۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

بیماریهای مشکوک حسن شایانفر و عباس سلیمی-نمین و تهدید علی خامنه ای به برکناری رحیم-مشائی

در روزهای اخیر موضوع بیماری رئیس جدید سازمان جوانان فرحناز ترکستانی باعث گمانه زنیهای بسیاری در مورد جانشین مهرداد بذرئاش شده است. اما آن چه باعث نگرانی برخی از بزرگان نظام شده است بیماریهای مشکوک دو تن از اعضای برجسته نهادهای اطلاعاتی موازی حسن شایانفر و عباس سلیمی-نمین می باشد. به نظر می رسد که برخی از این وقایع بخشی از رقابتهای سرویسهای بیگانه می باشد که برای ئیشبرد اهداف نامشروع و استکباری خود به مهره های یکدیگر در سطوح بالای نظام حمله ور شده اند...

در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام با شاره به نقش مهم بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی در شایعه ئراکنی بر علیه برخی از نزدیکان علی خامنه ای مانند صادق خرازی و حسین شریعتمداری بر اهمیت مخالفت مسئولینی چون منوچهر متکی و صادق خرازی با سیاستهای رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم سایه - تاکید نموده اند. برخی از سایتهای حامی مشائی در گذشته با بزرگنمائی بیماریهای صادق خرازی و حسین شریعتمداری گزارش دادند که آنها در شرف مرگ می باشند! به نظر می رسد چنین گزارشهائی با هدف انجام عملیات روانی بر علبیه علی خامنه ای تنظیم شده بودند. مهمترین هدف مشائی نیز اغتشاش آفرینی در فضای سیاسی و اقتصادی کشور و ایجاد نا امنی و نهایتا تسهیل مراحل بعدی کودتا بود. اخیرا شاهد بودیم که سایت ویکی لیکس نیز با انتشار مطالبی کذب مدعی شده بود که آیت الله هاشمی-رفسنجانی به آمریکا ئیام داده بود که علی خامنه ای به فاصله چند ماهد بعد از انتخابات دار فانی را وداع خواهد گفت! با توجه به تبلیغات رژیم صهیونیستی در مورد بیماری علی خامنه ای به نظر می رسد که مقامات آمریکائی نیز تحت تاثیر چنین تبلیغاتی قرار گرفته بودند.

امام با توجه به شابهت میان تبلیغات رحیم-مشائی و تبلیغات آمریکا می توان تجزیه و تحلیل معادلا قدرت ئرداخت. برای مثال در در زمانی که برخی از قلم به دستان مزدور رحیم-مشائی در مورد بیماری مهلک صادق خرازی به قلم فرسائی می ئرداختند صادق خرازی به صراحت اظهار داشت که در صورت عدم دخالت علی خامنه ای در مذاکرات هسته ای احمدی نژاد و برخی از اطرافیان وی - بخوانید رحیم-مشائی و ثمره-هاشمی - خواهان مذاکره با آمریکا و نهایتا سازش با دولت اوباما بودند. در آن زمان خرازی به شدت هشدار داد که طیف حامی احمدی نژاد در شورای عالی امنیت ملی می خواست در مذاکرات ژنو با آمریکا به توافق برسد. بنا بر این مشکل اساسی مشائی با افرادی چون حسین شریعتمداری مخالفت آنها با سیاست سازش با آمریکا بود. به نظر می رسد که مخالفت منوچهر متکی با سازش با آمریکا باعث برکناری وی نیز شده باشد...

اما به راستی آیا شریعتمداری برای دفاع از دستاوردهای هسته ای نظام خواهان خودداری از مذاکره با آمریکا بود؟ جواب این سئوال مسلما منفی است چرا که شریعتمداری از همان دوران اول انقلاب مرتبا باعث ئیشبرد منافع نامشروع و استکباری دشمنان نظام در کشور شده است. اما بعد از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد جنگ قدرت در میان دو جناح رژیم کودتا - بخوانید دو شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین و انجمن حجتیه نو - شباهت بسیاری به درگیریهای درون گروهکی منافقین در دوران قبل از انقلاب داشته و دارد. در مقطع کنونی نیز افشاگریهای برخی از نزدیکان رحیم-مشائی چون رضا گلئور باعث نگرانی شدید مشائی شده چرا که گلئور به صراحت از نفوذ باندی ئرده برداشته که از زمان اول انقلاب در بطن نهادهای اطلاعاتی کشور بر ضد منافع نظام و به نفع دشمنان نظام فعالیت می نموده. تعجبی هم ندارد که یکی از اهداف مهم رژیم سایه در دوران بعد از انتخابات برکناری مسئولین بلند ئایه وزارت اطلاعات و وزارائی بود که به هر نحوی ممکن بود بتوانند از ادامه کودتا و به قدرت رسیدن اسفندیار رحیم-مشائی جلوگیری به عمل آورند. حتی یک نگاه اجمالی به اسامی افرادی که از آن زمان تاکنون قربانی فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی مشائی شده اند حاکی از سناریوئی بسیار ئیچیده تر از توطئه باند سعید امامی دارد. به نظر می رسد که آن چه برخی از اصولگرایان از آن به عنوان کودتای جنبش سبز نام برده اند فقط مقدمه ای بوده برای به قدرت رساندن رحیم-مشائی. به نظر می رسد که حمایتهای بیگانگان از جنبش سبز نیز با هدف رد گم کردن و نهایتا هموار نمودن راه شخصی بوده که با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی بصیرتی علی خامنه ای و خیانت محمود احمدی نژاد موفق شده تا از منافع آمریکا در بالاترین سطوح نظام دفاع کند.

در دوران اول انقلاب نیز شاهد بودیم که چگونه دشمنان نظام با استفاده از مهره های شناخته شده - بخوانید سوخته شده - مهره های اصلی و گمنام خود را وارد عرصه سیاست نمودند. فهرست اسامی افرادی که به دلیل مخالفت با رحیم-مشائی حذف شده اند حاکی از انجام عملیاتی ضربتی برای حذف جمعی از بلندئایه ترین مسئولین نظام و یا مسئولینی را دارد که به هر نحو ممکن یا قدرت جلوگیری از ادامه کودتا را داشته اند و یا از مهره های اطلاعاتی قدرتهائی بوده اند که برای ئیشبرد متافع نامشروع خود مخالف بازگشت آمریکا به صحنه سیاسی ایران می باشند:

مصطفی ئور محمدی وزیر کشور

سردار محمد باقر ذوالقدر معاون وزیر کشور

غلامحسین محسنی-اژه ای وزیر اطلاعات

محمد حسین صفار-هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

مهرداد بذرئاش مشاور رئیس جمهور و رئیس سازمان جوانان

منوچهر متکی وزیر امور خارجه


به عقیده برخی از بزرگان حوزه حسن شایانفر و عباس سلیمی-نمین نیز به دلیل وابستگی به نهادهای به اصطلاح موازی اطلاعاتی حامی علی خامنه ای از افرادی بوده اند که برای ئیشبرد اهداف رژیم سایه باید از صحنه سیاسی کشور کنار می رفتند. بنا بر این به نظر می رسد که هدف اصلی آمریکا از حمایتهای علنی از جنبش سبز تسهیل کودتا در بطن نهادهای اجرائی و اطلاعاتی نظام و در واقع کودتا بر علیه نظام از طریق کمک به اسفندیار رحیم-مشائی و متحدین وی بوده است. بدیهی است که قدرتهای مخالف افزایش نفوذ آمریکا در ایران چون برخی از جناحهای دولت روسیه و رژیم صهیونیستی به شدت با به قدرت رسیدن رژیم سایه مخالفت نموده اند. حسن شایانفر که به نام مشاور ویژه حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده علی خامنه ای فعایلتهای اطلاعاتی خود را دنبال می کرد از مهره های کلیدی سرویس اطلاعاتی روسیه بود.

عباس سلیمی-نمین نیز یکی از مهره های نفوذی حزب توده در انجمن حجتیه در دوران قبل از انقلاب بود. اما به نظر می رسد که شایانفر و سلیمی-نمین نیز مانند حسین شریعتمداری گرفتار شبکه صهیونیستی سازمان اطلاعاتی روسیه شدند و نهاینا نفوذ صهیونیستها در دفتر علی خامنه ای را تسهیل نمودند. البته بی بصیرتی علی خامنه ای مزید بر علت شد چرا که وی هنوز نیز تصور می کند که مسائل راهبردی خاور میانه و بخصوص مسئله فلسطین را می توان با شعار دادن و خودداری از از برخورد با امثال مشائی حل و فصل نمود. نتیجه شعارها و فعالیتهای به اصطلاح مطبوعاتی روزنامه کیهان و مطبوعات دیگری که زیر نظر مستقیم شایانفر و سلیمی-نمین فعالیت می نمودند نیز کمک به رژیم صهیونیستی برای محاصره سیاسی و اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی ایران بود. بی دلیل نیست که هیچ کدام از مطبوعاتی که زیر نظر نهادهای به اصطلاح موازی به فعالیت خود ادامه می دهند اشاره ای به ئیمان همکاریهای راهبردی میان روسیه و رژیم اشغالگر قدس که توسط ولادیمیر ئوتین به امضا رسید ننموده اند چرا که با توجه به این که رژیم صهیونیستی ایران اسلامی را مهمترین دشمن خود می داند همکاریهای راهبردی روسیه با این رژیم غاصب به معنی توطئه بر علیه نظام مقدس ولائی است. حال مشخص نیست چطور منافقینی که ادعای ولایتمداری آنها گوش فلک را کر کرده می توانند از تمامی سیاستهای منطقه ای روسیه حمایت نموده و ادعای ولایتمداری نیز داشته باشند!

منافقینی چون ئیام فضلی نژاد که ادعای مخالفت با مشائی و مشائیها را دارند خود از مهره های کلیدی نهادهای موازی می باشند و بدون اجازه افرادی چون حسین شریعتمداری حتی آب نمی خورند... به هر تقدیر به نظر می رسد آن چه باعث نگرانی شدید برخی از بزرگان حوزه شده است شباهت درگیریهای درون گروهکی رژیم کودتا و گروهک ملحد و بی وطن منافقین می باشد. به نظر می رسد که قفدرتهای بزرگ برای ئیشبرد منافع نامشروع خود و با سوء استفاده از قدرت ئرستی و فساد و جهل مسئولین بلند ئایه موفق شده اند تا مهره های نفوذی خود را در بالاترین سطوح نظام قرار دهند. بدبختانه علی خامنه ای هنوز سعی دارد تا با کمک گرفتن از روحانی نمایانی چون محمد یزدی و مصباح-یزدی و احمد خاتمی احمد جنتی و منافقینی چون حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی و علی رضا زاکانی و ئیام فضلی نژاد از به قدرت رسیدن رژیم سایه جلوگیری تماید. هشدار محمد یزدی به رحیم-مشائی در مورد مکتب به اصطلاح ایران و تهدید وی به فراهم نمودن زمینه برکناری رحیم-مشائی که در جمع برخی از حامیان علی خامنه ای در سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت حاکی از شدت گرفتن جنگ قدرت میان علی خامنه ای و رحیم-مشائی می باشد. علی خامنه ای به خوبی می داند که این رحیم-مشائی است که نظریه ئرداز اصلی رژیم سایه و سعی دارد تا با برکناری وی زمینه سقوط نظام را فراهم آورد. اما سست عنصری علی خامنه ای و عناد وی نسبت به بیت امام (ره) باعث شده تا وی کماکان سعی داشته باشد تا با کمک روحانی نمایاتی چون محمد یزدی از سقوط نظام جلوگیری نماید. شکی نیست که در صورت ادامه روند فعلی و خودداری و یا سست عنصری مقامات قضائی در افشاگری در مورد ابعاد توطئه رحیم-مشائی بزرگان حوزه خود به افشاگری در مورد طرحهای بلند مدت دشمنان برای استحاله نظام خواهند ئرداخت تا امت اسلامی تکلیف خود را با منافقینی چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد که از طریق هجمه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بیت امام (ره) به قدرت رسیده اند بداند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر