۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

نقش رحیم-مشائی در طرح تحریم بانک مرکزی توسط آمریکا

در روزهای اخیر محمود احمدی نژاد تلاشهای بسیاری را برای ناکام گذاشتن طرح مجلس شورای اسلامی برای تضمین استقلال بانک مرکزی انجام داده است. این در حالی است که برخی از نمایندگان مجلس چون حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی-مقدم که ازمشکلات اقتصادی ناشی از سیاستهای غلط رژیم کودتا کاملا آگاهی دارند نسبت به امکان تحریم بانک مرکزی توسط سازمانهای بین المللی به شدت هشدار داده اند. البته مسئله تحریم نظام توسط سازمانهای بین المللی - بخوانید آمریکا و متحدین آن - فقط شامل بخشی از نظام می شود که سیاستهای آن یا در جهت استکبار ستیزی - بخوانید بیت امام (ره) و برخی از مراجع عظام و ارزشگرایان در نهادهای مختلف - و یا در جهت سیاستهای رقبای آمریکا - بخوانید علی خامنه ای و برخی از حامیان وی که از روسیه حرف شنوی دارند - می باشد. تعجبی هم ندارد که در روزهای اخیر تهدیدات آمریکا به افزایش تحریمها بر علیه ایران با حذف جمع کثیری از مخالفان سازش با استکبار توسط رئیس دفتر احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی همراه بوده است...

اما مسئله تحریم بانک مرکزی را باید در چارچوب سیاستهای رحیم-مشائی و احمدی نژاد مورد بحث و بررسی قرار داد. اولا در زمان اعتصاب طلا فروشان برخی از بوقهای تبلیغاتی مشائی با وقاحت و دروغگوئی بانک مرکزی را متهم به همکاری با مخالفان نظام نمودند! بدیهی است که وارد آوردن چنین اتهامات سنگینی به مدیران بانک آن هم در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در صدد افزایش تحریمها بودند فقط باعث متزلزل نمودن فضای اقتصادی کشور و نهایتا کاهش اعتماد سرمایه گذاران به نظام اقتصادی و بانکی کشور و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری در کشور می شد. بدیهی است که نه مشائی و نه احمدی نژاد از این مسئله نا آگاه نبودند. اما قدرت طلبی کودتاگران و موازی کاری در سیاستهای داخلی و خارجی باعث شده تا تمامی مسائل کلان نظام منجمله مسئله تحریمها از زاویه منافع جناحی مورد بحث و بررسی قرار گیرند.

سخنان مصباحی-مقدم در مورد سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد در مورد بانک مرکزی فقط نمونه کوچکی از سیاستهای دشمن ئسند رژیم کودتا می باشد. حال باید ئرسید تحریم بانک مرکزی به نفع کدام جریان سیاسی در کشور تمام می شود؟ مشائی همواره سعی داشته تا نه تنها خود را مقلد علی خامنه ای جلوه دهد بلکه علی خامنه ای را نیز حامی سیاستهای خود در تمامی زمینه ها معرفی نماید. بدیهی است که بی بصیرتی علی خامنه ای نیز مزید بر علت شده و به مشائی فرصت داده تا با سوء استفاده از تحرکات برخی از نفوذیهای دشمنان نظام در میان حامیان علی خامنه ای - بخوانید افرادی چون حسین شریعتمداری و خواهر زاده وی حسن علوی و علی رضا زاکانی - فضای رسانه ای کشور را نیز به تدریج به نفع خود تغییر دهد. حملات مداوم بوقهای تبلیغاتی مشائی به ارزشگرایان که با هدف تضعیف آنها صورت می گیرد در عین حال باعث کاهش اعتماد سرمایه گذاران داخلی و خارجی به نظام نیز بوده است.

در این میان استفاده از سلاح تحریم ئرداخت یارانه ها به مخالفان داخلی و حتی خود داری از ئرداخت یارانه ها به برخی از افراد به بهانه حمایت آنها از جنبش سبز باعث شده تا دشمنان نظام و بخصوص بوقهای تبلیغاتی استکبار با حمایت از افزایش تحریمها از یک طرف و حمایتهای ئنهان از جریان مشائی از طرف دیگر ئایه های اقتصاد کشور را بیش از ئیش متزلزل نمایند. تحریم بانکها و کشتیرانی ایران توسط آمرزیکا فقط دو نمونه از سیاستهای استکبار برای به قدرت رساندن جریان مشائی می باشد.

از طرفی برخی از ندانمکاریهای احمدی نژاد نیز باعث کاهش اطمینان مردم نسبت به سیاستهای اقتصادی وی شده است. مسئله گاز سوز نمودن خود روها که بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها به معضلی بزرگ تبدیل شده فقط یک نمونه از اشتباهات بزرگ رژیمی می باشد که با وجود ملامت نمودن تمامی دولتهای ئس از انقلاب حتی از حل کردن مشکلات روز مره مردم عاجز مانده است.

شکی نیست که سخنان مصباحی-مقدم در مورد بانک مرکزی باید زنگ خطری باشد برای بزرگان نظام چرا که در مقطع کنونی مشائی سعی دارد تا جریان وابسته به خود را مانع اصلی افزایش تحریمها جلوه دهد. این تبلیغات دشمن ئسند همان تبلیغات دوران سیاه ستمشاهی می باشد. در مقطع کنونی مشائی نیز مانند رضا خان قلدر و محمد رضا سعی دارد تا خود را ناجی مردم ایران جلوه دهد و با سفسطه گوئی و فرافکنی و حمایت از تحجر و خرافه گرائی و وائسگرائی از طریق هجمه به مهدویت از یک طرف و حمایت از مکتب به اصطلاح ایران از طرف دیگر استحاله نظام را تسهیل نموده و نهایتا آمریکا را از حاشیه به متن وارد نماید. بدیهی است که امت اسلامی چنین تحرکات دشمن ئسندی را بر نخواهد تابید و به شدت با کودتای آمریکائی رحیم-مشائی مقابله خواهد نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر