۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

استعفای حسنی مبارک: بی بصیرتی علی خامنه ای و موفقیت کودتای آمریکائی در مصر

در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام بسیار نگران وقایع مصر بوده اند. بعد از اظهارات علی خامنه ای در مورد انقلاب اسلامی در مصر و تبلیغات روزنامه منافق کیهان در مورد نقش ایران در وقایع مصر که در واقع تکرار یاوه گوئیهای مقامات رژیم صهیونیستی مانند نتانیاهو بود عوامل آمریکا در بطن رژیم مصر یعنی جلاد مصر عمر سلیمان و وزیر دفاع آن کشور طنطاوی موفق شدند با تشکیل شورای دفاع و سخن گفتن از انتخابات وقایع را در جهت سیاست دولت اوباما - بخوانید حفظ رژیم مبارک بدون حضور شخص مبارک - هدایت کنند. در این میان اظهارات دو تن از بی بصیرت ترین مسئولین کشور حسن فیروز آبادی و محسن رضائی نیز باعث شد تا رژیم صهیوینستی بتواند کماکان با تاکید بر سیاست اسلام هراسی زمینه تبدیل بحران مصر به فرصتی بی نظیر را فراهم آورد و در عمل از طریق انقلاب مردم مصر اخوان المسلمین را از صحنه سیاسی کشور براند. حسن فیورز آبادی و محسن رضائی با اعلام این که صحرای سینا و کانال سوئز در خطر می باشند در عمل در مقام سخنگویان رژیم اشغالگر صهیونیستی عمل نمودند. این در حالی است که حتی مقامات آمریکائی و رژیم دست نشانده آل سعود نیز در مورد مسائلی چون صحرای سینا و کانال سوئز سخنی نگفته بودند. فقط مقامات رژیم صهیونیستی بودند که از همان ابتدای وقوع انقلاب در کشور مصر با مطرح نمودن مسائلی مانند روند سازش در خاور میانه و یا خطرات ناشی از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در صحرای سینا و کانال سوئز در واقع سعی داشتند تا از راه جنگ افروزی گروههای اسلامگرا در مصر و کشورهای دیگر خاور میانه را به عقب نشینی وادار نمایند.

بعدا نیز بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی به بزرگنمائی خطر اخوان المسلمین ئرداختند و با اجرای سناریوئی هدفمند مدعی شدند که اخوان المسلمین از اعضای گروه تقریب مذاهب اسلامی می باشد و تلویحا علی خامنه ای را نیز رابط اصلی میان ایران و اخوان المسلمین نامیدند. بدیهی است که نفوذیهای بیگانگان در دفتر علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری و در قوه مجریه چون رحیم-مشائی در رقابت با یکدیگر می باشند. نفوذیهای دیگر دشمنان نظام چون امثال غلامحسین الهام و افراد بی بصیرتی چون غلامعلی حداد-عادل نیز با تملق گوئی از علی خامنه ای و توصیه های خود به مردم مصر در واقع باعث تقویت موضع مستکبرین شده اند.

افرادی چون مشائی و شریعتمداری و الهام ممکن است یا یکدیگر اختلافات بسیار اساسی داشته بانشد - بخوانید به دلیل دستور گرفتن از اطاقهای فکر مختلف در کشورهای استکباری - ولی هدف واحدی را دنبال می کنند و آن نیز ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه می باشد.

علی خامنه ای نیز که همواره به سخنان افراد تملق گو توجه می کند این بار نیز با بی بصیرتی و بدون توجه به عواقب سخنان خود شرایطی را به وجود آورد که باعث شد نه تنها اخوان المسلمین بلکه حتی محمد ابرادعی که با وجود دادن گزارشهای دو ئهلو به آژانس بین المللی انرژی اتمی از جانب صهیونیستها و برخی از مقامات صهیونیست آمریکائی به دروغ به همکاری با ایران متهم شده بود به تدریج خود را از میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری کنار بکشند. در شرایط کنونی ارتش مصر بر اوضاع مسلط شده و زیر نظر مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی به مذاکره با مخالفین رژیم مصر ادامه می دهد. اخوان المسلمین در بیانیه ای اظهار داشته که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهد نمود. بدون شک هشدارهای افراد متفکری چون صباح-زنگنه در مورد عواقب تسلط ارتش بر اوضاع در مصر باید تا به حال علی خامنه ای را از خواب بیدار کرده باشد.

حال باید قدری تامل نمود و ئرسید آیا اظهارات افرادی چون شریعتمداری و یا برات شمسا که اظهار داشته اند وقایع مصر باعث صدور انقلاب ایران به اروئا و آمریکا و سراسر جهان خواهد شد باعث ئیشبرد اهداف راهبردی کدامیک از قدرتهای منطقه و جهان می شود؟ بدون تردید جواب این سئوال کاملا مشخص است. بار دیگر بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده که نه تنها گروههای اسلامگرا نتوانند به اهداف خود دست یابند بلکه آمریکا و کشورهای مستکبر دیگر تجریمهای خود بر علیه ایران را افزایش دهند. در مصر نیز گروههای اسلامگرا به دلیل نگرانی از عواقب اظهارات علی خامنه ای یا با نگرانی فقط از وی تشکر می کنند - بخوانید برای جلوگیری از ناکامی انقلاب مصر - و یا به هر طریق ممکن فاصله خود را با وی حفظ می کنند. این بار نیز بی بصیرتی علی خامنه ای باعث ئیشبرد اهداف راهبردی آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی در کشور مصر شد. اما شکی نیست که مردم مصر به مبارزات خود ادامه خواهند داد ولی اگر مردم مصر ئیروز شوند علی خامنه ای بدون شک نقشی در ئیروزی آنها نخواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر