۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

نمونه دیگری از بی بصیرتی علی خامنه ای در ایام محرم: سفر رحیم-مشائی به اردن برای دیدار با شاه اردن و مذاکرات هسته ای با آمریکا

در حالی که بزرگان نظام مشغول بررسی ترفندهای جدید آمریکا و کشورهای مستکبر دیگر برای دور بعدی مذاکرات هسته ای در شهر استانبول می باشند رئیس دفتر احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید رئیس واقعی رژیم کودتا - در اقدامی غیر مترقبه برای مذاکره با عبد الله شاه اردن عازم آن کشور شد. مسئله جالب توجه اسین است که هیچ کدام از مقامات عالیرتبه وزارت امور خارجه و یا شورای عالی امنیت ملی در این مذاکرات رحیم-مشائی را همراهی نمی کنند. قبل از مذاکرات ژنو مشائی سعی داشت تا به هر نحو ممکن برخی از سخنان وزیر امور خارجه آمریکا هیلاری کلینتون را بهانه ای برای سازش با آمریکا قرار دهد. اما بلافاصله بعد از مذاکرات ژنو آمریکا دوباره با تهدید به ادامه تحریمها نشان داد که مشائی و مشائیها همواره تحلیل سیاسی را راهی برای ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود می دانند.

اما سفر مشائی به اردن در حالی صورت می گیرد که یکی از ادارات نهاد ریاست جمهوری با قرار دادن اسامی و اطلاعات مربوط به دانشمندان ایرانی در سایت خود در عمل راه را برای جلادان و دژخیمان رژیم اشغالگر قدس هموار نموده است. به راستی آیا مشائی و احمدی نژاد از شهادت وترور دانشمندئان جمهوری اسلامی ایران درسی نگرفته اند؟ آیا آنها مال و مقام و قدرت را به حدی مهم می ئندارند که حاضر هستند حتی خون شهدائی چون شهریاری را به این شکل ئایمال کنند تا چند صباحی بر مسند قدرت بمانند؟ این در حالی است که برخی از بزرگان نظام و مقامات عالیرتبه کشور قبلا به شدت در مورد چنین اقداماتی هشدار داده بودند. با توجه به نقش افراد ملحد و التقاطی چون کامران دانشجو در وزارت علوم و رحیم-مشائی در دفتر احمدی نژاد به نظر می رسد که دشمنان نظام با ادامه همان طرحهای دوران سعید امامی اما به شکلی بسیار ئیچیده تر سعی دارند تا با جلب توجه نهادهای کلیدی نظام به عناصر بعضا سوخته شده از توجه بیشتر مقامات عالیرتیه کشور به فتنه گرانی که در بطن نظام حضور دارند جلوگیری نمایند.

البته همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز هشدار داده اند فتنه گران واقعی در جناحهای مختلف حضور دارند و به دلیل وابستگی به قدرتهای مختلفی که هر کدام منافع خود را دنبال می نمایند بعضا با یکدیگر وارد جنگ و ستیز نیز می شوند. باید گفت درگیریهای میان رحیم-مشائی و حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی و ئرویز سروری فقط یک نمونه از درگیریهای عناصر وابسته به بیگانگان با یکدیگر می باشد. البته چنین درگیریهائی را در میان برخی از عناصر به اصطلاح اصلاح طلب نیز شاهد بوده ایم.

اما سفر مشائی به اردن از آن جهت اهمیت دارد که شاه اردن یکی از حکام دست نشانده آمریکا و انگلیس در خاور میانه می باشد و به دلیل روابط نزدیک اطلاعاتی با وهابیون افراطی و رژیم منفور و اشغالگر صهیونیستی همواره مواضعی بر علیه شیعیان و بخصوص نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نموده. به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین هدف رحیم-مشائی از سفر به اردن جلب نظر دولت اوباما به همکاریهای راهبردی با رژیم سایه - بخوانید به حراج گذاشتن دستاوردهای هسته ای دانشمندان ایرانی - برای جلب حمایت آمریکا و بخصوص لابی صهیونیستی از ریاست جمهوری رحیم-مشائی می باشد. بدیهی است که چنین سفرهائی - آن هم با استفاده از هوائیمای ویژه فالکن - در ایام محرم مصداق بارز بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با افراد خائن و وطن فروشی چون رحیم-مشائی در بطن نظام می باشد. البته همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند سوء استفاده رحیم-مشائی از اسناد آرشیو یکی از دوستان نزدیک علی خامنه ای جواد مادرشاهی - بخوانید رئیس سابق سازمان مخفی انجمن حجتیه - که حاکی از مذاکرات علی خامنه ای با آمریکا می باشد باعث شده تا وی بتواند با خیال راحت از علی خامنه ای اخاذی نموده و به تحرکات دشمن ئسند خود کماکان ادامه دهد.

از زمان مطرح شدن مسئله مکتب به اصطلاح ایران و اثبات بی عرضگی علی خامنه ای در برخورد با عوامل آمریکا در بطن نظام برخی از حامیان علی خامنه ای سعی داشته اند تا تحرکات دشمن ئسند مشائی را مسئله ای جزئی جلوه دهند تا بلکه امت اسلامی از حضور دشمنان نظام در نهاد ریاست جمهوری با خبر نشود و یا آن را مسئله ای جزئی بئندارد. بدیهی است که شرکت کردن مشائی در مذاکره با سران کشورهائی چون اردن که از بدو انقلاب شکوهمند اسلامی همواره از هر فرصتی برای نشان دادن دشمنی خود با شیعیان استفاده نموده اند - آن بدون حضور هیچ یک از مقامات ارشد وزارت امور خارجه یا شورای عالی امنیت ملی - مصداق بارز موازی کاری در سیاست خارجی می باشد. بدیهی است که نه مشائی و نه احمدی نژاد کوچکترین توجهی به سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت ئرهیز از موازی کاری در سیاست خارجی ننموده اند.

سفر رحیم-مشائی به اردن در حالی صورت می گیرد که در اجلاس منامه وزیر امور خارجه کشور دکتر منوچهر متکی از گفتگو با هیلاری کلینتون خودداری به عمل آورد. بدیهی است که نه تنها از زمان مذاکرات ژنو تغییری در صورت مسئله حاصل نشده بلکه طرف آمریکائی با مخالفت با شهرک سازی رژیم اشغالگر صهیونیستی در مناطق اشغالی و حمایت از توقف مذاکرات مستقیم سازش در عمل کاملا جانب افراطی ترین اشغالگران صهیونیست را گرفته است. شکی نیست که عبدالله شاه اردن نیز نقشی بسیار مهم در سیاستهای منطقه ای آمریکا ایفا نموده و با اولویت دادن به هجمه به نظام مقدس ولائی و شیعیان منطقه در عمل دست رژیم صهیونیستی را برای حمله به جمهوری اسلامی ایران باز گذاشته است. مشخص نیست مذاکره با حکام دست نشانده ای چون عبدالله آن هم از موضع ضعف با کدامیک از اصول سیاست خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سازگاری دارد؟

علی خامنه ای در روزها و هفته های اخیر سعی داشته تا از طریق تبلیغات برخی از روحانی نمایان بی دین و متحجری چون امثال احمد جنتی به تقویت موضع خود در حوزهای علمیه بئردازد. سخنان یکی از روحانی نمایان متحجر وحید-خراسانی که از اعضای انجمن حجتیه می باشد باعث شده تا برخی از به اصطلاح اصولگرایان و اصلاح طلبان با توجه به یاوه گوئیهای افرادی چون مشائی و تمرکز بر افکار متحجرانه وحید-خراسانی از مهمترین نقش ولی فقیه در ایام محرم - بخوانید استکبار ستیزی - غافل شوند. بدیهی است که سفر مشائی به اردن هاشمی مصداق بارز موازی کاری در سیاست خارجی و مخالفت علنی با دستورات صریح علی خامنه ای در مورد ضرورت ئرهییز از موازی کاری در سیاست خارجی می باشد. مشخص نیست چرا علی خامنه ای انتظار دارد که امت اسلامی یاوه گوئیهای برخی از نزدیکان وی در مورد بی اهمیت بودن نقش رحیم-مشائی را باور کنند. رحیم-مشائی با سوء استفاده از بی درایتی علی خامنه ای و خیانت و حماقت روحانی نمایانی چون احمد جنتی و مصباح-یزدی بر قوه مجریه مسلط شده و اکنون مشغول زد و بند با آمریکا و جمعی از خائن ترین حکام منطقه برای به حراج گذاشتن دستاوردهای دانشمندان هسته ای کشور و برای جلب حمایت آمریکا از کودتای رژیم سایه می باشد.

بدیهی است که امت اسلامی علی خامنه ای را مسئول مستقیم مذاکرات سازش در اردن و ذلت و خواری مسدئولین عالیرتبه ای چون رحیم-مشائی در مقابل حکام دست نشاده استکبار در منطقه می داند. بدیهی است که این مذاکرات که با سرئیچی از سخنان علی خامنه ای مبنی بر ضرورت ئرهیز از موازی کاری در سیاست خارجی انجام می شوند یکی دیگر از دلایلی می باشند که باعث شده تا امت اسلامی و بزرگان حوزه ولایت علی خامنه ای را نامشروع بدانند. بدیهی است که در صورت ادامه چنین تحرکات دشمن ئسندی از جانب رحیم-مشائی بزرگان حوزه با علی خامنه ای نیز برخوردی مشابه با برخورد حضرت امام خمینی (ره) با کاظم شریعتمداری را خواهند داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر