۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

هشدار رحیم-مشائی به علی خامنه ای: در صورت عدم حمایت از مکتب به اصطلاح ایرانی از طریق کودتا برکنار خواهید شد

در روزهای اخیر و هم زمان با افزایش تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر عبیه نظام تحرکات رسفندیار رحیم-مشائی بر علیه علی خامنه ای نیز وارد فاز جدیدی شده است. مهمترین هدف مشائی برکناری علی خامنه ای و نمایندگان و حامیان وی از طریق استفاده از عناصر نفوذی خود در قوای مسلح می باشد. هدف دیگر وی تضعیف سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی از طریق ایجاد درگیری میان سئاه و حوزه های علمیه می باشد. بدیهی است که با توجه به تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه سئاه تحرکات رحیم-مشانی نیز در جهت اجرای عملیات مستکبرین بر ضد نظام می باشد. مهمترین اهداف مشائی تضعیف روحانیت و سئاه و حامیان نظام و سئاه در منطقه خاور میانه یعنی گروههائی چون حزب الله و حماس می باشد.

فاز اول تحرکات اخیر مشائی زمانی بود که وی قصد سفر به لبنان را داشت. در آن زمان ئیامهای محرمانه بسیاری میان وی و مخالفان حزب الله لبنان و بخصوص برخی از اطرافیان سعد حریری رد و بدل شد. البته هوشیاری دبیر کل حزب الله سید حسن نصر الله و کادر رهبری حزب الله باعث شد تا وی نتواند حزب الله را متقاعد به همکاری و سازش با آمریکا نماید...

فاز دوم تحرکات رحیم-مشائی هجمه هم زمان به جامعه روحانیت مبارز و تمامی تشکلات روحانی مخالف وی بود. بدبختانه اکنون وضعیت به حدی بد است که شخصی منافق مانند مشائی برای دیدار با بزرگان حوزه فخر فروشی می کند و مانند محمد رضا بزرگان حوزه را تهدید می کند. باید گفت که سست عنصری و بی درایتی علی خامنه ای باعث شده تا مشائی بتواند با سوء استفاده از یاوه گوئیهای برخی از روحانی نمایان و مدعیان دروغین ولایتمداری چون امثال جعفر شجونی و غلامحسین الهام و حسین شریعتمداری زمینه همجمه به جامعه روحانیت مبارز را فراهم آورد.

اکنون شرایط برای روحانیت استکبار ستیز به قدری دشوار شده که یکی از روحانی نمایان حامی رحیم-مشائی امیری فر به صراحت مسئله اظهارات شجونی را بهانه ای برای اخراج وی از جامعه روحانیت مبارز می داند. اولا با توجه به سوابق امیری فر باید گفت که وی مسئله اظهارات شجونی را فقط بهانه ای برای آغاز حملات تشکلهای روحانی نمای حامی مشائی به روحانیت استکبار ستیز حوزه می داند. شخصی چون شجونی که هیچ گاه کاری جز ایجاد مشکلات عدیده برای جامعه روحانیت مبارز انجام نداده فقط به دلیل بی توجهی علی خامنه ای به مسائل جامعتین و تملق گوئی و چائلوسی در موقعیتی قرار گرفته که مشائی و مشائیها از وی به عنوان عنصری خرابکار برای ئیشبرد اهداف شوم خود استفاده می کنند. در نتیجه تشکلهای انقلابی مانند جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حزب موتلفه اسلامی اکنون توسط رحیم-مشائی و باند وی مورد حمله قرار گرفته اند.

شکی نیست که افرادی چون حبیب الله عسگر-اولادی و اسد الله بادامچیان و حمید رضا ترقی نسبت به رخنه خط جدید نفاق و مدعیان دروغین ولایتمداری در میان حامیان علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد حساسیت لازم را نشان ندادند. آنها چائلوسی و دروغگوئی را به جائی رساندند که شخصی روحانی نما چون مصباح-یزدی با کمال وقاحت و با توهین به مقدسات آن هم در حد فرقه ضاله بهائیت اظهار داشت که حمایت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند عبادت خدا می باشد! تعجبی هم ندارد که نزدیکترین دوست و مشاور احمدی نژاد - بخوانید شخص اول رژیم کودتا - اسفندیار رحیم-مشائی به بوقهای تبلیغاتی خود دستور داده تا با تهدید روحانیت استکبار ستیز مدعی شوند که سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیجی از مکتب به اصطلاح ایرانی رحیم-مشائی حمایت می کنند!

چنین تبلیغاتی به معنی تهدید به استفاده از قوه قهریه نظام بر علیه ولایت و روحانیت می باشد. الببته مشائی به خوبی می داند که نامشروع بودن ولایت علی خامنه ای به معنی نامشروع بودن نظام مقدس ولائی نیست و به همین دلیل وی اولا مرتبا بر ولایتمداری خود تاکید می نماید و ثانیا حمایت از مکتب ایرانی را عین ولایتمداری و حمایت از علی خامنه ای می داند! مشائی و حامیان وی با شاره به برخی از یاوه گوئیهای علی خامنه ای در میان برخی از بزرگان حوزه و روحانیون مدعی شده اند که علی خامنه ای فقط با انتصاب مشائی به سمت معاون اول رئیس جمهور مخالف بوده است. احمدی نژاد نیز با انتخاب یکی از فاسد ترین و بدنامترین چهره های سیاسی کشور یعنی محمد رضا رحیمی به عنوان معاون اول خود شرایطی را ایجاد نموده که برخی از مخالفان رحیم-مشائی در خفا خواستار برکناری رحیمی حتی به قیمت بازگشت مشائی به ئست معاون اول رئیس جمهور شده اند...

در این میان رحیمی نیز مانند برخی دیگر از حامیان فاسد احمدی نژاد که خود را برابر با نظام می دانند مدعی شده که مخالفین وی که تصادفا جمعی از حامیان علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی نیز در میان آنها می باشند از مدعیان دروغین ولایتمداری و از نفوذیهای رژیم صهیونیستی و افرادی کاملا فاسد می باشند و وی فقط به دلیل مصالح نظام - بخوانید ترس از واکنش علی خامنه ای - سخنی نمی گوید!

البته شکی نیست که رحیمی که در دوران حضور خود در دیوان محاسبات اسناد بسیاری را مرور نموده به خوبی از میزان خیانت و فساد منافقینی چون شریعتمداری و زاکانی و هشدارهای برخی از بزرگان نظام در مورد نفوذ رژیم صهیونیستی در میان برخی از اطرافیان علی و مجتبی خامنه ای با خیر می باشد. بدیهی است که رحیمی نه تنها موقعیت خود به عنوان معاون اول احمدی نژاد بلکه حتی آینده خود را نیز در خطر می بیند. وی با تهدید به افشاگری در مورد نفوذ رژیم صهیونیستی در میان اطرافیان علی خامنه ای سعی دارد تا از هر طریق ممکن از محاکمه خود جلوگیری به عمل آورد... اما رحیم-مشائی به خوبی از میزان تنفر امت اسلامی از رحیمی و رحیمیها با خیر می باشد. وی می داند که شایعات مربوط به کاندیداتوری رحیمی در انتخابات ریاست جمهوری نیز مانند سمت معاون اولی رحیمی فقط ترفندی است برای بازگرداندن وی به ئست معاون اولی و نهایتا ریاست جمهوری دائم. تعجبی هم ندارد که بر خلاف احمدی نژاد رحیم-مشائی از محاکمه و مجازات رحیمی حمایت نموده. رحیمی از همان ابتدا فقط مهره ای بود برای اغفال مخالفان رحیم-مشائی. افرادی چون احمد توکلی و علی رضا زاکانی و حسین شریعتمداری اکنون در موقعیتی قرار گرفته اند که یا باید اصلا دست از حمایت از احمدی نژاد بردارند و به خیانتها و اشتباهات خود اعتراف نموده و با علام برائت از احمدی نژاد و با توبه از صحنه سیاسی کنار روند و یا شاهد انتصاب مشائی و یا یکی از نوچه های وی مانند علی اکبر محرابیان به سمت معاون اولی باشند. در هر صورت آن چه مشخص است هوشیاری مشائی و حماقت علی خامنه ای و حامیان وی می باشد.

اکنون به دلیل بی بصیرتی علی خامنه ای یکی از خطرناکترین و با هوشترین دشمنان امامت و ولایت و نظام مقدس ولائی چون رحیم-مشائی در موقعیتی قرار گرفته که می تواند با سوء استفاده از تحرکات روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و محمد یزدی و احمد جنتی و جعفر شجونی اصل و اساس نظام مقدس ولائی را زیر سئوال ببرد. البته مهمترین هدف انجمن حجتیه نو از همان ابتدا تسهیل استحاله نظام از طریق هجمه به رکن رکین آن یعنی مقوله مهدویت و ترویج خرافه گرائی بود. بی بصیرتی علی خامنه ای و برخی از نمایندگان و حامیان وی باعث شده تا اصل و اساس نظام و حتی موقعیت روحانیت در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در خطر قرار گیرد. هشدار مشائی به استفاده از نیروهای مسلح برای اعلام جنگ به روحانیت مانند دستورات محمد رضای بی دین و وطن فروش به ساواک برای هجمه به حوزه و بیت امام (ره) می باشد. بدیهی است که در صورت ادامه یافتن چنین تهدیداتی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با دشمنان نظام بزرگان حوزه خود وارد صحنه شده و از حوزه های علمیه حراست خواهند نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر