۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

وابستگی شدید علی خامنه ای به آیت الله العظمی مکارم-شیرازی برای مقابله با کودتای انجمن حجتیه نو و رژیم سایه

در هفته های اخیر علی خامنه ای به شدت نگران شدت گرفتن فعالیتهای انجمن حجتیه نو می باشد. البته همانطور که قبلا نیز گفتیم انجمن حجتیه نو شباهت چندانی با انجمن حجتیه که برای مبارزه با بهائیگری در دوران سیاه ستمشاهی تشکیل شد نداشته و ندارد. انجمن حجتیه نو متشکل از رژیم سایه به ریاست اسفندیار رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه می باشد. انجمن حجتیه نو همچنین جناح غربگرای شاخه واقعی گروهک ملحد و خائن منافقین می باشد. دو دستگی در ساختار انجمن حجتیه نو به دلیل اختلافات شدید سیاسی میان باند اسفندیار رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه می باشد. هدف اصلی حامیان مشائی ادامه کودتا و حذف تمامی یاران امام راحل (ره) و نهایتا برکناری علی خامنه ای و تشکیل رژیمی کاملا الحادی-التقاطی می باشد. اما هدف اصلی مصباحیه استحاله نظام جمهوری اسلامی ایران و حذف رکن جمهوریت از قانون اساسی و تشکیل رژیمی قبیله ای می باشد. برخی از بزرگان نظام نیز هشدارهای بسیار شدیدی را در مورد تحجر گرایان داده اند چرا که هدف آنها تشکیل نظامی مانند رژیم دست نشانده عربستان و یا رژیم گروهکی طالبان می باشد. در واقع مصباحیون خواستار بازگشت به دوران جهالت و بت ئرستی می باشند و از اسلام ابوصفیانی و اموی حمایت می نمایند.

در مقطع کنونی هدف اساسی علی خامنه ای جلوگیری از ادامه کودتای باند رحیم-مشائی می باشد چرا که وی هنوز به زد و بند با مصباحیون امیدوار است و حمایت ظاهری آنها از ولایت مطلقه فقیه را به نفع خود می داند. اما برخی از حامیان مصباح-یزدی نعوذ باالله وی را «امام» خطاب می نمایند و به این طریق مخالفت خود را با ولایت علی خامنه ای نیز ابراز داشته اند. درخواست مجوز فعالیت سیاسی توسط انجمن متحجر حجتیه نو در واقع به دلیل رسمیت بخشیدن به فعالیتهای این انجمن بر علیه علی خامنه ای بود. شکی نیست که تساهل و تسامح برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که در برخی از تشکلهای اصولگرا چون فراکسیون غدیر نفوذ کرده اند یکی از دلایل اصلی جری تر شدن فرقه ضاله مصباحیه و باند رحیم-مشائی می باشد. ضدیت متحجرینی چون احمد جنتی با اسلام ناب محمدی و با اندیشه امام خمینی (ره) دلیل اصلی تقویت جریان تحجرگرا و وائسگرائی شد که از همان ابتدای دوران فعالیتهای سیاسی امام خمینی (ره) با روحانیت استکبار ستیز در حوزه های قم و مشهد مخالفت نمود و به حمایت از دربار صهیونیست محمد رضای خائن ئرداخت. در مقطع کنونی نیز نگرانی اساسی این مدعیان دروغین ولایتمداری مخالفتهای بسیار شدید بزرگان حوزه با اسلام آمریکائی و وهابیگری می باشد. شکی نیست که فعالیتهای مخرب این گروهک وابسته به استکبار باعث ئیشبرد اهداف شوم فرقه ضاله بهائیت و گروهکهای شیطان ئرست شده و هشدارهای بسیار شدید برخی ازمسئولان در مورد فعالیتهای مخرب این گروهکها در مسجد جمکران باعث نگرانی بسیار شدید بزرگان نظام شده است.

اما قدرت طلبی علی خامنه ای باعث شده تا وی تمامی مسائل نظام را از زاویه حفظ قدرت شخصی خود مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. البته همانطور که قبلا هم اشاره کردیم علی خامنه ای بسیار دیر متوجه ابعاد کودتای الحادی-التقاطی رحیم-مشائی شد. اکنون مشائی هم در صنعت نفت و هم در مناطق آزاد کشور قدرت خود را به شدت افزایش داده است. در حوضه فرهنگی نیز باند مشائی فرهنگ ابتذال و فحشا را رسما به کشور بازگردانده و در واقع به همان بیراهه ا ی می رود که مزدوران صهیونیست رژیم دست نشانده ستمشاهی رفتند. علی خامنه ای نیز برای مقابله با طرح کودتای رحیم-مشائی از جمعی از متحجرین مقدس نما استفاده می نماید. افرادی که در تمام دوران فعالیتهای سیاسی خود نه نگران افزایش نفوذ بیگانگان در کشور بودند و نه اصلا به انقلاب اسلامی اعتقادی داشتند اکنون ادعای اصولگرائی دارند و اصولگرائی را نیز در مخالفت با بهبودی وضع زندگی معیشتی مردم و ئیشرفتهای علمی کشور خلاصه نموده اند. منافقینی که برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود به هر خواری و ذلتی تن می دهند و تمامی دستاوردهای هسته ای کشور را به بهای ناچیزی به بیگانگان می فروشند فقط شعار مبارزه با استکبار را می دهند و در عمل فقط به مبارزه با امت حزب الله و استحاله نظام و حذف یاران امام (ره) می اندیشند.

شکی نیست که علی خامنه ای مسئول مذاکره رژیم کودتا با مستکبرین از موضع خواری و ضعف می باشد. موافقت رژیم کودتا با واگذار نمودن اورانیوم غنی شده توسط دانشمندان ایران اسلامی به آمریکا و مستکبرین دیگر غربی فقط یک نمونه از بی بصیرتی افرادی است که بزرگان نظام را مورد زشت ترین اهانتها قرار می دادند و اکنون خود قرار دادهائی را منقعد نموده اند که حتی روی حکام خائن و بی وطن قاجار را نیز سفید کرده. البته علی خامنه ای تا به حال چند بار از یکی از نزدیکان خود مانند علی اکبر ولایتی یا صادق خرازی یا حسین شریعتمداری تقاضا می کند که با حمله به احمدی نژاد و یا رحیم-مشائی قدری از میزان خواری و ذلت رژیم کودتا بکاهد. شکی نیست که علی خامنه ای به خوبی متوجه شده که بی بصیرتی و بی درایتی وی باعث نفوذ سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در بطن نهادهای کلیدی نظام شده است. وی به خوبی می داند که کودتاگران نه تنها از وی اطاعت نمی کنند بلکه هر روز مشغول توطئه و طرح ریزی برای برکنار نمودن وی و آقا زاده بی هوش و ذکاوت وی - بخوانید مجتبی خامنه ای - می باشند. علی خامنه ای بالاخره متوجه شده که حتی فرقه ضاله مصباحیه و متحجرین نیز دیگر از وی حمایت نمی نمایند. به همین دلیل نیز وی با دستاویز قرار دادن کودتای رژیم سایه و شدت گرفتن فعالیتهای انجمن حجتیه نو از یکی از بزرگان حوزه حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم-شیرازی تقاضا نموده تا بین و بد و بدتر یکی را انتخاب نمایند. استفتای اخیر از حضرت آیت الله العظمی مکارم-شیرازی در مورد احکام حکومتی ولی فقیه مصداق بارز سراسیمگی و ضعف و نگرانی بسیار شدید علی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای برای جلوگیری از ادامه کودتای انجمن حجتیه نو با التماس از یکی از بزرگان حوزه و نظام تقاضا نموده تا فقط در مورد احکام حکومتی مطالبی را بیان نمایند تا بلکه وی بتواند با استفاده از حکم حکومتی از به قدرت رسیدن رژیم سایه جلوگیری نماید...

بدیهی است که آیت الله مکارم-شیرازی نیز به خوبی از ابعاد فعالیتهای الحادی-التقاطی باند مشائی با خبر می باشند. بدیهی است که آیت الله مکارم-شیرازی همواره در مورد عواقب تحجر و وائسگرائی هشدارهای بسیار شدیدی داده اند. بدیهی است که آیت الله مکارم-شیرازی از عواقب فعالیتهای مخرب و دشمن ئسند نانوی فرهنگی با خبر می باشند. بدیهی است که آیت الله مکارم-شیرازی از ابعاد فعالیتهای مخرب مراکزی که از تفکر جهانشمولی و راهبرد استکباری جهانی سازی حمایت می نمایند و زیر نظر مستقیم اسفندیار رحیم-مشائی به فعالیتهای ضد اسلامی خود ادامه می دهند با خبر می باشند. بدیهی است که آیت الله مکارم-شیرازی می دانند که مشائی رئیس واقعی ناتوی فرهنگی - بخوانید رژیم سایه - می باشد. آیت الله مکارم-شیرازی می دانند که مصباح-یزدی نیز نماینده واقعی وهابیگری و اسلام آمریکائی مورد ئسند طراحان محافل استکباری و صهیونیست در آمریکا و اروئا می باشد.

علی خامنه ای شاید تصور کند که حمایت حضرت آیت الله مکارم-شیرازی از وی باعث حمایت انجمن حجتیه نو از وی شود. اما وی شاید خود را به گمراهی می زند چرا که هم باند رحیم-مشائی و هم فرقه ضاله مصباحیه به صراحت خواستار تغییر نظام سیاسی کشور می باشند و فقط در مورد رژیمی که باید جایگزین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شود با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در واقع اختلافات باند رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه از نوع اختلافات میان جبهه به اصطلاح ملی و نهضت به اصطلاح آزادی و یا اختلافات میان دو جناح حزب رستاخیز محمد رضای خائن می باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی بزرگانی چون آیت الله مکارم-شیرازی برای جلوگیری از استحاله و سقوط نظام مقدس ولائی با مدعیان دروغین اصولگرائی چون امثال مصباح-یزدی و علم الهدی و احمد جنتی و حائری-شیرازی و دیگران مخالفت نموده اند. اما این دلیل حمایت معظم اله از علی خامنه ای نیست و نخواهد بود.

شکی نیست که تنها راه حراست از نظام مقدس ولائی بازگشت به اسلام ناب محمدی و مخالفت با اسلام آمریکائی مورد حمایت فرقه ضاله مصباحیه و انجمن حجتیه نو می باشد. انجمن حجتیه نو و فرقه ضاله مصباحیه همان اسلام وهابیون و اسلام ابوصفیانی و اموی می باشند. بدون شک هرگونه حرکتی که در جهت نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حذف رکن جمهوریت و برای به قدرت رساندن رژیم سایه و انجمن حجتیه نو صورت گیرد با مخالفتهای بسیار شدید امت اسلامی و بزرگان حوزه مواجه خواهد شد. امت اسلامی به خوبی می داند که اسلام انجمن حجتیه نو همان اسلام روحانی نمایان ضد ولایت فقیه چون کاظم شریعتمداری می باشد که این بار با مطرح نمودن ادعاهای دروغین در مورد حمایت از ولایت مطلقه فقیه قصد بازگرداندن استکبار به کشور آقا امام زمان (عج) را دارند. شکی نیست که همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند هرگونه حرکتی در جهت به قدرت رساندن رژیم سابه با طوفان سهمگین انقلاب امت اسلامی مواجه خواهد شد و مشائیها و مصباحها را روانه زباله دان تاریخ خواهد نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر