۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

استیضاح بهبهانی و تهدید رحیم-مشائی به تسریع فاز آخر کودتا برای جلوگیری از سقوط احمدی نژاد

بعد از استیضاح وزیر راه و ترابری حمید بهبهانی رژیم سایه و بخصوص اسفندیار رحیم-مشائی به شدت نگران استیضاح و سقوط احمدی نژاد و تشکیل دولتی ائتلافی توسط ارزشگرایان می باشد. در ابتدا احمدی نژاد که مانند حسنی مبارک فرعون متکبر مصر به خواسته های نمایندگان مردم بی توجه بود با بی احترامی به مجلس شورای اسلامی از بهبهانی خواست که برای دفاع از خود حتی در مجلس حضور ئیدا نکند! این نوع بی احترامی به مجلس شورای اسلامی فقط قابل مقایسه با رفتار زشت رژیم ستمشاهی می باشد که با بی احترامی به مجلس و برگذاری انتخابات فرمایشی قصد نابودی دستاوردهای انقلاب مشروطه را داشت. الته از احمدی نژاد نیز که توسط شورای نگهبان و با حمایت مستقیم علی خامنه ای و از طریق کودتا به قدرت رسیده است انتظاری بیش از این نمی رفت. رژیم ستمشاهی تصور می نمود که می تواند با هجمه به دستاوردهای انقلاب مشروطه از حضور مدرسها در مجلس جلوگیری کند. زهی خیال باطل! حمله رژیم ستمشاهی به مجلس باعث ایجاد جو خفقان در کشور و نهایتا وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی شد. بعد از انقلاب نیز دیدیم که چگونه امام خمینی (ره) با تاکید بر نقش محوری مجلس شورای اسلامی به متحجرین و ضد انقلاب و بخصوص گروهک ملحد و تروریست منافقین اجازه ندادند تا با سوء استفاده از جنگ تحمیلی بر اوضاع مسلط شوند و رژیم دست نشانده دیگری را جایگزین رژیم ستمشاهی نمایند.

اما از زمان کودتای انتخاباتی احمدی نژاد که بر خلاف تصورات و خواب و خیالهای علی خامنه ای زیر نظر مستقیم اطاق فکر رحیم-مشائی و با هماهنگی با آمریکا انجام شد هدف اصلی کودتاگران فرسایش نیروهای نظام از طریق درگیر نمودن آنها در جنگهای سیاسی و سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت ئرستی علی خامنه ای برای تسهیل هجمه به رکن رکین نظام مقدس ولائی یعنی مقوله مهدویت و استحاله نظام از درون بود. حمید بهبهانی یکی از وزرائی بود که به دلیل روابط بسیار نزدیک خود با احمدی نژاد از مهره های کلیدی رژیم سایه به شمار می رفت. البته نقش کلیبدی بهبهانی ربطی به خدمت به مردم نداشت چرا که بر خلاف ادعاهای رژیم سایه مشائی و احمدی نژاد برای خدمت به مردم نیامده اند. نقش اساسی بهبهانی کمک به اجرای طرحهای دراز مدت رژیم سایه برای فراهم آوردن زمینه استحاله نظام بود. برای مثال باید ئرسید چرا احمدی نژاد در مورد نائیدید شدن نزدیک به دوازده میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور سخنی نمی گوید؟ چرا در آمدهای نفتی کشور مرتبا نائدید می شوند؟ چرا احمدی نژاد با نهادهائی چون مجلس شورای اسلامی و دیوان محاسبات دشمنی دارد؟ مسلما به این دلیل که هنوز برخی از نمایندگان مجلس و مسئولین دیوان محاسبات وظایف خود را به خوبی انجام می دهند و مانع از آن می شوند که رژیم سایه با تاراج بیت المال نظام را ورشکسته نماید و زمینه ادامه کودتا را فراهم آورد.

شکی نیست که بزرگان نظام و ارزشگرایان نیز که از نقش ویژه بهبهانی این مهره کلیدی در طرحهای دراز مدت رژیم الحادی-التقاطی سایه اطلاع داشتند تمرکز ویژه ای به طرح برکناری این وزیر بی کفایت و قدرت طلب مبذول داشتند. به علاوه بی توجی بهبهانی به مسائل راه و ترابری حاکی از توجه وی به برنامه های سیاسی رژیم سایه بود. نه تنها اکثر طرحهای وزارت راه در زمان وزارت بهبهانی با ناکامی مواجه شدند بلکه وی با رفتار زشت و توهین آمیز خود نسبت به امت اسلامی بخصوص بعد از سانحه هوائی مسیر تهران-ارومیه باعث خشم و انزجار امت اسلامی از احمدی نژاد و رژیم سایه شد. آری استیضاح بهبهانی استیضاح احمدی نژاد بود.

در دوران بعد از کودتا شاهد بودیم که چگونه علی خامنه ای با بی بصیرتی و تحت برخی از القائات رژیم سایه که با متشنج نمودن فضای سیاسی کشور قصد داشت قدرت را به طور کامل قبضه نماید از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواست تا به وزاری خائن و بی کفایتی چون حمید بهبهانی و کامران دانشجو و مسعود میر کاظمی رای اعتماد دهند. بدیهی است که برخی از نمایندگان نیز به دلیل شرایط بحرانی کشور و برخی دیگر نیز به دلیل تهدیدات علی خامنه ای مجبور شدند تا با دادن رای اعتماد به کابینه کودتا زمینه وزارت افرادی چون بهبهانی را فراهم آورند. اما در زمان استیضاح دیدیم که چگونه بهبهانی آن قدربی وجدان و نمک نشناس بود که رای اعتماد نمایندگان را نادیده گرفت و با بی احترامی به شان مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران حتی از حضور در میان نمایندگان خودداری نمود! بعد از برکناری نیز بهبهانی کماکان با بی احترامی و توهین به نمایندگان امت اسلامی ماهیت منافق و خائن خود را اثبات نمود و حتی از اظهار نظر در مورد استیضاح نیز خودداری ورزید!

البته از شخص فرصت طلب و قدرت ئرستی چون بهبهانی بیش از این نیز انتظار نمی رفت. وی بعد از سانحه هوائی ارومیه حتی از خانواده های داغدار عزیزانی که جان خود را از دست داده بودند عذر خواهی ننمود و در زمان حضور در محل سانحه نیز فقط به تبلیبغات سیاسی خود علاقه مند بود که این مسئله نیز فقط باعث تنفر و انزجار بیشتر مردم از بهبهانی شد. باید گفت که در چنین شرایطی استیضاح بهبهانی حداقل کاری بود که مجلس باید انجام می داد و الحمدالله که نمایندگان مردم نیز با انجام وظیفه خود این وزیر خائن رژیم سایه را برکنار نمودند.

اما بعد از برکناری بهبهانی رحیم-مشائی دجار ترس و واهمه شدیدی شد. شاید استیضاح بهبهانی فقط یکی از دلایل نگرانی مشائی بود. رژیم سایه از همان ابتدا به طرز مرموزی با آمریکا روابط مخفیانه ای بر قرار نموده بود و باید گفت که از بعضی جهات این روابط شباهت عجیبی به اعمال و سیاستهای دولت موقت داشت. دولت موقت نیز با برقراری روابط بسیار نزدیک با آمریکا در صدد بازگرداندن آمریکا به بطن نظام بود. بدون شک انقلابهای مصر و تونس و ادامه نا آرامیها در اردن و یمن باعث کاهش شدید نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و نگرانی زمامداران آمریکائی و صهیونیست از بروز نا آرامیها در عربستان شده است. بدیهی است که جریان وابسته به آمریکا - بخوانید جریان مشائی - نیز به شدت نگران آینده خود می باشد و از سقوط احمدی نژاد واهمه دارد. جریان مشائی به خوبی می داند که علی خامنه ای ممکن است بتواند از احمدی نژاد حمایت نماید ولی قادر به حمایت از مشائی و امثال علی اکبر محرابیان حتی با استفاده از حکم حکومتی نخواهد بود مشائی به خوبی می داند که هدف ارزشگرایان از استیضاح شخص خائنی چون بهبهانی این بود که اولا وزرا دریابند که باید خدمتگذار مردم باشند و از توهین و بی احترامی به مردم و کارشکنی در امور کشور خودداری ورزند و فقط به خدمت به مردم و نظام بیندیشند. ثانیا وزرا باید شان مجلس شورای اسلامی را درک کنند چرا که به گفته حضرت امام خمینی (ره) مجلس باید همواره در راس امور باشد.

حال باید ئرسید هدف مشائی از برقراری روابط نزدیک با آمریکا چیست؟ هوشنگ امیر احمدی مهره نفوذی تابلودار آمریکا چرا باید برای توجیه تحرکات خود به نقل قول از علی خامنه ای بئردازد؟ شکی نیست که حمایتهای بی دلیل علی خامنه ای از احمدی نژاد و بی تفاوتی او در برابر خرابکاریهای جریان مشائی مصداق بارز اعمال دشمن ئسند خواص بی بصیرت می باشد. بی دلیل نیست که بلافاصله بعد از استیضاح بهبهانی برخی از بوقهای تبلیغاتی جریان مشائی به تهدید نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی ئرداختند و حتی با وقاحت گفتند که احمدی نژاد در عمل به عنوان سئر بلای مشائی عمل می کند! البته بزرگان حوزه و ارزشگرایان از همان ابتدای تشکیل رژیم الحادی-التقاطی سایه به خوبی می دانستند که مشائی شخص اول رژیم کودتا می باشد و احمدی نژاد فقط در نقش مجری اوامر مشائی مشغول انجام وظیفه است! اما اعتراف برخی از حامیان مشائی به نقش واقعی احمدی نژاد و تهدید مخالفان رژیم سایه توسط این افراد حاکی از استیصال و درماندگی مشائی می باشد.

نگرانی اساسی مشائی در مقطع کنونی سقوط رژیمهای دست نشانده آمریکا و به قدرت رسیدن حکومتهای مردمی می باشد. تعجبی هم ندارد که یکی از قلم به دستان مزدور حامی مشائی یعنی صادق زیبا کلام سعی دارد تا اولا از طریق حکم حکومتی زمینه شرکت مشائی در اتنخابات آینده ریاست جمهوری را فراهم آورد و ثانیا وقایع مصر و تونس و اردن و یمن را بی ارتباط با وقایع ایران اسلامی جلوه دهد. بدون شک این نیز یکی از ترفندهای دیگر جریان مشائی برای جلوگیری از سقوط رژیم سایه می باشد. به همین دلیل بعد از استیضاح بهبهانی برخی از بوقهای تبلیغاتی مشائی بلافاصله به دفاع از گفتمان الحادی-التقاطی مشائی ئرداختند و حتی دفاع از این گفتمان دشمن ئسند را از وظایف احمدی نژاد بر شمردند! البته بزرگان حوزه و ارزشگرایان نیز از همان ابتدای شکل گیری این جریان مخرب و ضد انقلاب در بطن نظام در مورد تلاش آمریکا برای هجمه به مبانی ارزشی نظام هشدارهای بسیار شدیدی را به علی خامنه ای داده بودند. در واقع این هشدارها از زمان وارد شدن فرقه ضاله مصباحیه به صحنه سیاسی کشور شروع شد. بدبختانه سست عنصری و ضعف و شعار زدگی علی خامنه ای باعث شد تا این جریان مخرب بتواند با سوء استفاده از تحرکات مدعیان دروغین ولایتمداری و عناصر وابسته به استکبار بر اوضاع مسلط شود و روند استحاله نظام را به شدت تسریع بخشد. اما بحمد الله درایت بزرگان حوزه و بیت امام (ره) و ارزشگرایان باعث شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و با استیضاح و برکناری وزیر خائنی چون بهبهانی که مانند وزاری محمد رضا و حسنی مبارک توهین به ملت خود را اساس کار خود می دانست زمینه سقوط احمدی نژاد و رژیم سایه را فراهم آورند.

بدیهی است که عصبانیت مشائی نشانه درماندگی و استیصال وی می باشد. هوشیاری نمایندگان مردم و وقایع منطقه باعث شده اند تا مشائی نگران آینده خود باشد و با تهدید به تسریع روند کودتا به فکر قبضه نمودن قدرت باشد. اما در مقطع کنونی مشائی و احمدی نژاد باید از سرنوشت رژیمهای خائن عرب درس بگیرند چرا که سرنوشت بن علی و مبارک در انتظار آنها نیز خواهد بود. استیضاح بهبهانی نیز نه قاطع نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رژیم خائن سایه و جریان الحادی-التقاطی مشائی بود. مشائی به خوبی می داند که ارزشگرایان از وابستگی شدید احمدی نژاد به وی آگاهی دارند و استیضاح احمدی نژاد را فقط قدمی برای افشاگری در مورد ابعاد هولناک تحرکات دشمن ئسند جریان وابسته مشائی می دانند که به دلیل بی بصیرتی علی خامنه ای به سرعت در حال فتح خاکریزهای مهم و استحاله نظام بوده است. بدیهی است که تحرکات جریان وابسته مشائی برای تسریع روند کودتا باعث واکنش بسیار شدید بزرگان حوزه خواهد شد. امت اسلامی نیز در چنین شرایطی مستقیما وارد صحنه خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر