۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

طرح مشائی برای سازش با آمریکا و حذف حسین شریعتمداری: آغاز فاز دوم کودتا برای برکناری علی خامنه ای

در روزهای اخیر درگیریهای درون گروهکی خط جدید نفاق وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شده اند. همانطور که قبلا نیز اعلام کرده بودیم این درگیریهای درون گروهکی که برخی از بزرگان نظام آن را با درگیریهای درون گروهکی میان مجاهدین مسلمان و منافقین مارکسیست مقایسه نموده اند در حقیقت جنگ میان دو جناح طرفدار سازش با آمریکا و جناح طرفدار روسیه می باشد. شاید این درگیریهای درون گروهکی بیشتر به درگیریهای میان جناحهای مختلف گروهک منافقین و یا چریکهای به اصطلاح فدائی خلق قابل مقایسه باشد. نمایندگان جناح طرفدار سیاست سازش با آمریکا رئیس دفتر احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید رئیس جمهور واقعی رژیم کودتا - و ثمره-هاشمی و کامران دانشجو می باشند. این سه شخص که در میان برخی از بزرگان نظام به نام مثلث فتنه شناخته می شوند مسئول هجمه به نهادهائی چون دانشگاهها و دیوان عالی کشور و وزارت اطلاعات و حتی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز می باشند. شکی نیست که از اواخر دوران اول ریاست جمهوری احمدی نژاد و بخصوص بعد از مذاکرات محرمانه ثمره-هاشمی با مقامات آمریکائی و رفت و آمدهای مشائی به آمریکا زمینه های سازش با دولت اوباما فراهم شده بود و به عقیده برخی از بزرگان نظام تنها مانع رسمی شدن روابط با آمریکا اولا مخالفت شدید برخی از مقامات آمریکائی با حامیان مشائی و ثمره-هاشمی بود و دلیل این مخالفتها نیز ناتوانی رژیم کودتا در کنترل اوضاع در دوران بعد از تقلب بزرگ بود. کشتار و شکنجه گسترده مردم بی گناه و بخصوص جوانان و دانشجویان کشور باعث شد که مقامات آمریکائی در مورد عواقب سازش با باندی که ممکن بود توسط امت حزب الله سرنگون شود نگران شوند.

اما دلیل دوم شکست سیاستهای مشائی در دوران بعد از کودتا مخالفت شدید جناح حامی روسیه به رهبری شخص علی خامنه ای بود و به همین دلیل نیز احمدی نژاد بلافاصله برای جلب حمایت مقامات روسی از کودتا رهسئار آن کشور شد و این در حالی بود که در آن زمان کودتاگران تصور نمی نمودند که بتوانند بیش از چند روز دوام آورند.

اما بدون شک آن چه باعث نگرانی باند مشائی-احمدی نژاد شده است مخالفت علی خامنه ای با طرح سازش با آمریکا می باشد چرا که وی با وجود خیانتهای مقامات روس به جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی علی خامنه ای هنوز خواهان حفظ وابستگی ایران به کشور روسیه می باشد. از طرفی علی خامنه ای نگران حفظ موقعیت شخصی خود نیز می باشد چرا که با وجود تبلیغات برخی از نزدیکان وی چون علی اکبر ولایتی در مورد ضرورت مذاکره مستقیم آمریکا با وی مقامات آمریکائی هنوز امید خود را به جناح مشائی-ثمره-هاشمی-کامران دانشجو بسته اند. به عقیده برخی از بزرگان نظام دلیل اصلی توجه مقامات آمریکائی به باند مشائی نقش مخرب کامران دانشجو در نهادهائی می باشد که مستقیما مسئول سیاستهای هسته ای نظام می باشند و مخالفت شدید رئیس سازمان انرژی اتمی کشور آقای دکتر علی اکبر صالحی با چنین افرادی باعث شد تا آنها اولا سعی نمایند تا با فراری دادن و یا کمک به مقامات آمریکائی برای جلب حمایت چنین افرادی - بخوانید امثال شهرام امیری - مقدمه سازش با آمریکا بر سر مسائل هسته ای را فراهم آورند و ثانیا با ادامه کودتا و فرا فکنی از اجرای طرح علی خامنه ای برای مجازات افراد درجه سه و چهار جلوگیری نموده و با دو قطبی نمودن فضای سیاسی کشور و جلوگیری از اجرای طرح آشتی ملی نهایتا مقدمه برکناری علی خامنه ای را فراهم آورده و سئس خود مسئولیت سیاست خارجی نظام - بخوانید اجرای طرح سازش با آمریکا - را مستقیما به عهده گیرند.

وقایع روزهای اخیر حاکی از آن است که هر دو جناح رژیم کودتا اولا خواهان سرکوب شدید تظاهرات امت حزب الله بر علیه رژیم کودتا می باشند. اما جناح علی خامنه ای هنوز سعی دارد تا با همکاری با برخی از افرادی که منافع خود را در سازش با احمدی نژاد می بینند وی را وادار به تشکیل دولتی ائتلافی نماید. در این میان برخی از افراد سست عنصر چون مرتضی نبوی و علی اکبر ولایتی نیز فرصت را مغتنم شمرده و با مخالفت با طرح آشتی ملی و وارد آوردن اتهامات بی ئایه و اساس به بزرگان نظام می خواهند بلکه از این طریق برای خود ئست و مقامی را در دولت ائتلافی مورد نظر علی خامنه ی به دست آورند.

اما جناح حامی باند رحیم-مشائی از حالا در صدد ایجاد تفرقه و دو دستگی در میان حامیان علی خامنه ای می باشد. حملات شدید علی اکبر جوانفکر - که خود روزی از جیره خواران علی خامنه ای بود - به حسین شریعتمداری به دلیل مخالفتهای شریعتمداری با رحیم-مشائی و افشاگریهای وی در مورد نقش مخرب مشائی و استناد جوانفکر به برخی از سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت اجتناب نمودن از حمله به برخی از مقامات - بخوانید اسفندیار رحیم-مشائی - باعث اوج گرفتن نزاعهای درون گروهکی شده است.

شریعتمداری نیز در جواب با محکوم نمودن طرح سازش احمدی نژاد با آمریکا و انتقاد از وی به دلیل نرمش در برابر آمریکا دوباره به نقش رحیم-مشائی در طرح سازش اشاره نمود. البته این بار شریعتمداری نام مشائی را ذکر ننمود و فقط به نقش وی در اجرای سیاست سازش با آمریکا اشاره نمود. جوانفکر شریعتمداری را به سرئیچی از دستورات علی خامنه ای محکوم نمود و نوشت که شریعتمداری و دوستان وی در وزارت اطلاعات - بخوانید گروهکهای زیر نظر حسین شریعتمداری و حسن شایانفر و نه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران - در واقع مجری سیاستهای خود می باشند و فقط از نام علی خامنه ای برای ئیشبرد اهداف خود استفاده می نمایند. اما شریعتمداری این بار احمدی نژاد را مستقیما متهم به اجرای طرح سازش با آمریکا نمود و مسئولیت تصمیم احمدی نژاد را نیز متوجه رحیم-مشائی نمود.

با توجه به قطع شبکه اس ام اس کشور به نظر می رسد که هدف اصلی هر دوجناح رژیم کودتا سرکوب تظاهرات مردمی در یوم الله بیست و دو بهمن باشد چرا که هر دوجناح عناد و ضدیت خود با خط امام (ره) و جریان اصیل حزب الله را بارها و بارها و به زشت ترین شکل ممکن ابراز نموده اند. قساوت قلب مزدوران رژیم کودتا در زمان حمله به بیت امام (ره) و شکنجه و کشتار مردم بی گناه بعد از وقایع خونین روز عاشورا نشادهنده حمایت منافقین و متحجرین حامی رژیم کودتا از عقاید شمر و دشمنی آنها با ابا عبد الله الحسین (ع) می باشد. حمایت این فرومایگان از علی خامنه ای و علی علی گفتن آنها نیز جز توهین به مقدسات و حتی اصول دین مبین اسلام معنی دیگری ندارد. متحجرین و منافقینی چون مصباح-یزدی و احمد جنتی که مانند دروایش بی دین و لامذهب رئیس فرقه خود را نعوذ بالله با قادر متعال برابر می دانند و نه تنها حمایت از علی خامنه ای بلکه اطاعت از احمدی نژاد را برابر با عبادت قادر متعال می دانند شمرهای دوران کنونی می باشند که به فضل الهی فقط باعث تنفر و انزجار هرچه بیشتر امت حزب الله و خط امام (ره) از دنیا طلبان و فرومایگان حامی رژیم کودتا شده اند.

اما در این میان باید گفت که با وجود نزاعهای درون گروهکی خط جدید نفاق و اختلافات شدید میان جناح خواهان سازش با آمریکا و جناح خواهان وابستگی کشور به روسیه هر دو جناح در مورد ضدیت و مخالفت با جریان اصیل حزب الله متفق القول می باشند چرا که اساسا با هر جریانی که خواهان استقلال نظام مقدس ولائی باشد به شدت مخالف می باشند. شکی نیست که سیاستهای علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد حتی باعث بروز اختلافات بسیار شدید خانوادگی در میان اعضای خانواده آنها شده اند.

مخالفتهای برخی از فامیلهای نزدیک مسعود خامنه ای با سیاستهای احمقانه باند احمدی نژاد که باعث گسترش نفوذ آمریکا در خلیج فارس شده است و مخالفت شدید برخی از روحانیون نزدیک به خانواده مسعود خامنه ای با ادامه سیاست خانمانسوز ضدیت با جریان اصیل حزب الله باعث شده تا نزاعهای خانوادگی میان مسعود و مجتبی خامنه ای نیز باعث نگرانی بیشتر علی خامنه ای شود. مخالفتهای داوود احمدی نژاد با مشائی نیز در روزهای اخیر باعث نگرانی برخی از اطرافیان مشائی شده است هر چند هنوز مشخص نیست آیا داوود احمدی نژاد واقعا با مشائی مخالف است و یا این که برای کمک به برادر خود و در صورت شکست طرح مشائی برای سازش با آمریکا می خواهد از حالا مقدمه اجرای سیاست قربانی نمودن رحیم-مشائی برای کمک به خانواده احمدی نژاد را فراهم آورد.

به هر تقدیر این بار نیز امت حزب الله دشمنان استقلال نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را شکست خواهد داد. به همین دلیل نیز هر دو جناح مانند درباریان فاسد رژیم ستمشاهی خواهان سرکوب مبارزات مردمی می باشند. شکی نیست که تظاهرات یوم الله بیست و دو بهمن بار دیگر بیانگر انزجار شدید امت حزب الله از دشمنان امام راحل (ره) و مزدوران رژیم کودتا خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر