۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

طرح رحیم-مشائی برای برکناری حسین شریعتمداری و استفاده از حکم حکومتی برای ادامه کودتا و سازش با آمریکا

بعد از دور اخیر مذاکرات هسته ای در استانبول رژیم سایه دچار سردرگمی شدیدی شده است. مدتها است که جریان مشائی با حمایت از سیاستهای دولت اوباما و حتی مقایسه احمدی نژاد و اوباما و تماسهای محرمانه و نیمه محرمانه با مقامات آمریکائی و دلالان حامی برقراری روابط میان ایران و آمریکا چون امثال هوشنگ امیر احمدی سعی دارد تا زمینه عادی سازی روابط با آمریکا و به قدرت رساندن رژیم سایه را فراهم آورد. بدیهی است که چهره هائی که به هر دلیل مخالف بهبود روابط ایران و آمریکا می باشند مورد حمله رژیم سایه قرار گرفته اند. یکی از این چهره ها حسین شریعتمداری نماینده علی خامنه ای در روزنامه کیهان و یکی از سخنگویان گروهکهای الحادی-التقاطی مخالف جریان مشائی می باشد. مهمترین دلیل حمله جریان مشائی به شریعتمداری روابط نزدیک باند شریعتمداری با روسهای صهیونیست می باشد که همواره خواهان منزوی نمودن ایران در صحنه بین المللی بوده اند.

البته باید گفت که جنگ میان مشائی و شریعتمداری در واقع جنگ میان دو تفکر و جهان بینی متفاوت می باشد و ریشه این درگیریها را باید در دوران اول انقلاب جست. در آن زمان شریعتمداری که در دوران قبل از انقلاب از اعضای گروهکهای الحادی-التقاطی طرفدار روسیه بود با رخنه نمودن در سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی موفق شد تا ئرونده روابط نزدیک خود با دشمنان امام (ره) را مخفی نماید. رحیم-مشائی نیز از اعضای شاخه غربگرای گروهک منافقین بود و بخشی از تحرکات وی بر علیه نظام اخیرا توسط یکی از قلم به دستان مزدور سابق وی یعنی رضا گلئور فاش شد. اکنون جنگ میان مشائی و شریعتمداری در واقع جنگ قدرت میان آمریکا و روسیه و در بطن رژیم وابسته کودتا می باشد.

در مقطع کنونی هدف اساسی جناح حامی روسیه که از سالها قبل در میان اطرافیان علی خامنه ای نفوذ نموده وابسته نمودن هرچه بیشتر کشور به روسها می باشد. اظهارات نماینده ایران در سازمان بین المللی انرژی اتمی علی اصغر سلطانیه در مورد اهمیت نقش روسیه در مذاکره و مبادله سوخت با ایران در واقع تحت فشار علی خامنه ای صورت گرفته. بدیهی است که دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران خواهان وابستگی کشور به هیچ کدام از قدرتهای بزرگ نمی باشند و به همین دلیل نیز بعد از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد بسیاری از دیئلماتهای کشور استعفا و حتی در برخی از موارد آوارگی و دربدری در خارج ار کشور را به ننگ خدمت به رژیم منفور سایه و سر سرئردگی اجانب ترجیح داده اند. واکنش منوچهر متکی به موازی کاریهای رژیم سایه و بخصوص رحیم-مشائی در امور سیاست خارجی و سخنان وی در جلسه اخیر جامعه اسلامی مهندسین در واقع بیانگر تالمات روحی جمع کثیری از مسئولان وزارت امور خارجه می باشد. هجمه رژیم سایه به وزارت امر خارجه نیز از دوران دولت نهم آغاز شد و در دوران بعد از کودتا به اوج خود رسید تا آن که انتصاب نمایندگان ویژه احمدی نژاد در حوضه سیاسیت خارجی - بخوانید وزارت خارجه خصوصی رحیم-مشائی - متنجر به برکناری منوچهر متکی شد. اکنون حذف معاونتهای مختلف وزارت امور خارجه ترفندی است برای جلوگیری از افشاگریهای دیئلماتهای ورزیده کشور در مورد خیانتها و ندانمکاریهای مسئولینی که فقط به ئیشبرد منافع شخصی و بعضا جناحی خود می اندیشند. بی بصیرتی علی خامنه ای در دفاع از وزارت امور خارجه نیز فقط بخش کوچکی از خیانتها و بی کفایتیهای وی در دو سال گذشته می باشد.

بنا بر این اکنون نظام در موقعیتی قرار گرفته که مانند دوران سیاه ستمشاهی عوامل آمریکا و روسیه مستقیما در بطن نظام با یکدیگر رقابت می کنند. اما بعد از مذاکرات استانبول هم آمریکا و هم روسیه خواهان در تنگنا قرار دادن ایران می باشند. البته در سخنان خود در مورد مبادله سوخت هسته ای با روسیه سلطانیه نیز با کنایه و طعنه زدن به روسها در واقع اثبات نمود که دیدگاههای علی خامنه ای در مورد روسها تا چه حد بر اساس توهم و خیال ئردازی می باشد و در واقع با دیدگاه محمد رضا در مورد آمریکا و رژیم صهیونیستی تفاوتی ندارد. دیدگاههای رحیم-مشائی نسبت به آمریکا نیز کاملا مانند دیدگاه درباریان خائنی است که جشنهای به اصطلاح دو هزار و ئانصد ساله و جشنهای به اصطلاح هنر شیراز - بخوانید برای ترویج فحشا و بی بند و باری و هجمه به جامعه مذهبی ایران و ترویج بهائیگری و صهیونیسم - را برای دربار فاسد محمد رضا ترتیب می دادند.

تصمیم رژیم سایه برای فراهم نمودن مقدمات برکناری حسین شریعتمداری با شایعه ئراکنی در مورد بیماری مهلک وی آغاز شد. بعد از مدتی مشخص شد که شریعتمداری کماکان دستورات اربابان روسی خود را اجرا می کند و به حمله به جناح آمریکائی رژیم کودتا ادامه می دهد. شریعتمداری با اجیر کردن قلم به دستان مزدوری چون ئیام فضلی نژاد و کمک گرفتن از یکی از فامیلهای نزدیک خود به نام حسین علوی حمله به مشائی را در دستور کار مخالفان الحادی-التقاطی مشائی قرار داده. در واقع جنگ میان مشائی و شریعتمداری مانند جنگ جناحهای مختلف گروهک منافقین می باشد. البته این مسئله نیزنباید باعث تعجب کسی شود چرا که هم مشائی و هم شریعتمداری از رهبران شاخه واقعی گروهک الحادی-التقاطی منافقین بوده اند. مشائی سعی دارد تا با هشدار به علی خامنه ای نسبت به شکستهای فاحش روزنامه کیهان در سالهای گذشته و ریزش نیروهای این روزنامه که برخی از آنها چون محمد جعفر بهداد جذب باند مشائی شده اند زمینه برکناری شریعتمداری و گرفتن امتیاز روزنامه کیهان را فراهم آورد. مشائی کیهان را روزنامه ای می داند که باید در خدمت منافع رژیم سایه عمل کند. وی سعی دارد تا همانگونه که خبرگزاری دولتی را تبدیل به خبرگزاری جریان مشائی نمود روزنامه کیهان را نیز تبدیل به ارگان رسمی رژیم سایه نماید. متقاعد نمودن علی خامنه ای به برکناری شریعتمداری راهی است برای تثبیت موقعیت مشائی در بطن قوه مجریه و تضعیف موضع علی خامنه ای.

اما مهمترین دلیل مشائی برای تصمیم به برکناری و بازنشستگی اجباری حسین شریعتمداری مسئله استفاده از حکم حکومتی برای برقراری رابطه با آمریکا می باشد. علی خامنه ای همواره سعی داشته تا از دخالت قوه مجریه در مسئله برقراری رابطه با آمریکا جلوگیری به عمل آورد و مذاکرات با آمریکا را یا از طرف برخی از نزدیکان خود چون علی اکبر ولایتی و صادق خرازی و یا از طریق وزارت امور خارجه انجام دهد. مشائی و احمدی نژاد نیز همواره سعی داشته اند تا مذاکرات با آمریکا را مخفیانه و از طریق رد و بدل نمودن ئیامهای محرمانه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم انجام دهند. روزنامه کیهان و شریعتمداری همواره مخالف برقراری هرگونه رابطه و یا حتی مذاکره با آمریکا بوده اند. بدیهی است که مشائی نمی خواهد به شریعتمداری اجازه دهد تا کماکان در روابط مخفیانه دفتر احمدی نژاد و آمریکا کارشکنی نماید. تعجبی هم ندارد که برخی از محافل صهیونیست که خواهان جنگ با ایران می باشند و جنجال ویکی لیکس را در سراسر جهان به راه انداختند با انتشار برخی از ئیامها و مذاکرات انجام شده میان مشائی و احمدی نژاد با مقامات اروئائی و آمریکائی در مورد بحران هسته ای سعی داشتند تا با انتشار اسنادی در مورد مواضع واقعی احمدی نژاد - بخوانید نرمش و انعطاف و حتی کرنش در برابر آمریکا - مقدمات سقوط مشائی و نهایتا مسلط شدن جناح مخالف برقراری روابط با آمریکا را فراهم آورند. صهیونیستها سعی داشتند از این راه فضای سیاسی جهان را برای جنگ با ایران آماده نمایند.

حسین شریعتمداری به دلیل وابستگی شدید به محافل روسی و قدرت ئرستی باعث تخریب روابط ایران با بسیاری از کشورها شده. در مقطع کنونی مشائی سعی دارد تا با برکناری شریعتمداری مهمترین رسانه حامی علی خامنه ای را در اختیار بگیرد. هم زمان با این تحرکات احمدی نژاد با هجمه به مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه سعی دارد تا تمامی نهادهای مخالف ریاست جمهوری مشائی را تضعیف نماید. در واقع مشائی و احمدی نژاد دارند فضای سیاسی کشور را برای مرحله بعدی کودتای رژیم سایه آماده می کنند. مرحله بعدی کودتا نیز بر اساس منزوی نمودن هرچه بیشتر علی خامنه ای و تضعیف نهادهای نظام و نهایتا استفاده از حکم حکومتی برای برقراری روابط با آمریکا و به قدرت رساندن رژیم سایه برنامه ریزی شده. هجمه مشائی و باند وی به بیت امام (ره) و بخصوص برخی از یاران امام (ره) چون آیت الله موسوی-خوئینیها با هدف تضعیف و حذف روحانیت استکبار ستیز و مخالفان سیاست کرنش و تعظیم در برابر آمریکا صورت گرفته. کیهان در ابتدا از حامیان کودتا بود اما انتصاب مشائی به عنوان معاون اول احمدی نژاد باعث مخالفت بسیار شدید شریعتمداری با این تصمیم احمدی نژاد شد. اکنون برخی از حامیان مشائی به صراحت می گویند و می نویسند که مخالفت شریعتمداری با انتصاب مشائی به عنوان معاون اول احمدی نژاد باعث شد تا علی خامنه ای وی را برکنار نماید. یعنی علی خامنه ای فردی بی بصیرت و بی کفایت است که باید از امثال شریعتمداری ئند و اندرز بشنود.

اکنون مشائی سعی دارد تا کیهان را نیز به یکی از زیر مجموعه های دفتر خود تبدیل کند. با توجه به بی کفایتی و سست عنصری علی خامنه ای در حراست از نهادهای کلیدی نظام مشائی به این نتیجه رسیده که وی از روزنامه کیهان نیز حمایت چندانی نخواهد نمود. وی همچنین شریعتمداری را مسئول رفتار افرادی چون محمد نوری زاد دانسته و سعی دارد تا با افشاگری در مورد نقش شریعتمداری در زیر سئوال رفتن مشروعیت ولایت علی خامنه ای مقدمه برکناری دائمی مدیر مسئول روزنامه کیهان را فراهم آورد...

امت حزب الله مخالف هرگونه سر سئردگی به اجانب می باشد. به همین دلیل نیز ارزشگرایان و اصولگرایان واقعی همواره با انزجار از امثال مشائی و شریعتمداری سخن می گویند. جنگ میان مشائی و شریعتمداری از نوع جنگهای درون گروهگی منافقین می باشد. اما بدون شک سرنوشت روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری در زمانبندی و نحوه اجرای فاز بعدی کودتای رژیم سایه تاثیر به سزائی خواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر