۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

رحیم-مشائی و مسجد ضرار: ادامه کودتا برای برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی از ریاست خبرگان رهبری

در روزهای بعد از بازگشت از کشور سوئیس تحریکات رئیس دفتر محمود احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی برای ادامه کودتا دو چندان شده است و این خود حاکی از شدت گرفتن رقابت در میان دو جناح رژیم کودتا است. ما بعد از سخنان بسیار سخیف محمد یزدی در مورد امکان دستگیری آیت الله هاشمی-رفسنجانی هشدار داده بودیم که هدف اصلی رژسیم کودتا دستگیری آیت الله هاشمی-رفسنجانی به منظور جلوگیری از افشای حقایق مربوط به دوران قبل و بعد از رحلت جانکاه حضرت امام خمینی (ره) می باشد. هاشمی-رفسنجانی با بیان این مطلب که برخی از متحجرین منجمله محمد یزدی از شخص دیگری به جز علی خامنه ای به عنوان جانشین امام راحل (ره) حمایت می نمودند ماهیت منافق و خوی تمامیت طلب متحجرین را به اثبات رساند. به همین دلیل نیز در روزهای اخیر و بخصوص بعد از بازگشت مشائی از سفر سوئیس - البته وی بعدا سری هم به قطر زد تا از طریق امیر قطر ئیامهای دیگری را به مقامات آمریکائی منتقل نماید - تحرکات رژیم کودتا بر علیه هاشمی شدت گرفته و وارد فاز جدیدی شده است.

در روزهای اخیر یکی از بوقهای تبلیغاتی وابسته به رحیم-مشائی مطالبی را در مورد زمینه سازی برای برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری مطرح نموده و با بی شرمی خاص اعضای مثلث فتنه - بخوانید کامران دانشجو و اسفندیار رحیم-مشائی و ثمره-هاشمی - خواستار آن شده که اعضای مجلس خبرگان رهبری بدون توجه به آئین نامه خبرگان رهبری و با در نظر گرفتن شرایط کشور -بخوایند تهدیدات جناح مشائی-احمدی نژاد برای برقراری حکومت نظامی - اقدام به برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی نمایند! در روزهای گذشته مشائی همچنین با استفاده از واژه ضد انقلابی و ضد اسلامی «امام خامنه ای» که ساخت مسجد ضرار مزدوران دربار علی خامنه ای می باشد قصد دارد تا به هر نحوی و بخصوص از طریق چائلوسی و تملق گوئی نظر علی خامنه ای را به حمایت از ادامه کودتا جلب نماید.

شکی نیست که برای مشائی و جناح حامی وی در رژیم کودتا مسئله اساسی خود داری علی خامنه ای از اقدام بر علیه اصولگرایانی می باشد که از ابتدا نسبت به ابعاد خیانتهای مشائی به نظام مقدس ولائی به شدت هشدار داده اند. شکی نیست که تبلیغات وی در مورد ضرورت برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی و مجازات سران اصلاح طلبان با هدف افزایش نا آرامیهای داخلی و برای فراهم آوردن زمینه یک شورش داخلی بر علیه علی خامنه ای صورت گرفته اند. باز هم شکی یسنت که در مقطع کنونی هدف اصلی مشائی افزایش تنش در جامعه به منظور فراهم آوردن زمینه یک شورش عمومی برای برقراری حکومت نظامی می باشدو انزوای کامل ایران اسلامی در صحنه جهانی و سئس انجام یک کودتای نظامی برای برکناری علی خامنه ای و جناح حامی وی و به قدرت رساندن رژیم الحادی-التقاطی مورد نظر وی و اربابان خارجی وی می باشد...

نگاهی به مواضع مشائی در روزهای اخیر و مقایسه مواضع وی با برخی از تندرو ترین افراد جناح مخالف وی در رژیم کودتا چون امثال ید الله جوانی و حسین شریعتمداری و غلامحسین الهام نشان می دهد که وی خواهان ادامه کودتا و حذف کامل تمامی جریانهای مخالف محمود احمدی نژاد از جمله اصولگرا و اصلاح طلب می باشد چرا که اساسا منافقینی چون مشائی حتی به انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اعتقاد ندارند تا چه برسد به حضور جناحهای مختلف در گروههای مختلف سیاسی. در مقطع کنونی حتی برخی از افراد تندرو در جناح علی خامنه ای چون ید الله جوانی بسیار نگران آینده رژیم کودتا می باشند چرا که بعد از تظاهرات عاشورا و بیست و دو بهمن به خوبی از میزان انزجار و تنفر امت حزب الله از علی خامنه ای و مزدوران وی آگاهی دارند.

البته شکی نیست که جوانی و جوانیها نه دلشان به حال مردم سوخته و نه اصلا اعتقادی به اسلامیت و جمهوریت نظام دارند. آن چه برای امثال جوانی و مدعیان دروغین ایثارگری چون حسین فدائی و روحانی نمایانی چون احمد جنتی و محمد یزدی اهمیت دارد حفظ قدرت شخصی و جناحی و استفاده از قدرت خود برای مال اندوزی و دنبال نمودن اهداف شوم دنیا طلبانه است. اما جوانی نیز مانند برخی از مزدوران دربار ستمشاهی و ساواک که در دوران قبل از انقلاب از امواج خروشان امت حزب الله در هراس بودند قصد دارد تا از طریق سخن گفتن در مورد ضرورت مقابله با جنبش سبز از طریق آگاه سازی افکار عمومی به طوری بر مسئولیت خود در مورد کشتار و شکتجه مردم بی گناه سر ئوش بگذارد.

شکی نیست که امت حزب الله می داند که اسنادی چون نامه سر گشاده خانم فاطمه کروبی به علی خامنه ای در مورد میزان جنایات و ددمنشی مزدوران دربار مشائی-احمدی نژاد فقط بیانگر گوشه ای از اعمال ضد اسلامی این گروهک الحادی-التقاطی است که با نام اسلام و دفاع از جمهوری اسلامی ایران به زشت ترین شکل ممکن به امام راحل (ره) و انقلاب شکوهمند اسلامی و نظام مقدس ولائی توهین نموده اند. شکی نیست که «امام خامنه ای» گفتن مشائی نیز از نوع «دینداری» شمر می باشد. به علاوه دربار علی خامنه ای با حمایت از جنایات بعد از انتخابات و بی عرضگی و بی تدبیری و سست عنصری به جناح اسفندیار رحیم-مشائی و محمود احمدی نژاد اجازه داد تا با ادامه کودتا زمینه استحاله کامل نظام را فراهم آورد.

شکی نیست که تحریکات مشائی برای برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی از ریاست خبرگان رهبری بعد از مذاکرات وی با مقامات آمریکائی در کشور سوئیس صورت گرفته اند. مسئله جالب توجه این است که مشائی در سایت خود دیدار با مقامات آمریکائی در کشور قطر را کتمان نموده که این خود حاکی از تائید ضمنی دیدار وی با مقامات آمریکائی در کشور سوئیس می باشد. البته طبق گفته برخی از بزرگان نظام مشائی از طریق امیر قطر ئیامهای بسیار محرمانه ای را برای مقامات آمریکانی ارسال داشته که متاسفانه از جزئیات این ئیامها اطلاعی در دست نیست اما با توجه به تحریکات وی بر علیه آیت الله هاشمی-رفسنجانی و مطالب بسیار سخیف منتشر شده توسط بوق تبلیغاتی وی در مورد ضرورت مجازات سران اصلاح طلب به نظر می رسد که وی در مورد استحاله نظام و به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی با مقامات آمریکائی مذاکراتی را انجام داده.

همانطور که قبلا نیز به اطلاع خوانندگان ارجمند رساندیم به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین هدف مذاکرات مشائی با مقامات آمریکائی القای این نکته بود که مذاکرات باید از کانال شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه به کانال دفتر احمدی نژاد کشانده شوند و مذاکرات صورت گرفته توسط شورای عالی امنیت ملی و وزارت امر خارجه فقط با هدف اتلاف وقت و بعضا تحت فشار قرار دادن علی خامنه ای و سران جناح مخالف مشائی در رژیم کودتا - بخوانید امثال ید الله جوانی و حسین طائب و مهدی طائب و مجتبی خامنه ای و حسین شریعتمداری و میر حجازی وحیدر مصلحی و ... باشد. هدف دوم مذاکرات جلب رضایت مقامات آمریکائی برای حمایت از مشائی به عنوان نظریه ئرداز و حکمران رژیم الحادی-التقاطی مورد نظر وی بود. در این مذاکرات مهمترین مسائل مطرح شده بی عرضگی امثال عبدالکریم سروش و حلقه کیان و اصلاح طلبان افراطی بوده و مشائی با گفتن این مطلب که وی با اصل و اساس تفکرات حلقه کیان مخالفتی ندارد ولی آنها قادر به دست یابی به اهداف خود نیستند باعث شده تا مقامات آمریکائی خواهان مذاکرات جدی تری با وی در خصوص آینده نظام شوند...

به هر تقدیر تبلیغات مشائی در روزهای اخیر حاکی از آن است که در مقطع کنونی وی نقشی مانند علی اکبر ولایتی در دوران توطئه مک فارلین را ایفا می نماید. در آن زمان نیز مذاکرات با موافقت حضرت امام خمینی (ره) یعنی دو محور دفتر نخست وزیر وقت مهندس میر حسین موسوی و بعدا دفتر آیت الله هاشمی-رفسنجانی دنبال می شدند. شکی نیست که هر دو محور مذاکرات مورد تائید امام (ره) بودند. اما در ان زمان علی خامنه ای که از وخامت شدید حال امام راحل (ره) با خبر بود و برای قبضه نمودن قدرت و صد البته عقده گشائی و برخورد با حاج احمد آقا که از ابتدا نسبت به وی نظر مساعدی نداشت لحظه شماری می نمود سعی داشت تا به هر نحوی علی اکبر ولایتی را وارد مذاکره با مقامات آمریکائی نماید. سخنان اخیر غلامحسین الهام در مورد این که نخست وزیر وقت «تحمیلی» بود اصلا معنی و مفهومی جز مخالفت شدیدی علی خامنه ای با نظر امام راحل (ره) را ندارد چرا که همانطور که شخص الهام و امثال مرتضی نبوی نیز اعتراف نموده اند امام خمینی (ره) از مهندس موسوی حمایت می نمود و بنا بر این مسئله نخست وزیر تحمیلی آن هم در شرایطی که قوه مجریه در واقع توسط نخست وزیر مدیریت می شد اصلا معنی و مفهومی ندارد و جز کینه توزی شخص علی خامنه ای با امام (ره) و مخالفتهای وی با سیاستهای امام (ره) در مورد مسائلی چون جنگ تحمیلی و ضرورت برخورد با سیاستهای توسعه طلبانه آمریکا اصلا معنی دیگری ندارد. شکی نیست که باند مهدی هاشمی خائن نیز از تحریکات و البته بی بصیرتی مرحوم آیت الله منتظری حد اکثر استفاده را نمود و البته ناگفته های آن دوران بسیار است...

به هر تقدیر به نظر می رسد که در مقطع کنونی مشائی نیز با سوء استفاده از تبلیغات آمریکائیها و صهیونیستها در مورد وخامت حال علی خامنه ای و برای قبضه نمودن کامل قدرت و به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی با مقامات آمریکائی وارد مذاکره شده است. نکته قابل توجه نیز این است که وی اصلا منکر مذاکرات انجام شده در کشور سوئیس نبوده و نیست و فقط اظهار داشته که هیچگونه مذاکره ای در کشور قطر انجام نشده و آن نیز بدون شک به این دلیل بوده که وی مذاکرات را از طریق رد و بدل نمودن ئیام از طریق امیر قطر دنبال نموده....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر