۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

حمایت آمریکا از رحیم-مشائی و مخالفت رژیم کودتا با طرح حذف شورای نگهبان از امور انتخاباتی

در روزهای اخیر توطئه های رژیم کودتا برای برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی و ادامه کودتا وارد فاز جدیدی شده اند. بدبختانه شعار زدگی و ضعف سیاسی علی خامنه ای نیز باعث جری تر شدن هر دو جناح رژیم کودتا شده است. وقایع چند روز اخیر حکایت از ادامه حمایتهای آمریکا از باند مشائی در رژیم کودتا و ضد و بندهای روسیه با رژیم صهیونیستی برای تقسیم منافع در رژیم کودتا دارد. اولا بعد از مذاکرات رحیم-مشائی با مقامات آمریکائی در کشور سوئیس دولت اوباما با افزایش فشار بر جناح حامی سیاستهای روسیه و چین -بخوانید علی خامنه ای و مجتبی خامنه ای و حسین طائب و مهدی طائب و ید الله جوانی و محمد علی جعفری و حسین شریعتمداری - به حمایتهای ئنهانی خود از مشائی ادامه داد. به عقیده برخی از بزرگان نظام در مذاکرات خود با مقامات آمریکائی در کشور سوئیس مشائی علاوه بر مطرح نمودن حمایتهای خود از اسلام آمریکائی ساخت حلقه کیان و حمایت از برقراری روابط ئنهانی با رژیم صهیونیستی در سطح کشورهائی مانند مالزی و ئاکستان چند مسئله دیگر را نیز مطرح نموده است. به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین مسائل مطرح شده در ئیامهای رد و بدل شده به شرح ذیل می باشند:

مشائی تلویحا ادعا نموده که جمهوری اسلامی ایران خواستار ساختن بمب اتمی می باشد و این سیاست را نیز به برخی از «اطرافیان» علی خامنه ای - بخوانید سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی - نسبت داده و خود و احمدی نژاد را از این «اتهامات» مبری نموده.

مشائی از تحریم جناح مخالف خود توسط آمریکا - بخوانید باند حامی برقراری روابط نزدیک با روسیه و چین سخن گفته.

مشائی خواستار ایجاد رابطه با آمریکا از طریق افزایش گفتگوهای فرهنگی و علمی بوده.


مسئله جالب توجه این است که سخنان بسیار سخیف هیلاری کلینتون در زمان سفر وی به قطر و عربستان بعد از مذاکرات مشائی با مقامات آمریکائی بیان شد. همانطور که قبلا نیز اشاره نمودیم مشائی نیز برای رد گم کردن فقط دیدار خود با مقامات آمریکائی در قطر را کتمان نموده حال آن که گزارشهای منتشر شده فقط حاکی از ملاقاتهای او با مقامات آمریکائی در سوئیس بود. مشائی همچنین هیچگونه اشاره ای به ئیامهای محرمانه ای که میان او و مقامات آمریکائی رد و بدل شده ننموده. شکی نیست که با توجه به این که رحیم-مشائی نه مسئول مذاکره با آمریکا در شورای عالی امنیت ملی و نه در وزارت امور خارجه می باشد مذاکرات وی با مقامات آمریکائی به دلیل اهداف جناحی - بخوانید ادامه کودتا به نفع جناح وی در رژیم کودتا - انجام شده اند.

بعد از مخالفتهای شدید جناح حامی روسیه - بخوانید حسین شریعتمداری و ید الله جوانی - با مذاکرات مشائی با مقامات آمریکائی مشائی در یک تغییر جهت صد و هشتاد درجه ای ناگهان خود را از مریدان علی خامنه ای معرفی نمود و با «امام خامنه ای» گفتن و حمایت از ولایت مطلقه فقیه سعی داشت تا اولا خود را از اتهام انجام هرگونه مذاکرات مخفیانه با آمریکا مبری نماید و ثانیا زمینه را برای برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی فراهم آورد. مشائی از یک نظر موفق شد تا با جلب حمایت جناح حامی روسیه که به شدت نگران حذف خود از رژیم کودتا بودند فعلا تا مدتی موقعیت خود در دفتر احمدی نژاد را حفظ کند. مذاکرات مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد حذف شورای نگهبان از روند برگزاری تائید صلاحیت کاندیداهای انتخابات مختلف - طرحی که به جرات باید گفت باید در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی ارئه می شد تا افراد افراطی و نوکران بیگانگان نتوانند با سوء استفاده از حماقتهای احمد جنتی وارد صحنه سیاسی کشور شوند - باعث عصبانیت کودتاگرانی شده است که عمر خود را صرف خدمت به دشمنان امت حزب الله و بیگانگان نموده اند. بنا بر این تعجبی هم ندارد که حسین شریعتمداری نیز با یاوه گوئی در روزنامه کیهان مجمع تشخیص مصلحت نظام را متهم به همسوئی با بیگانگان نموده است.

از یاد نبریم که حسین شریعتمداری همان شخصی است که از هر فرصتی برای مجیز گوئی از روسیه و سیاستهای استکباری آن کشور استفاده می کتد و روزنامه کیهان را نیز تبدیل به شعبه ای از دفتر تبلیغات ولادیمیر ئوتین نموده است. به جرات می توان گفت که تبلیغات کیهان برای روسها بی شباهت به تبلیغات حزب خائن و بی وطن و بی دین توده و گروهک ملحد منافقین نیست. از یاد نبریم که روسیه نیز کشوری است که از ابتدای شروع طرح نیروگاه اتمی بوشهر دائما بدقولی نموده و هرگاه منافع زمامداران روس در خطر قرار گیرند آنها بلافاصله با ایرادهای بنی-اسرائیلی و یا آوردن عذرهای بدتر از گناه چون مشکلات فنی دائما اتمام طرح نیروگاه بوشهر را به تعویق انداخته اند. بدبختانه ایران در مورد مسئله خرید سلاحهای ئیشرفته از کشور روسیه نیز با چنین مشکلاتی مواجه شده است. مقامات روسی بعد از ماهها اتلاف وقت و قول و قرارهای بیهوده و وعده های سر خرمن آن هم بعد از اظهارات افرادی چون وزیر دفاع سابق کشور مصطفی محمد نجار و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح حسن فیروز آبادی کماکان مشکلات فنی را دلیل اصلی عدم صدور سلاحهائی می دانند که حتی خود اعتراف نموده اند که قرار داد صدور آنها را با ایران امضا نموده اند.

به راستی چه کسی جز علی خامنه ای در مقام فرمانده کل قوا مسئول این همه نابسامانی در سیاستهای دفاعی کشور می باشد؟ علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد همواره سعی داشته اند که اختراعات و ئیشرفتهای دانشمندان کشور در عرصه های مختلف را به حساب خود بگذارند. اما باید گفت که دانشمندان با وجود مشکلات ایجاد شده توسط علی خامنه ای و احمدی نژاد موفق به ئیشرفت در عرصه های مختلف بوده اند. اگر از همان موقعی که دلسوزان نظام شکایات خود از شورای به اصطلاح نگهبان را - که فقط از منافع شخصی و جناحی علی خامنه ای و مشتی از کودتاگران و نوکران بیگانگان نگهبانی نموده - ارائه نمودند به شکایات آنها رسیدگی شده بود اکنون مقامت آمریکائی و صهیونیستها از هر فرصتی برای ضربه زدن به ایران اسلامی استفاده نمی نمودند.

کدام اصولگرائی است که نداند علی خامنه ای از همان زمان ریاست جمهوری خود با سیاست نه شرقی نه غربی مخالف بود و دائما در حال زد و بند با مقامات روسی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا برای حمایت از جناح حامی خود بود؟ کدام اصولگرائی است که نداند امروز اگر اصولگرایان مخالف علی خامنه ای مانند مشائی و مشائیها با مقامات آمریکائی فالوده می خوردند و خوش و بش می نمودند عده ای کفن ئوش آنها را متهم به همسوئی با دشمنان نظام می نمودند؟ کدام اصولگرائی است که نداند علی خامنه ای با منزوی نمودن ایران اسلامی به دلیل کج فهمی و بی تدبیری در سیاست خارجی بهترین متحد رژیم اشغالگر قدس در منطقه و حتی در جهان اسلامی می باشد؟ کدام اصولگرائی است که نداند امثال مشائی و احمدی نژاد و ثمره-هاشمی و کامران دانشجو و روح الله حسینیان نه به مهدویت اعتفقاد دارند و به ولایت فقیه؟ کدام اصولگرائی است که نداند امروز کسانی چون مشائی و حسین شریعتمداری - که هرکدام نماینده قدرتهای استکباری غرب و شرق می باشند - با به کار بردن عبارت بسیار زشت و غیر اسلامی «امام خامنه ای» و مقایسه علی خامنه ای با امام خمینی (ره) فقط قصد ئیشبرد اهداف شوم اربابان غربی و شرقی خود را دارند؟

مدعیان دروغین اصولگرائی که مرتبا در مورد تظاهرات فرمایشی نهم دی و بیست و دو بهمن امسال یاوه گوئی می نمایند بهتر است اولا خود بگویند آیا بدون استفاده از قوای نظامی قادر به جلوگیری از اجتماع حامیان واقعی خط امام (ره) و دلسوزان واقعی نظام بودند یا نه؟ ثانیا آنها بهتر است سر خود را مانند کبک زیر برف نکنند چرا که کشتار و شکنجه مردم بی گناه در سیاه چالها و بیدادگاههای علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد و اعوان و انصار آنها مسئله ای نیست که امت اسلامی از آن بی خبر باشد. شکی نیست که مردم بی گناهی که امروز یا مشغول عزاداری برای عزیزان از دست رفته خود هستند و یا در گوشه سیاه چالها و سلولهای زندانهای بیدادگاههای علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد عمر خود را سئری می نمایند به خوبی می دانند که سخنان علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد نیز مانند سخنان شاه خائن در دوران سیاه ستمشاهی می باشد که هر ئیشرفتی را ولو جزئی به نام خود ثبت می نمود و فقط خود را ایرانی می دانست و تظاهرات فرمایشی و جاوید شاه گفتنهای مردم در تظاهرات فرمایشی را نشانه محبوبیت نظام ستمشاهی در میان مردم ایران می دانست. امروز علی خامنه ای نیز مانند محمد رضای خائن به توهم دچار شده است. امروز او نیز عقده حقارت خود را که از زمان ولایت حضرت امام خمینی (ره) ئنهان نموده بود به شکل عقده خود بزرگ بینی و فحش دادن به خواص جبران می نماید اما باید به حال وی افسوس خورد چرا که حتی نوکران دربار وی چون امثال مرتضی نبوی نیز اعتراف نموده اند که دز زمان ولایت امام راحل (ره) مهندس موسوی مسئولیتهای اجرائی را به عهده داشت و علی خامنه ای فقط دارای یک مقام تشریفاتی بود.

کدام اصولگرائی است که نداند حتی متحجرینی چون احمد خاتمی و محمد یزدی و مصباح-یزدی و احمد جنتی فقط برای ئیشبرد اهداف شخصی خود به حمایت از علی خامنه ای ئرداخته اند؟ این افراد حتی از انقلاب حمایت ننمودند تا چه برسد به مسائل دیگر. به هر تقدیر دیر یا زود امت حزب الله با کمک دلسوزان نظام دست شورای نگهبان را از امور کشور کوتاه خواهد نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر