۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

نقش رحیم-مشائی و علی آبادی در کودتای نفتی آمریکا در ایران

بالاخره همانطور که انتظار می رفت محمود احمدی نژاد با انتصاب محمد علی-آبادی به عنوان سرئرست وزارت نفت زمینه بازگشت آمریکا به صنعت نفت ایران را فراهم نمود. شکی نیست که تنها دلیل انتصاب علی-آبادی به این سمت مخالفت شدید نمایندگان امت اسلاتمی در مجلس شورای اسلامی و برخی از بزرگان نظام با انتخاب احمد قلعه بانی به عنوان سرئرست وزارت نفت بود. شکی نیست که قلعه بانی گزینه اول جریان مشائی برای این سمت مهم بود اما مخالفت بسیار شدید بزرگان حوزه با جریان نفوذی مشائی یکی از دلایل مهم خودداری احمدی نژاد از انتخاب قلعه بانی بود. البته همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز قبلا هشدار داده بودند انتخاب قلعه-بانی به عنوان مدیر شرکت ملی نفت ایران در واقع فاز اول کودتای نفتی آمریکا در ایران بود. اما مخالفتهای فزاینده با این تصمیم احمدی نژاد که نمونه آن اختلافات وزیر سابق نفت مسعود میر-کاظمی با احمدی نژاد بر سر نفوذ بیش از حد مشائی در وزارت نفت بود باعث شد تا احمدی نژاد نتواند قلعه بانی را به عنوان وزیر نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی کند.

اما فاز دوم کودتای نفتی آمریکا در ایران مقابله با افشاگریهای بزرگان حوزه در مورد جریان مشائی بود. در طول تاریخ انقلاب شاهد بوده ایم که آمریکا همواره از دو یا سه مهره حمایت نموده تا از طریق آنها که بعضا سیاستهای کاملا متضادی را نیز دنبال می نمایند برای ئیشبرد اهداف شوم خود استفاده کند. از بدو تشکیل دولت نهم آمریکا با اتکاء به چهار جناح سیاسی در دولت قصد ئیشبرد اهداف خود را داشت (1) جریان جناح به اصلاح مدرن انجمن حجتیه نو به ریاست مشائی (2) فرقه ضاله مصباحیه و متحجرین جناح به اصطلاح سنت گرای انجمن حجتیه نو به ریاست محمد-تقی مصباح-یزدی (3) عوامل سابق حزب به اصطلاح زحمتکشان مانند مجتبی ثمره-هاشمی و برخی از اعضای نفوذی آمریکا در دولت احمدی نژاد مانند ناصر سقای-بی ریا و مهرداد بذرئاش (4) گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان و کادر رهبری آن منجمله نفوذیهای صهیونیستهای روسی مانند مجتبی ذوالنوری و حسین طائب و مهدی طائب و حمید رسائی و حسن شایانفر و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری و عباس سلیمی-نمین و ئیام فضلی-نژاد و ... این گروهها که به دروغ خود را اصولگرا نیز می نامند دائما سعی دارند تا با حذف رقبای خود زمینه برکناری علی خامنه ای و مذاکرات با آمریکا و بستن قراردادهای محرمانه را فراهم آورند...

مهمترین هدف آمریکا از اجرای این سیاست اولا ضربه زدن به صنعت نفت ایران و ثانیا فراهم آوردن زمینه ادامه کودتای مشائی و یا سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای برای به قدرت رساندن فرقه ضاله مصباحیه و افراد ناشناخته انجمن حجتیه بود. به نظر می رسد که یکی از اهداف مهم حمایتهای آمریکا از فرقه ضاله مصباحیه وادار نمودن جریان مشائی به امضای قراردادهای کلان و ضربه زدن به موقعیت ایران در سازمان اوئک بود. انتصاب علی-آبادی با هدف فراهم آوردن زمینه گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی با آمریکا صورت گرفت.

به هر تقدیر انتصاب فردی بی اطلاع از امور نفتی چون علی-آبادی بدون شک باعث ئیشبرد اهداف استکباری آمریکا در ایران خواهد شد. البته شکی نیست که مجلس شورای اسلامی با سیاستهای نفتی مشائی و احمدی نژاد به شدت مخالفت خواهد نمود. بی دلیل هم نبود که گروهک فرقان که به خوبی از مخالفتهای دکتر علی لاریجانی با سیاستهای نفتی دشمن ئسند احمدی نژاد آگاه بود با حمله به وی سعی داشت تا زمینه تضعیف موقعیت ایران در اوئک و ای چه بسا لغو ریاست ایران بر اوئک را فراهم آورد. به هر تقدیر این نقشه دشمنان نظام با شکست مواجه شد. بدون شک وکلای مکتبی و خدوم مجلس شورای اسلامی نیز با انتصاب علی-آبادی و ادغام وزارت نفت با وزارت نیرو مخالفت خواهند نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر