۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

انشعاب در رژیم کودتا و مخالفت جامعه روحانیت مبارز با تشکیل رژیم سایه

اکنون که دیگر بر همگان مسلم شده که جنگ میان رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم کودتا - اسفندیار رحیم-مشائی و نماینده علی خامنه ای در موسسه کیهان حسین شریعتمداری جنگی واقعی است و از نوع جنگهای زرگری ساخت دفتر علی خامنه ای نمی باشد برخی از اعضای جامعه روحانیت مبارز به شدت در مورد افزایش اختلافات در میان اصولگرایان هشدار داده اند. متاسفانه چنین اشخاصی گویا به خاطر نمی آورند که این آیت الله مهدوی-کنی بود که بر خلاف مخالفت بسیاری از اعضای جامعه نظر شخصی خود در مورد احمدی نژاد را بیان نموده و از وی در انتخابات ریاست جمهوری دهم حمایت کرد. شکی نیست که اگر افرادی چون مهدوی-کنی قدری بصیرت سیاسی داشتند تا به حال متوجه شده بودند که برخی از مشاوران نزدیک احمدی نژاد مانند اسفندیار رحیم-مشائی یا محمد رضا رحیمی یا ثمره-هاشمی یا صادق محصولی اصلا به ولایت فقیه التزام عملی ندارند. باندهای مشائی و رحیمی نیز خواهان حذف روحانیت از صحنه سیاسی کشور می باشند و اصولگرائی را بهانه ای برای ایجاد جنگ داخلی و ئیشبرد اهداف خود قرار داده اند. هنگامی که عده ای معلوم الحال به بیوت مراجع حمله کردند چرا جامعه روحانیت مبارز به علی خامنه ای توصیه ننمود که از فعالیتهای مخرب و دشمن ئسند آقا زاده بی بصیرت خود جلوگیری نماید تا دشمنان نظام و بخصوص رژیم منفور صهیونیستی با وقاحت از برخی از مراجع نخواهند که حکم جهاد دهند؟ شکی نیست که صهیونیستها به خوبی می دانند که تا امثال مجتبی خامنه ای دارای اختیارات فرا قانونی می باشند افراد فرصت طلب و فاسد و مدعیان دروغین ولایتمداری چون امثال میرحجازی و ید الله جوانی و حسین طائب با بهانه قرار دادن «منویات رهبری» از هر ظلم و ستمی در جامعه حمایت می نمایند. به همین دلیل نیز منافقینی چون رحیم-مشائی از عبارت بسیار سخیف «امام خامنه ای» استفاده می نمودند تا بلکه با سوء استفاده از قدرت طلبی علی خامنه ای وی را متقاعد به حذف بیت و یاران امام راحل (ره) از صحنه سیاسی کشور نمایند...

اما برخی دیگر از افراد فاسد چون محمد رضا رحیمی که در کارنامه آنها چیزی جز فساد و ظلم به مستضعفین نیست اصولگرائی را بهانه ای برای حذف تمامی رقبای خود می دانند. فرقه ضاله مصباحیه نیز اکنون بر سر یک دو راهی قرار دارد. مشائی و رحیمی می خواهند به هر نحو ممکن یک حکومت درباری تشکیل دهند. مشائی با اطمینان از ضرورت ریاست جمهوری احمدی نژاد در بیست و ئنج سال آینده سخن می گوید و با استفاده از رانتهای دولتی - بخوانید استانداری تهران - به جامعه وعاظ کمک مالی می نماید و البته هدف از این کمکها نیز نه کمک به وعاظ بلکه استخدام روحانی نمایان متحجری است که به بهانه تجدد خواهی به تبلیغ برای اسلام آمریکائی و درباری بئردازند. مشائی در قم نیز خواهان اجرای چنین طرحی بود که بحمد الله هوشیاری برخی از اصولگرایان باعث شد تا وی نتواند به اهداف شوم خود دست یابد.

اما فرقه ضاله مصباحیه به خوبی می داند که مشائی تصمیم گرفته تا نه تنها از علی خامنه ای بلکه از ولایت فقیه عبور نماید. هدف مصباح از همان ابتدا عبور از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل یک حکومت اسلامی بود. البته اسلام مصباح نیز مانند اسلام دربار محمد رضا و یا رژیم وهابی دست نشانده عربستان و یا اسلام گروهکی طالبان می باشد. در یک کلام اسلام مصباح یعنی همان اسلامی که آمریکا و انگلیس و مستکبرین غربی و رژیم صهیونیستی خواهان آن هستند. اسلام مصباح همان اسلامی است که انگلیس از طریق غلامان حلقه به گوش خود مانند سید ضیاء و آمریکا از طریق نوکران خود مانند کاظم شریعتمداری از آن حمایت می نمودند. مصباح یزدی سالها قبل برخی از شاگردان خود مانند مرتضی آقا-تهرانی را به آمریکا فرستاد تا با سازمانهای جاسوسی آن کشور رابطه بر قرار نماید. آیا تعجبی دارد که شخصی چون حمید مولانا که چهل و دو سال در آمریکا زندگی کرده و در یکی از مراکز سازمان سیا به تدریس مشغول بوده ناگهان با گرفتن ژستهای اصولگرایانه خود را به عنوان نظریه ئرداز فرقه ضاله مصباحیه جا می زند و تنها اشخاصی را نیز که با آنها سر جنگ دارد بیت و یاران امام راحل (ره) می باشند؟

اما در مقطع کنونی نگرانی اساسی مصباح حمایت مستکبرین آمریکائی از اسلام درباری رحیم-مشائی و روحانی نمایت حامی وی می باشد چرا که رحیم-مشائی می خواهد از ولایت فقیه عور کند ولی مصباح ولایت مطلقه فقیه را بهانه ای برای تشکیل یک رژیم قبیله ای و فرقه ای می داند. در واقع درگیریهای میان جناحهای مختلف مستکبرین آمریکائی باعث شده تا آنها نتوانند در مورد حمایت از مشائی یا مصباح به توافق برسند. در مقطع کنونی علی خامنه ای با حمایت از مصباح سعی دارد تا به هر طریق ممکن و از طریق زد و بند با فرقه ضاله مصباحیه از برکناری خود و به قدرت رسیدن رژیم سابه به ریاست رحیم-مشائی جلوگیری نماید...

در دوران بعد از انقلاب توطئه گران صهیونیست آمریکائی و غربی که به شدت از شکست سیاستهای استکباری خود بر ضد جمهوری اسلامی ایران عصبانی بودند سالها است که به خوبی دریافته اند که نمی توانند مستقیما به جنگ اندیشه امام (ره) بروند چرا که با خواری و ذلت شکست خواهند خورد و به همین دلیل نیز از همان دهه اول انقلاب افرادی چون کاظم شریعتمداری و صادق قطب زاده و ابوالحسن بنی-صدر و صادق طباطبائی و ابراهیم یزدی وسعید امامی و محسن رفیقدوست را به خدمت خود در آوردند تا از طریق نفوذ در بطن نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران جهت گیری سیاسی نظام را تغییر دهند. این توطئه ها بخصوص در دوران بعد از رحلت امام (ره) به شکل بسیار ئیچیده ای اجرا شدند. در مقطع کنونی اسفندیار رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی و برخی از اعضای گروهکهای حامی احمدی نژاد چون آبادگران و رایحه خوش خدمت و روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و محمد یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و سقای-بی ریا نمایندگان واقعی جبهه استکبار غرب در کشور می باشند. محمد علی جعفری و ید الله جوانی و حسین شریعتمداری و حسین طائب و مجتبی ذوالنوری گروهکهائی چون اتحادیه انجمنهای به اصطلاح اسلامی دانشجویان مستقل و دانشجویان به اصطلاح عدالتخواه نیز گروهکهائی می باشند که برای تحقق اهداف استکباری روسیه در کشور فعالیت می نمایند.

در واقع جنگ میان رحیم-مشائی و شریعتمداری از نوع جنگهای درون گروهکی است که در گروهکهائی چون منافقین شاهد آن بوده ایم. همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند شاخه واقعی گروهک منافقین هنوز در کشور فعال می باشد. منافقین سوخته شده وبی ارزشی چون رجوی نیز که سالها است با ملحدین و قاتلانی چون ریگی ملعون و اعضای گروهک ملحد جند الشیطان و برخی از جدائی طلبان خائن دیگر روابط بسیار نزدیکی دارند فقط برای خرابکاری و عملیات تروریستی به کار گرفته شده اند. اما در واقع هدف اصلی دشمنان نظام رخنه در بطن نظام و استفاده از نا آرامیهای سیاسی برای تشکیل رژیم سایه می باشد. مشائی چنین رژیمی را تشکیل داده است و متاسفانه تشکلهائی چون جامعه روحانیت مبارز با اغماض در برابر آیت الله مهدوی-کنی به وی اجازه دادند تا با حمایت از احمدی نژاد باعث شود تا دشمنان نظام از طریق حمایت از مشائی و شریعتمداری به اهداف شوم خود یعنی نفوذ در بطن نظام دست یابند. اکنون آن دسته از اعضای جامعه روحانیت مبارز که قصد جلوگیری از استحاله نظام را دارند باید به افشاگری در مورد اهداف شوم گروهکهای درون رژیم کودتا و بخصوص رژیم الحادی-التقاطی سایه و تشکلهای به اصطلاح موازی مورد حمایت دفتر علی خامنه ای بئردازند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر