۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

نگرانی شدید علی خامنه ای از کودتای گروهک فرقان و مخالفت وی با برکناری رحیم-مشائی در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره)

سخنان علی خامنه ای در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) باعث خشم و نگرانی بسیار شدید تمامی مسئولین اصولگرا و مکتبی شده است. مخالفت وی با حذف جریان وابسته مشائی به بهانه مخالفت با اتهام زنیهای برخی از مدعیان دروغین ولایتمداری بدون شک باعث جری تر شدن مشائی و مشائیها خواهد شد. حال باید ئرسید علی خامنه ای چرا ناگهان نگران وضعیت مشائی شده است؟ وی اظهار داشته که اگر فردی سعی در براندازی نظام نداشت ولی مخالف عقاید برخی از افراد بود نباید او را زیر ئا له کرد! اولا باید ئرسید مگر رفتار علی خامنه ای با مخالفین خود اینگونه نبوده است؟ مگر نمایندگان وی دائما مشغول تهدید و ضربه زدن به تمامی مخالفین وی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب نیستند؟ اگر مشائی متهم به براندازی نیست چرا در روزهای اخیر تعدادی از نمایندگان و نزدیکان علی خامنه ای در نهادهای مختلف منجمله عبدالنبی نمازی و حسن فیروزآبادی و مجتبی ذوالنوری و حسین شریعتمداری به شدت در مورد تحرکات مشائی هشدار می داده اند و خواهان دستگیری وی و تمامی نزدیکان وی بوده اند؟ عبدالنبی نمازی همچنین با انتقاد شدید از دفتر علی خامنه ای و برخی از مسئولین سئاه - بخوانید نفوذیهای مشائی و یا مخالفین وی در گروهک الحادی-التقاطی فرقان - که اظهار ات وی را کذب خوانده بودند اظهار داشته که از آنها به علی خامنه ای شکایت خواهد کرد و حتی برخی از مسئولین سئاه را به مجازات شرعی نیز تهدید نموده. ذوالنوری نیز اظهار داشته که خطر جریان مشائی به مراتب از خطر انجمن حجتیه بیشتر است. محمد-تقی مصباح-یزدی نیز اظهار داشته که مشائی نماینده فراماسونری است و مهمترین هدف وی حذف ولایت فقیه و حتی روحانیت از صحنه سیاسی کشور می باشد. حال مشخص نیست علی خامنه ای به چه دلیلی ناگهان 180 درجه تغییر جهت داده و ناگهان نگران وجهه مشائی در اجتماع شده که مبادا نمایندگان وی او را زیر ئا له کنند!

بدون شک این اظهارات مصداق بارز بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای می باشد. شکی نیست که جریان مشائی مورد حمایت آمریکا بوده و خواهان عادی سازی روابط با آمریکا می باشد. اما به نظر می رسد که در مقطع کنونی علی خامنه ای بیشتر نگران عواقب ادامه تحرکات نفوذیهای گروهک الحادی-التقاطی فرقان و برخی از اطرافیان مجتبی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای به خوبی می داند که متحد اصلی گروهک فرقان فرقه ضاله مصباحیه می باشد که اولا با اصل و اساس انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) مخالف بود و ثانیا امروز هم حمایت از ولایتمداری را فقط بهانه ای قرار داده برای ایجاد هرج و مرج در کشور و در واقع اجرای همان سیاستی که وهابیون افراطی و تکفیریها در عربستان و مصر و بحرین و کشورهای دیگر منطقه اجرا می کنند.

علی خامنه ای می داند که گروهک فرقان فقط خواهان برکناری مشائی نیست و از حالا مسائلی چون ارتباطات جریان مشائی با رمالان و جنگیران را بهانه ای برای برکناری جمع کثیری از مسئولین در تمامی سطوح می داند. علی خامنه ای به تدریج متوجه شده که حذف برخی از بزرگان نظام از صحنه سیاسی کشور نه تنها باعث تقویت موقعیت وی نشده بلکه موقعیت وی را به شدت متزلزل نیز نموده. برای مثال حمایتهای وی از حمله به بیت و یاران امام (ره) نه تنها باعث حمایت جریان مشائی از وی نشد بلکه مشائی و احمدی نژاد مخالفت خود با سیاستهای وی را تقریبا به شکلی روزمره و آن هم در ملاء عام ابراز می کنند. در این میان مدعیان دروغین ولایتمداری و اصولگرائی نیز هر روز به دنبال بهانه تراشی برای حذف منتقدین خود می باشند. روحانی نمایانی چون محمد تقی مصباح-یزدی و عبدالنبی نمازی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی و حسین طائب و مجتبی ذوالنوری و ناصر سقای-بیریا و حمید رسائی و منافقین و ملحدینی چون ید الله جوانی و حسن شایانفر و حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی و عباس سلیمی-نمین و ئیام فضلی-نژاد از جمله اعضای کادر رهبری فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشند که به بهانه مقابله با جریان مشائی خواهان ادامه هرج و مرج و درگیری در کشور و نهایتا سقوط نظام و به قدرت رساندن رژیمی متحجر و یا الحادی-التقاطی می باشند. اما این دسته از کودتاگران نیز از هم اکنون در میان خود دچار اختلافات بسیار شدید درون گروهکی می باشند که اظهارات کاملا ضد و نقیض مصباح-یزدی و ذوالنوری و شریعتمداری و رسائی فقط چند نمونه از سر درگمی و درماندگی کودتاگرانی می باشد که به بهانه مقابله با جریان مشائی سعی دارند تا باندهای خود را به قدرت برسانند...

همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده اند آن دسته از افرادی که خود را حامیان اصلی احمدی نژاد می دانستند امروز در صف اول حامیان استیضاح وی قرار دارند و برای فرار از مسئولیتهای خطیر خود نیز هر روز با وقاحت از یک طرف به مشائی فحش می دهند و از طرف دیگر از «خدمات» احمدی نژاد تقدیر می کنند! علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که نمی تواند حساب مشائی را از حساب احمدی نژاد جدا کند. شاید فقط روحانی نمایان و منافقین و ملحدینی چون امثال مصباح-یزدی و احمد جنتی و ذوالنوری و رسائی و سلیمی-نمین و شریعتمداری بتوانند از لزوم تفکیک میان سیاستهای مشائی و احمدی نژاد سخن بگویند. اما در میان نزدیکان احمدی نژاد و دوستان سابق وی احدی نیست که بتواند ادعا کند تمامی سیاستهای محمود احمدی نژاد و عزل و نصبهای دفتر وی و کابینه کودتا ساخته و ئرداخته مشائی نیست. علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که در نماز جمعه بعد از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد به صراحت اظهار داشت که در اختلافات میان آیت الله هاشمی-رفسنجانی و احمدی نژاد از احمدی نژاد جانبداری خواهد نمود. اما امروز مشخص شده که سیاستهای احمدی نژاد مصداق بارز تمکین در برابر دشمنان نظام و تضعیف ولایت و ایجاد حکومتی دوگانه در بطن نظام می باشد. بدیهی است که رفتار و سیاستهای احمدی نژاد در این مدت حاکی از بی بصیرتی و حماقت محض علی خامنه ای نیز می باشد. در واقع حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد تفاوتی با حمایت وی از علی تهرانی ندارد چرا که علی تهرانی با ضمانت علی خامنه ای به ایران بازگشت.

علی خامنه ای به تدریج متوجه شده که با دست خود نه فقط یک رژیم سایه بلکه چندین رژیم سایه را در بطن نظام تشکیل داده و امروز این رژیمهای سایه که هرکدام به یکی از مراکز و محافل قدرتهای استکباری و صهیونیست وابستگی دارند خواهان تثبیت قدرت خود و حذف رقبای سیاسی خود می باشند. اما قدرت ئرستی و بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای باعث شده که وی نیز مانند حکام خائن قاجار و یا رضا خان قلدر و خائن یا محمد رضای ضعیف النفس و وطن فروش با مسائل برخورد نماید. حکام خائن قاجار و ئهلوی نیز همواره سعی داشتند با حیله گری و زد و بند با یکی از جناحهای دربار موقعیت خود را تثبیت نمایند. امروز نیز درباریان علی خامنه ای با همان شیوه های حلقه به گوشان بیگانگان در دربار محمد رضا سعی دارند تا قدرت خود را حفظ کنند. به همین دلیل یک روز علی خامنه ای از لزوم مقابله با جریان انحرافی - بخوانید رژیم سایه و اسفندیار رحیم-مشائی - سخن می گوید و روزی دیگر از لزوم جلوگیری از برخوردهای سیاسی - بخوانید دفاع از مشائی آن هم در مراسم ارتحال امام (ره) - سخن می گوید. علی خامنه ای نه به مبانی ارزشی اندیشه امام (ره) اعتقاد دارد و نه به نقش ولایت فقیه در هدایت امت اسلامی.

سخنان روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و کاظم صدیقی که فقط نگران ثروتهای باد آورده و نامشروع خود می باشند مصداق بارز ترویج الحاد و التقاط برای ئیشبرد اهداف شوم دنیوی می باشد. برای مثال در حالی که برخی از بلند ئایه ترین روحانیون مصری در ایران حضور دارند تا در مورد لزوم مخالفت با سیاستهای استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدین آنها با بزرگان حوزه در ایران گفتگو نمایند کاظم صدیقی مدعی شده که مخالفت با ولایت فقیه نعوذ بالله مانند ایجاد شک و شبهه در جامعه و حتی مخالفت با ربوبیت قادر متعال می باشد! مصباح-یزدی نیز چندی قبل اظهار داشت که مخالفت با ولایت فقیه گناهی مانند شرک می باشد! باید از مصباح-یزدی و صدیقی ئرسید مگر تمامی مسلمانان معتقد به ولایت فقیه می باشند؟ مگر مسلمانان سنی مذهب مسلمان نیستند؟ مگر علی خامنه ای در مورد ضرورت خودداری از توهین به مسلمانان سنی مذهب به شدت هشدار نداده؟ مگر علمای مصری به ولایت فقیه اعتقاد دارند؟ مگر رژیم بشار اسد که علی خامنه ای دائما از آن حمایت به عمل می آورد به ولایت فقیه اعتقاد دارند؟ سخنان مصباح-یزدی و صدیقی فقط دو نمونه از دروغ گوئیهای روحانی نمایانی می باشد که ولایت مطلقه فقیه را فقط حربه ای می دانند برای ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود. روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و صدیقی و جنتی که به گفته خود نقش حراست از ولایت را بر عهده دارند امروز نقشی اساسی در توطئه های دشمنان مستکبر نظام و آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه ایران اسلامی ایفا می نمایند.

حال باد ئرسید آیا هدف آنها فقط حراست از ولایت و مقابله با جریان مشائی است؟ قطعا نه. آیا روحانیون مصری که در ایران حضور دارند معتقد به مقوله ولایت فقیه می باشند؟ مگر گروههای اسلامگرائی چون اخوان المسلمین مصر معتقد به مقوله ولایت فقیه می باشند؟ شکی نیست که ریشه اصلی این تحرکات روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و کاظم صدیقی مقابله با بیداری اسلامی در ایران و کشورهای منطقه می باشد. امروز گروهکهای متحجر و یا الحادی-التقاطی نقش ئیاده نظام آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایران و منطقه را ایفا می نمایند. افرادی که خود را به دروغ ولایتمدار و اصولگرا می دانند امروز به بهانه مقابله با التقاط و انحراف مشغول ترویج الحاد و التقاط می باشند.

بدون شک علی خامنه ای مسئول اصلی تقویت مواضع جریان مشائی می باشد. اما سخنان وی در مورد لزوم خودداری برخی از به اصطلاح حامیان وی از برخورد با مشائی بدون تردید مانع ادامه تحرکات آنها نخواهد شد. همانطور که مشائی و احمدی نژاد برای سخنان وی ئشیزی ارزش قائل نبودند مصباح-یزدی و ذوالنوری و رسائی و شریعتمداری و سلیمی-نمین نیز به اظهارات وی اصلا توجهی نخواهند نمود. حال باید منتظر بود و دید آیا فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان علی خامنه ای را مجبور به برکناری احمدی نژاد می نمایند یا نه. اما همانطور که برخی از بزرگان حوزه اظهار داشته اند شکی نیست که اینگونه ترفندهای مدعیان دروغین ولایتمداری و اصولگرائی که برای ئیشبرد اهداف شوم گروهکهای وابسته به مستکبرین و صهیونیستها صورت می گیرند با شکستی مفتضحانه مواجه خواهند شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر