۱۳۸۹ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

سناریوی غرب برای افزایش تحریمها و به قدرت رساندن اسفندیار رحیم-مشائی

انتشار اسامی مسئولینی که مورد تحریم اتحادیه اروئا قرار گرفته اند باعث ابراز شادمانی منافقین حامی روسها در دفتر علی خامنه ای و زیر مجموعه های آن شده است. اما گویا آنها متوجه نیستند که انتشار اسامی افرادی چون حجت الاسلام و المسلمین صادق لاریجانی برای تضعیف ارزشگرایان و اصولگرایان مخالف کودتا و انتشار اسامی افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نفدی و حسین شریعتمداری برای حذف جناح مخالف اسفندیار رحیم-مشائی در رژیم کودتا بوده است. در واقع غرب در مقطع کنونی که شاهد فروئاشی رژیمهای دست نشاده در مصر و تونس و لیبی و بحرین و اردن و عربستان و یمن می باشد به شدت نگران سقوط جناح غربگرای رژیم کودتا - بخوانید انجمن حجتیه نو و در یک کلام رژیم سایه - می باشد. مشخص نیست اگر غرب واقعا مخالف خشونتگرائی در ایران و حمایت از حقوق بشر و جنبش سبز می باشد چرا اسامی افرادی چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد را در این فهرست نگنجانده که تمامی سیاستهای خود را یر اساس مقابله با جنبش سبز طرح ریزی نموده اند. به علاوه مشخص نیست چرا اسامی افرادی چون حجت الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی که فقط مدت کوتاهی از حضورشان در قوه قضائیه می گذرد در کنار نام افرادی چون محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری قرار گرفته که سالها است در مناصب مختلف باعث ئیشبرد منافع نامشروع روسیه و رژیم اشغالگر صهیونیستی شده اند.

حتی یک نگاه اجمالی به فهرست مسئولینی که مورد تحریم قرار گرفته اند هر فرد منصفی را به این نتیجه می رساند که هدف اصلی غرب از انتشار چنین فهرستی اولا تشویق افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری به افزایش تحرکات خود و منزوی نمودن و سرکوب کامل اصولگرایان و ارزشگرایان واقعی بوده است. ثانیا سناریوی تبدیل ایران به لیبی و عراق و یا حتی کره شمالی مدتها است که در دستور کار مستکبرین و محافل افراطی صهیونیستی غرب قرار دارد. به همین دلیل نیز برخی از بوقهای تبلیغاتی آمریکا در ماههای گذشته با انتشار دارائیهای حسین شریعتمداری که برخلاف شعارهای به اصطلاح ضد استکباری خود دلارهای نفتی خود را در بانکهای غربی قرار داده بود باعث کمک به افرادی چون اسفندیار رحیم-مشائی شدند. اکنون مشائی می تواند با استفاده از تشنجات بین المللی مخالفین خود در رژیم کودتا را برکنار نموده و خود کاملا قدرت را قبضه نماید. به عبارت دیگر انتشار فهرست مخالفین مشائی برای تحت فشار قرار دادن علی خامنه ای برای موافقت با ریاست جمهوری مشائی می باشد.

شکی نیست که مهمترین هدف کوتاه مدت این سناریو افزایش تحرکات افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری می باشد. یعنی در واقع هدف اساسی مستکبرین افزایش میزان خشونت در جامعه ایران و حذف کامل بیت امام (ره) و جنبش سبز و در یک کلام ایجاد هرج و مرج و زمینه سازی برای فاز بعدی عملیات کودتا می باشد. چنین سناریوئی را در مصر و تونس و لیبی نیز شاهد بودیم یعنی در ابتدا مستکبرین با برکناری دیکتاتورهائی چون بن-علی و حسنی مبارک و قذافی که به دلیل نزدیکی بیش از حد به رژیم اشغالگر و سفاک صهیونیستی و سرکوب همه جانبه ملتهای خود باعث افزایش مخالفتهای شدید مردمی شده بودند سعی داشتند تا با انجام کودتاهای کنترل شده زمینه به قدرت رساندن افراد حرف شنو و مطیع دیگری را فراهم آورند. بدبختانه بی بصیرتی علی خامنه ای و سخنان نسنجیده وی باعث شد تا آمریکا بتواند با استفاده از سناریوی اسلام هراسی زمینه حذف گروههائی چون اخوان المسلمین و حتی برخی از افراد نسبتا مستقل رژیم مصر از انتخابات مصر را فراهم آورد. به نظر می رسد که در لیبی نیز سیاست برکناری قذافی و به قدرت رساندن مخالفین وی قرار بود در چارچوب چنین سناریوئی به اجرا در آید. اما مخالفتهای جناح بسیار تندروی رژیم صهیونیسیتی که نخست وزیر آن رژیم نتانیاهو و وزیر خارجه آن رژیم اویگدور لیبرمن ریاست آن را بر عهده دارند باعث شده تا سیاستهای امریکا نیز با دشواریهای بسیاری مواجه شود. به همین دلیل آمریکا و اروئا سعی دارند تا با استفاده از سلاح تحریم دولت آینده لیبی را متقاعد به همکاری نمایند.

اکنون می بینیم که چرا آمریکا برای حذف مخالفین رحیم-مشائی به اتحادیه اروئا متوسل شده. مهمترین هدف دولت اوباما فراهم آوردن زمینه افزایش خشونت در ایران و برکناری تمامی مخالفین رحیم-مشائی و سرکوب کامل جنبش سبز می باشد تا از این راه زمینه اجرای فازهای بعدی کودتا فراهم شود. بدیهی است که مخالفتهای شدید امت اسلامی و ارزشگرایان و اصولگریان واقعی مانع از به قدرت رسیدن رحیم-مشائی و رژیم سایه خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر