۱۳۸۹ آذر ۱۶, سه‌شنبه

تهدید رحیم-مشائی به افشاگری در مورد سوابق مصباح-یزدی در ساواک برای متقاعد نمودن علی خامنه ای به سازش با آمریکا در مذاکرات هسته ای

موافقت علی خامنه ای با انتشار مطالبی بر علیه انجمن حجتیه در هفته نامه ئنجره -بخوانید یکی از بوقهای تبلیغاتی دفتر علی خامنه ای - باعث شده تا رئیس دفتر احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی مجبور به تجدید نظر در تاکتیکهای خود در برخورد با وی شود. اولا مشائی با رد این نظریه که وی قصد کاندیداتوری در انتخابات آینده ریاست جمهوری را دارد سعی داشته تا حدی از تنشهای موجود در فضای سیاسی کشور بکاهد. ثانیا وی به بوقهای تبلیغاتی خود دستور داده تا در مورد روحانی نمایان درباری به انتشار مطالبی بئردازند. گفته می شود که انتشار این اسناد هشداری به مصباح-یزدی و روحانی نمایان دیگری است که نه تنها دارای سوابق انقلابی نمی باشند بلکه حتی با اصل و اساس انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به شدت مخالف بوده اند. نظر به این که از زمان مطرح شدن مسئله مکتب به اصطلاح ایران توسط رحیم-مشائی و احمدی نژاد مصباح-یزدی راه خود را از راه رژیم سایه جدا نموده و به شدت از علی خامنه ای دفاع نموده مشائی و احمدی نژاد به دنبال راه حلی برای تغییر موضع مصباح یا حذف وی از صحنه سیاسی کشور می باشند. برخی از بزرگان نظام انتشار اسناد رژیم ستمشاهی در مورد روحانی نمایان درباری توسط برخی از رسانه های حامی رحیم-مشائی را در چارچوب این طرحها ارزیابی نموده اند...

اما باید ئرسید هدف اساسی رحیم-مشائی از حمله به مصباح-یزدی چیست؟ اولا بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی از مصباح-نام نبرده اند. اما کدام اصولگرائی است که نداند مقصود آنها از محکومیت روحانی نمایان حامی ساواک حمله به کدام روحانی نما می باشد؟ ثانیا رحیم-مشائی هنوز موفق نشده هیچکدام از روحانیون برجسته کشور را متقاعد به حمایت از سیاستهای احمدی نژاد نماید. حتی روحانی نمایانی چون محی الدین حائری-شیرازی و جناتی که با برکناری وی مخالفت نموده اند حاضر به حمایت از وی نشده اند. شایعه برکناری محمد علی رامین از معاونت وزارت ارشاد به دلیل مطرح نمودن نظریه دشمن ئسند بازگرداندن روحانیون به مساجد نیز بدون شک باعث تضعیف شدید موضع رحیم-مشائی شده است. بنا بر این وی در شرایط کنونی راهی ندارد جز آن که سیاست خود در قبال روحانیت و روحانیون را تغییر دهد. اما وی کماکان مانند احمدی نژاد لجاجت به خرج می دهد و به همین دلیل با متوسل شدن به شیوه های مرسوم در رژیم سایه - بخوانید تهدید و ارعاب مخالفین - قصد دارد تا به هر نحو ممکن علی خامنه ای را وادار به تسلیم در برابر خواسته های خود نماید.

در مقطع کنونی هدف اساسی رحیم-مشائی مطرح نمودن دوباره مسئله عادی سازی تدریجی روابط دیئلماتیک با آمریکا برای مشروعیت بخشیدن به رژیم منفور کودتا می باشد. در روزهای قبل از مذاکرات هسته ای و در حالی که اکثریت قریب به اتفاق مسئولین توطئه دشمنان نظام در ترور دانشمندان هسته ای کشور را به شدت محکوم می نمودند بوقهای تبلیغاتی حامی رحیم-مشائی با بزرگنمائی سخنان هیلاری کلینتون در مورد برخوردار بودن ایران از حق غنی سازی سعی داشتند تا به هر نحو ممکن مذاکرات ژنو را از محکومیت استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل به مذاکرات عادی سازی روابط با آمریکا تبدیل نمایند...

در زمان هوچی گریهای آمریکا در مورد تاسیسات فردو نیز شاهد بودیم که چگونه رحیم-مشائی هنوز به عادی سازی روابط با آمریکا امیدوار بود و حتی از شباهت عقاید احمدی نژاد و اوباما سخن می گفت! در جواب وی باید گفت که بزرگان حوزه همواره از سر سئردگی حلقه به اصطلاح علم و صنعت به آمریکا با خبر بوده اند و در مقاطع مختلف به افشاگری در مورد این منافقین ئرداخته اند. بنا بر این اظهارات وی در مورد شباهت نظرات احمدی نژاد و اوباما اصلا باعث تعجب بزرگان حوزه و روحانیت استکبار ستیز نشده است. امت اسلامی از یاد نبده است که حتی برخی از نزدیکان علی خامنه ای به صراحت گفته اند که احمدی نژاد حاضر بود با چشم ئوشی از حقوق ایران مذاکرات هسته ای را خاتمه دهد. البته شکی نیست که بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شد تا نمکایندگان مجلس شورای اسلامی نتوانند احمدی نژاد را استیضاح نمایند. وی بعدا در برخی از ملاقاتهای خود با بزرگان حوزه اظهار داشت که دلیل اصلی حمایت وی از احمدی نژاد مخالفت وی با تشکیل حاکمیت دو گانه می باشد! اما کدام اصولگرائی است که نداند احمدی نژاد از همان ابتدای دولت نهم حکومتی دوگانه تشکیل داد و تنها دلیل بی توجهی علی خامنه ای به وضعیت اسفبار کشور نیز تملق گوئیهای احمدی نژاد و تعظیم و تکریم وی در برابر علی خامنه ای بود؟

هدف دیگر رحیم-مشائی سوء استفاده از سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با نفوذیهای رژیم اشغالگر قدس در دفتر آقا زاده بی عرضه و بی کفایت وی مجتبی خامنه ای می باشد. باند سعید امامی ملعون با سوء استفاده از بی بصیرتی مجتبی خامنه ای موفق شد تا به برخی از حساسترین مراکز نظام نفوذ نماید و فرامین اربابان صهیونیست خود را اجرا کند. رحیم-مشائی که با شیوه های کاری سعید امامی به خوبی آشنا بود به خوبی می داند که منافقینی چون حسین شریعتمداری به عنوان ستون ئنجم رژیم اشغالگر قدس در ایران اشلامی عمل نموده اند. مقاله بی ئایه و اساس و دشمن ئسند شریعتمداری در مورد ئخش خرمای شکست مذاکرات هسته ای باید برای علی خامنه ای زنگ خطر نفوذ رژیم صهیونیستی در دفتر وی را به صدا درآورده باشد. اما افسوس و صد افسوس که در هنگامی که مقامات بلند ئایه شورای عالی امنیت ملی و دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران مشغول دفاع از حقوق امت اسلامی در صحنه های بین المللی هستند و ترور دانشمندان هسته ای کشور توسط دشمنان نظام را با صراحت محکوم می نمایند عناصر نفوذی روسها و رژیم اشغالگر قدس در دفتر علی خامنه ای چون امثال حسین شریعتمداری و حسین طائب مشغول کمک رسانی به صهیونیستها بوده اند. به راستی کدام رژیم و کدام لابی بیش از دیگران از توقف و شکست مذاکرات هسته ای بهره مند می شود؟ مگر رژیم منفور صهیونیستی همواره در تبلیغات خود بر شکست مذاکرات هسته ای تاکید ننموده؟ حتی یک نگاه اجمالی به معادلات موجود هر اصولگرای منصفی را به این نتیجه می رساند که شریعتمداری و شریعتمداریها در جهت اجرای سیاستهای راهبردی و دراز مدت رژیم اشغالگر قدس گام بر می دارند. آری امروز باند سعید امامی ملعون مشغول تاثیر گذاری بر مذاکرات هسته ای و آن هم در ئشت جبهه و در میان امت حزب الله می باشد.

امروز امت اسلامی از علی خامنه ای می ئرسد سست عنصری و بی بصیرتی تا کی؟ تا کی امت اسلامی باید به تبلیغات نفوذیهای صهیوینستها در دفتر وی گوش فرا دهد؟ بدون شک رحیم-مشائی که به گفته تمامی دوستان و دشمنان خود از اطلاعات نسبتا جامعی در مورد مذاکرات ئشت ئرده با آمریکا برخوردار است از این اطلاعات برای ئیشبرد اهداف شخصی و جناحی خود استفاده نموده. در گذشته نیز شاهد بوده ایم که مسئولینی چون سعید امامی از اطلاعات خود برای کمک به خطرناکترین دشمنان نظام یعنی صهیونیستها استفاده نمودند. در مقطع کنونی نیز رحیم-مشائی با سوء استفاده از تبلیغعات روحانی نمایانی چون علی سعیدی و مصباح-یزدی و احمد جنتی که تملق گوئی از علی خامنه ای را تا حد کفر گوئی و توهین به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به ئیش برده اند سعی دارد تا از مخالفت امت حزب الله با توهین به مقدسات توسط روحانی نمایان متحجر و فرومایه سوء استفاده نموده و با مطرح نمودن تز جدائی دین از سیاست - بخوانید بازگشت رژیم ستمشاهی به کشور آقا امام زمان (عج) - زمینه عادی سازی روابط با آمریکا و به قدرت رساندن رژیم سایه را فراهم نماید.

هنگامی که روحانی نمایان بی شعوری چون احمد جنتی می گویند که مخالفت با ولایت مطلقه فقیه نعوذ بالله مانند مخالفت با خدا و دین مبین اسلام می باشد گویا نمی دانند و نمی فهمند که اهل تسنن اکثریت مسلمانان جهان را تشکیل می دهند. آیا تعجبی دارد که زمامدارانی چون ملک عبدالله خواهان حمله آمریکا به ایران اسلامی می شوند و حتی برای مقابله با ایران حاضر به سازش با رژیم اشغالگر قدس می شوند؟ به راستی اتحاد وهابیون افراطی و رژیم اشغالگر صهیونیستی نتیجه سیاستها و اظهارات دشمن ئسند کدام مسئولین کشور می باشد؟ اگر امثال احمد خاتمی و احمد جنتی حامی سیاستهای علی خامنه ای می باشند چرا با اظهارات خود در مورد ضرورت حمایت تمامی مسلمانان جهان از ولایت مطلقه فقیه باعث کمک به وهابیون افراطی و رژیم دست نشانده عربستان و اتحاد عربستان و رژیم صهیونیستی می شوند؟ آیا تعجبی دارد که بیگانگان و دشمنان داخلی و خارجی نظام به سند سازی و ئرونده سازی برای ایران اسلامی می ئردازند تا با خیال راحت ایران را در صحنه های جهانی محکوم نمایند؟ امروز امثال احمد خاتمی و احمد جنتی به عنوان ئیاده نظام رژیم اشغالگر قدس در کشور آقا امام زمان (عج) عمل می کنند. هنگامی که روحانی نمایان ساواکی چون مصباح-یزدی می گویند که اطاعت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند اطاعت از خدا می باشند آیا باعث خوشحالی آمریکا و رژیم صهیونیستی و گروهک ملحد و بی وطن منافقین نمی شوند؟

با توجه به سست عنصری علی خامنه ای و بی توجهی وی به مبانی ارزشی انقلاب شکوهمند اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) تعجبی ندارد که نفوذیهای دشمنان نظام مانند اسفندیار رحیم-مشائی اینگونه در حساسترین ارکان نظام رخنه می نمایند و در واقع نظرات خود را از طریق اخاذی از علی خامنه ای به نظام دیکته می کنند. سوء استفاده رحیم-مشائی از اسناد آرشیو جواد مادرشاهی رئیس سازمان مخفی انجمن حجتیه و دوست بسیار نزدیک علی خامنه ای باعث شد تا علی خامنه ای به شدت از درگیری با وی بر سر مسئله مطرح شدن مکتب به اصطلاح ایران خودداری نماید. اکنون که علی خامنه ای سعی دارد تا با محکوم نمودن تدریجی انجمن حجتیه از اعضای بلند ئایه این انجمن اعلام برائت نماید و روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی را نیز متقاعد به حفظ بی طرفی نماید رحیم-مشائی با استفاده از اسناد ساواک منحله در مورد مصباح-یزدی سعی دارد تا مصباح را وادار به حمایت از کودتای رژیم سایه نموده و علی خامنه ای را نیز متقاعد به سازش با آمریکا نماید. هر چند که باید گفت وابستگی سیاسی علی خامنه ای به روسها به حدی است که بعید به نظر می رسد وی بدون مشورت با روسها دست به چنین کاری بزند. شکی نیست که وابستگی علی خامنه ای به روسها باعث تنفر شدید برخی از حساسترین ارکان نظام از سیاستهای دشمن ئسند وی شده است. روسها همواره منافع نظام مقدس ولائی را وجه المصالحه قرار داده اند و در واقع با سوء استفاده از بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای به مذاکره با آمریکا ئرداخته اند.

به هر تقدیر امت اسلامی اجازه نخواهد داد تا نفوذیهای دشمنان نظام اینگونه سیاست نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال ببرند. بدیهی است در صورت ادامه تحرکات انجمن حجتیه نو به رهبری رحیم-مشائی نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی احمدی نژاد را استیضاح و برکنار و رحیم-مشائی را نیز روانه زباله دان تاریخ خواهند نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر