۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

نگرانی فرقه ضاله مصباحیه از به قدرت رسیدن رژیم رحیم-مشائی

در هفته های اخیر فعالیتهای باندهای رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی برای تعیین جانشین علی خامنه ای وارد فاز جدیدی شده است. البته ظاهرا اعضای این باندها مسئله تعیین جانشین برای محمود احمدی نژاد را مطرح نموده اند ولی تبلیغات گروهک الحادی-التقاطی انصار در مورد ضرورت همکاری باندهای حامی احمدی نژاد با «امام مصباح» حاکی از تصمیم باندهای حامی احمدی نژاد به عبور از علی خامنه ای می باشد. اما مصباح نیز با مطرح نمودن مسئله ولایت مطلقه فقیه و زیر سئوال بردن اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهان سقوط نظام و برقراری یک حکومت ملوک الطوایفی می باشد. بدیهی است که هدف اصلی فرقه ضاله مصباحیه افزایش قدرت مصباح و اطرافیان وی می باشد. در چنین رژیمی مشائی نمی تواند شخص اول باشد. رحیم-مشائی از همان ابتدای فعالیتهای انتخاباتی احمدی نژاد خواهان استفاده ابزاری از مصباح و فرقه ضاله مصباحیه بود. اما با مطرح شدن مسئله «امامت» مصباح توسط گروهک الحادی-التقاطی انصار مشائی تصمیم گرفت تا با تشویق گروهی از روحانیون جوان و بعضا بی اطلاع از مسائل سیاسی و گروهی از روحانی نمایان قدرت طلب مخالف مصباح-یزدی زمینه حذف سیاسی مصباح را فراهم آورد. هدف اصلی مشائی از تشکیل گروهکی که خود را به غلط «وعاظ ولائی» می نامند مقابله با روحانی نمایان مخالف ریاست جمهوری دائمی وی می باشد. در مقطع کنونی مشائی مصباح-یزدی و احمد جنتی را مخالفین اصلی خود می داند چرا که هر دو از ولایت مطلقه فقیه حمایت می نمایند. مشائی مدتی سعی داشت خود را از حامیان «امام خامنه ای» جلوه دهد اما بعد از مدت کوتاهی دریافت که کسی ادعاهای وی را باور نمی کند چرا که شخصی که به انقلاب و نظام اعتقادی ندارد نمی تواند به «امامت» علی خامنه ای اعتقادی داشته باشد. به همین دلیل نیز مشائی تصمیم گرفت با حمایت از ادامه ریاست جمهوری ااحمدی نژاد و تغییر قانون اساسی شرایط را برای حذف رقبای خود و قبضه نمودن قدرت فراهم آورد. اما بعد از مدتی رحیمی را نیز به استخدام خود درآورد. رحیمی فردی است فاسد که به دلیل روابط گسترده سیاسی و مالی با جمعی از بدنامترین و فاسدترین اشخاص در جامعه ئرونده های بسیار قطوری در قوه قضائیه دارد. مسئله فساد مالی و سیاسی رحیمی نیز بارها در میان بزرگان نظام مورد بحث و بررسی قرار گرفته اما به دلیل حمایت احمدی نژاد از وی و فشارهای رژیم کودتا به قوه قضائیه قضات قادر نبوده اند که وی را تحت تعقیب قانونی قرار دهند. به عقیده برخی از بزرگان نظام تهدیدات احمدی نژاد بر علیه علی خامنه ای باعث شده تا علی خامنه ای شخصا به قوه قضائیه فشار آورد تا به هر نحو ممکن از محاکمه رحیمی جلوگیری به عمل آورد...

اما با شدت گرفتن جنگ قدرت میان مشائی و فرقه ضاله مصباحیه بر سر تعیین جانشین علی خامنه ای مشائی تصمیم گرفته تا با استفاده ابزاری از رحیمی و باند وی برای حمله به روحانیون و سوء استفاده از عناد و کینه فرزند بی بصیرت علی خامنه ای مجتبی خامنه ای نسبت به بیت و یاران امام راحل (ره) اساس نظام مقدس ولائی را متزلزل نماید. در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام هشدارهای بسیار شدیدی را در مورد عواقب هنمکاریهای مشائی و رحیمی داده اند. اما اکنون ففرقه ضاله مصباحیه به شدت نگران عواقب جاه طلبیهای سیاسی مشائی و رحیمی می باشد چرا که حذف روحانیت استکبار ستیز از صحنه سیاسی کشور فقط باعث تشکیل رژیمی الحادی-التقاطی و گروهکی توسط باند مشائی-احمدی نژاد خواهد شد و این باند ها نیز طبیعتا به مصباح-یزدی به چشم شخص اول رژیم کودتا نمی نگرند.

آمریکا نیز از هم اکنون با حمایت از باند مشائی و فرقه ضاله مصباحیه قصد دارد تا به هر نحو ممکن یا رژیمی ملوک الطوایفی از نوع رژیم آل سعود و یا طالبان را به قدرت برساند که در این صورت فرقه ضاله مصباحیه زمام امور را به دست خواهد گرفت یا رژیمی شبه ئادشاهی مانند رژیم مصر را تشکیل دهد که در این صورت باندهای مشائی و رحیمی کودتا را ادامه داده و رژیمی شبه ئادشاهی با یک رئیس جمهور دائمی به قدرت خواهد رسید. نتیجه هر دو سناریو استحاله و نهایتا سقوط نظام مقدس ولائی و تشکیل رژیمی الحادی-التقاطی و وائسگرا از نوع رژیمهای آل سعود و یا رژیم حسنی مبارک خواهد بود.

در روزهای اخیر برخی از سیاستمداران فرصت طلب به هر نحو ممکن خواهان همکاری با فرقه ضاله مصباحیه برای مقابله با رحیم-مشائی بوده اند. آنها به خوبی دریافته اند که مصباح-یزدی می داند که رحیم-مشائی و رحیمی حتی به او نیز رحم نخواهند کرد. شکی نیست که خیانت و بی درایتی و بی بصیرتی روحانی نمایانی چون احمد جنتی و محمد یزدی باعث شد تا علی خامنه ای با سوء استفاده از رانتهای سیاسی به مقابله با ارزشگرایان بئردازد. قدرت طلبی علی خامنه ای باعث شد تا وی با متوسل شدن به شیوه های رژیم منفور ستمشاهی آقا زاده بی بصیرت و بی سواد و بی استعداد خود مجتبی خامنه ای را به به تدریج به عنوان جانشین خود مطرح نماید. اکنون افراد فرصت طلبی که با هجمه به بیوت مراجع باعث تضعیف نظام و خوشحالی مستکبرین شده بودند دریافته اند که آمریکا و رژیم صهیونیستی اهداف دیگری دارند. مستکبرین به خوبی می دانند که نه مشائی و نه مصباح و نه رحیمی نه به نظام اعتقاد دارند و نه به قانون اساسی نظام مقدس ولائی. مستکیرین آمریکائی و غربی خواهان بازگشت خود به ایران و تاراج منابع خدادادی ایران اسلامی می باشند و به همین دلیل نیز از افرادی که جنون قدرت طلبی دارند حمایت می نمایند و با سوء استفاده از اختلافات افراد قدرت طلب قصد ئیشبرد اهداف شوم خود را دارند. روسها و رژیم صهیونیستی نیز با حمایت از تشکلات به اصطلاح موازی و نفوذ در میان اطرافیان علی و مجتبی خامنه ای قصد افزایش نفوذ خود در بطن نظام و دفاع از منافع نامشروع خود را دارند.

اکنون مصباح-یزدی و سیاستمداران فرصت طلب حامی وی نگران عواقب فرصت طلبیهای خود می باشند. آنها سالها با آمریکا همکاری نموده اند اما دولت اوباما بر روی مشائی و رحیمی حساب ویژه ای باز کرده. به گفته برخی از بزرگان نظام اشخاص فرصت طلبی چون مرتضی نبوی و اسدالله بادامچیان و مرتضی آقا-تهرانی که به مصباح-یزدی در مورد عواقب حمایت از احمدی نژاد هشدار ندادند به تدریج ابعاد توطئه رحیم-مشائی را درک می کنند و در می یابند که در رژیمی که رحیم-مشائی شخص اول باشد آنها نیز سرنوشتی بسیار بدتر از سعید حجاریان و محمد علی ابطحی خواهند داشت. شکی نیست که تشکیل گروهکی چون «وعاظ ولائی» با هدف حذف سیاسی و حتی خلع لباس مخالفین روحانی نمای رحیم-مشائی چون امثال احمد جنتی و مصباح-یزدی و احمد خاتمی صورت گرفته. به همین دلیل نیز این روحانی نمایان از هم اکنون شدیدا نگران عواقب همکاری خود با احمدی نژاد می باشند. مشائی نیز مانند شاه خائن و ملحد می خواهد مرجع تقلید تعیین نماید. به نظر می رسد که مصباح-یزدی دریافته که وی مرجع تقلید مورد علاقه رحیم-مشائی نیست...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر