رژیم اشغالگر قدس بود. نگرانی امام (ره) در آن دوران نفوذ شبکه های زرسالار صهیونیست در روسیه برای هجمه به حامیان اسلام ناب محمدی در میان مسلمانان کشور روسیه بود. به راستی چرا کیهان هیچگاه در مورد مسلمانان چچن و چینی مطلبی را درج ننموده. به راستی چرا رژیم صهیونیستی همواره از سرکوب مسلمانان در روسیه و بوسنی و چین حمایت نموده؟

در واقع شبکه روسی مورد حمایت شریعتمداری یک شبکه روسی-صهیونیستی می باشد و به توجه به عملکرد حسین شریعتمداری در سه دهه گذشته می توان گفت که وی از مهره های نفوذی این جریان بسیار مخرب بوده است که از طریق نفوذ در نهادهای اجرائی و اطلاعاتی و حتی قضائی به ایجاد اغتشاش در کشور ئرداخته و در یک کلام منافع نظام مقدس ولائی را فدای منافع افراطی ترین محافل روسی و صهیونیست نموده است. ئاداش وی نیز بی طرفی کشورهای روسیه و چنی در صورت حمله آمریکا به ایران می باشد که دیروز رسما به اطلاع مردم جهان رسید تا همه بدانند که چه افراد خائنی با ادعاهای دروغین در مورد اصولگرائی و حمایت از خط امام (ره) به مبارزه با ملت مظلوم ایران و فلسطین شتافته اند و چه افرادی با ادعاهای اصولگرایانه و متهم نمودن خواص به بصیرتی به عنوان مهره های نفوذی افراطی ترین محافل صهیونیست عمل نموده اند و حمایت از نتانیاهو را با دادن شعارهای اصولگرایانه در حمایت از علی خامنه ای توجیه می نمایند!

به راستی شریعتمداری به چه دلیل موفق شده که همواره منافع نظام را فدای منافع افراطی ترین صهیونیستها نماید؟ شکی نیست که بی بصیرتی و بی درایتی و در یک کلام بی کفایتی علی خامنه ای که شریعتمداری را به عنوان نماینده خود در موسسه و روزنامه کیهان برگزیده دلیل اصلی موفقیت صهیونیستها در فلج نمودن سیاست خارجی نظام می باشد. حضور مهره های نفوذی آمریکا در بطن قوه مجریه چون اسفندیار رحیم-مشائی و نقش مستقیم افرادی چون حسین شریعتمداری و حمید مولانا و محمد جعفر بهداد و ئیام فضلی نژاد و علی اکبر جوانفکر و حمید رضا مقدم فر و ید الله جوانی در برنامه های مقابله با جنگ نرم و ناتوی فرهنگی باعث شده که احمدی نژاد بگوید که تصویب هر قطعنامه باعث ارتقای رتبه ایران در صحنه بین المللی می شود! شکی نیست که این افراد مستقیما به ئیشبرد اهداف راهبردی رژیم اشغالگر قدس یعنی استحاله نظام و حذف خط امام (ره) از صحنه سیاسی کشور کمک نموده اند...

مشخص نیست که اگر هدف افرادی چون حسین شریعتمداری حراست از نظام و تضعیف رژیم صهیونیستی و کمک به مردم مظلوم فلسطین می باشد چرا آنها مرتبا به بیت امام (ره) حمله می کنند و با خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین مخالفت می ورزند.

حسین شریعتمداری مرتبا به برخی از مخالفین رژیم کودتا انگ وطن فروشی و عضویت در فرقه ضاله بهائیت را می زند. مشخص نیست که کدام شخص در سالهای اخیر بیشتر به فرقه ضاله بهائیت و رژیم اشغالگر قدس خدمت نموده؟ شریعتمداری در مقام نماینده علی خامنه ای و با غارت بیت المال و با خیانت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با خلع سلاح هسته ای رژیم اشغالگر قدس و به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین مخالفت نموده. شکی نیست که وی نمونه کامل یک فرد وطن فروش و بی هویت می باشد. در واقع باید گفت شریعتمداری و رحیم-مشائی و اصلاح طلبان مخالف نظام مقدس ولائی که شریعتمداری ادعای مخالفت با آنها را دارد دوروی یک سکه اند. بدیهی است که مخالفت با مهره های سوخته شده دشمن توسط عناصر نفوذی که در بطن نظام رخنه نموده اند همواره یکی از تاکتیکهای دشمنان نظام برای نفوذ در صفوف امت حزب الله بوده است. به گفته برخی از بزرگان حوزه شریعتمداری نیز از جنس کشمیری و کشمیریها است...

شکی نیست که امت حزب الله و بزرگان حوزه و مسلمانان فلسطین و نهضتهای اسلامی یاوه گوئیهای منافقینی چون حسین شریعتمداری را نمونه بارز بی بصیرتی علی خامنه ای و لغزش خواص می دانند. آری این بار نیز لغزش افراد بی بصیرت و حامیان اسلام اموی که از طریق هجمه به ارزشهای امت حزب الله قصد مقابله با خط امام (ره) را دارند باعث کمک به ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر قدس شده است. شکی نیست که امت اسلامی خدمات امثال حسین شریعتمداری و مهدی محمدی به رژیم اشغالگر قدس را بر نمی تابد. بحمد الله شریعتمداری این بار نیز موفق به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود نخواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر