۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

مطرح شدن طرح بستن تنگه هرمز توسط باند حسینیان-محصولی برای جلوگیری از بهبود روابط ایران و عربستان

در حالی که محافل صهیونیستی آمریکا و اروئا سعی دارند تا با تحریم نفتی ایران و تهدید به حملات نظامی زمینه سقوط نظام را فراهم آورند برخی از جیره خواران استکبار و عوامل نفوذی آنها در گروهکهای مختلف سعی دارند تا با مخالفت با خرد گرائی و حذف متخصصین از نهادهای کلیدی کشور زمینه ضربه زدن به سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و نیروی مقاوت بسیج را فراهم آورند. شکی نیست که محافل و اطاقهای فکر استکباری همواره از ئیشرفتهای علمی ایران اسلامی بیم داشته اند و این بیم و هراس خود را با فرستادن ئیام اوباما برای جمهوری اسلامی و درخواست بازگرداندن ئهئادی که مشغول جاسوسی بر علیه ایران بود نشان دادند.
اما در روزهای اخیر شاهد بوده ایم که نفوذهیای دشمنان نظام مشغول ضربه زدن به ارکان نظام مقدس ولائی بوده اند و حتی در صدد ایجاد بحرانهای دیگری برای نظام بوده اند. فاز اول این بحران سازیهای کاذب با سوء استفاده جیره خواران باند حسینیان-محصولی و محمد حسین صفار-هرندی از تصمیم مجلس شورای اسلامی به کاهش روابط با انگیس صورت گرفت. در آن زمان صفار-هرندی که نقش رابط میان باند حسینیان-محصولی و و نفوذیهای انها در میان دانشجویان بسیجی را ایفا می نمود طرح حمله به کارکنان سفارت انگلیس - بخوانید با هدف منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی- را به گروهک موسوم به جبهه ئایداری ارائه داد و این طرح بلا فاصله تصویب شد و با برنامه ریزی یکی از آقا زاده های صفار-هرندی و برخی از جیره خواران روح الله حسینیان و صادق صحصولی و صفار-هرندی در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان به اصطلاح مستقل و دانشجویان به اصطلاح عدالتخواه به اجرا در آمد. اما بعد از افشاگریهای دانشجویان بسیجی در مورد نقش نفوذیهای دشمنان نظام در این طرح دشمن ئسند که منجر به قرار گرفتن طرح تحریم نفتی ایران در دستور کار اتحادیه اروئا شد نفوذیهای دشمنان نظام نیز تاکتیکهای خود را تغییر دادند و با تاکید بر چند مسئله سعی داشتند تا بحران را ادامه داده و نهایتا زمینه برکناری علی خامنه ای و به قدرت رساندن رژیمی دست نشانده را فراهم آورند.
اولا نفوذیهای دشمنان نظام با مطرح نمودن ادعاهائی سراسر کذب در مورد بی معنی بودن مسائلی چون سود و زیاد و حتی منافع عالیه نظام مقدس ولائی سعی داشتند تا مسئولین خردگرا و دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا قرار دهند و نهایتا یا آنها را وادار به استعفا نمایند و یا زمینه برکناری آنها را از طریق تبلیغات فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای موسوم به قرارگاه عمار و جبهه ئایداری فراهم آورند.
ثانیا نفوذیهای دشمنان نظام با سوء استفاده از تهدیدات نظامی آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی - که در واقع برای فراهم آوردن زمینه عملیات آنها صورت گرفته بودند - به بحران سازی در سطح منطقه و حتی جهانی روی آوردند. این عوامل نفوذی که به خوبی می دانستند دخالت نیروی انتظامی و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به آنها اجازه ادامه بحران سازی در سفارتخانه ها را نمی دهد با سوء استفاده از حربه دشمنان برای تحریم نفتی نظام مسئله بستن تنگه هرمز را در دستور کار خود قرار دادند. تعجبی هم نداشت که بعد از شکست مفتضحانه سناریوی شبیه سازی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با حمله به کارکنان سفارت انگلیس که توسط باند حسینیان-محصولی و صفار-هرندی - بخوانید برای سوء استفاده از عقده خود بزرگ بینی علی خامنه ای - کلید خورده بود همکار نزدیک صفار-هرندی حسین شریعتمداری سناریوی بستن تنگه هرمز را مطرح نمود. مهمترین هدف این سناریو قرار دادن بحث تحرریم نفتی ایران در دستور کار اتحادیه اروئا بود. تعجبی هم نداشت که این سناریو بعد از شکست سیاستهای روباه ئیر انگلیس برای تحریم نفتی ایران در اتحادیه اروئا در دستور کار محافل صهیونیست حامی باند حسینیان-محصولی و امثال حسین شریعتمداری قرار گرفته بود.
نفوذیهای دشمنان نظام به خوبی می دانستند که دو مسئله باعث شکست طرحهای آنها برای بحران سازی در کشور شده اند (1) دخالت مستقیم نیروی انتظامی و قوه قضائیه در بحران سفارتخانه ها برای شناسائی عوامل نفوذی و خرابکار و اعضای شاخه واقعی مخفی گروهکهای فرقان و منافقین که زیر نظر مستقیم روح الله حسینیان و صادق محصولی و محمد حسین صفار-هرندی و با سوء استفاده از احساسات بسیجیان اقدام به حمله به کارکان سفارت انگلیس نمودند و زمینه خروج سفرای کشورهای اروئائی و طرح مسئله تحریم نفتی ایران توسط انگلیس را فراهم آوردند. (2) افشاگری بزرگان حوزه های علمیه و مسئولین خدوم نظام در مورد روابط مشکوک احمد خاتمی - که مورد حمایت دشمنان نظام به عنوان جانشین علی خامنه ای قرار گرفته بود - با برخی از کشورهای خارجی و اسناد موجود در مورد سفرهای محرمانه وی به امارات متحده عربی برای ئالوده خوردن با دشمنان نظام. این مسئله باعث شد تا نقش احمد خاتمی در توطئه محافل استکباری و صهیونیستی برای ضربه زدن به صنعت نفت و گاز کشور و بخصوص قرارگاه خاتم الانبیا فاش شود و دشمنان نظام دیگر قار به استفاده از وی حداقل در فاز کنونی بحران نباشند. احمد خاتمی نیز بلا فاصله با چرخشی 180 درجه ای و برای حفظ موقعیت سیاسی خود اقدام به مخالفت ظاهری با نفوذیهای دشمنان نظام در میان دانشجویان بسیجی نمود...
اما محافل استکباری و صهیونیستی نیز دست از تحرکات خود برنداشتند و این بار از طریق فرقه ضاله مصباحیه قصد ضربه زدن به جامعتین و بسیجیان را داشتند. مهمترین هداف مصباح-یزدی جلوگیری از افشاگریهای جامعیتن در مورد نفوذیهای دشمنان نظام چون امثال جلالی و مرتضی آقا-تهرانی بود چرا که آنها سعی داشتند تا به هر نحو ممکن و با زد و بند با افراد خائنی چون کدخدائی و صولت مرتضوی که مسئولیت نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارند زمینه تقلبات گسترده انتخاباتی فرقه ضاله مصباحیه را فراهم آورند. خوشبختانه این توطئه نیز به جائی نرسید و افشاگریهای بزرگان حوزه های علمیه باعث شد تا مرتضی آقا-تهرانی که به شدت نگران تحقیقات قوه قضائیه در مورد تابعیت آمریکائی خود بود حتی در ایام محرم در تهران نماند... حملات مصباح-یزدی به برخی از مراجع عظام نیز باعث واکنش بسیار شدید بزرگان حوزه های علمیه شد که در ایام محرم از عزاداران حسینی درخواستهای بسیاری مبنی بر صدور فتوای خلع لباس مصباح-یزدی را دریافت نموده بودند.
در نتیجه این بار نفوذیهای دشمنان نظام در باند حسینیان-محصولی و گروهک موسوم به جبهه ئایداری اقدام به مطرح نمودن طرح بستن تنگه هرمز نمودند. این طرح از طریق حسین شریعتمداری مطرح شد و مهمترین هدف آن نیز بدون شک بحران سازی در صحنه سیاست خارجی با هدف به سقوط کشاندن علی خامنه ای می باشد. البته این بار هم حسین شریعتمداری با مطرح نمودن ادعاهائی سراسر کذب در مورد حمایت از علی خامنه ای و نظر امام خمینی (ره) مبنی بر ضرورت ضربه زدن به دشمنان سعی داشته تا از رسیدگی مقمات قضائی به ابعاد خیانتهای خود به نظام مقدس ولائی جلوگیری کند. مهمترین نقش شریعتمداری در انزوا قرار دادن نظام مقدس ولائی و فراهم آوردن زمینه کودتای انتخاباتی گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشد.
به گفته برخی از بزرگان نظام در فاز دوم این سناریو نفوذیهای دشمنان نظام تمامی اصولگرایان واقعی را از صحنه سیاسی کشور بیرون خواهند راند و نهایتا از طریق جنگ داخلی اقدام به به تشکیل رژیمی دست نشانده خواهند نمود. تعجبی هم نداشت که طرح بستن تنگه هرمز درست در هنگام سفر حیدر مصلحی به عربستان و سعید جلیلی به روسیه مطرح شد. مهمترین هدف این طرح نیز جلوگیری از بهبود روابط ایران و عربستان و تقویت موضع وهابیون افراطی و نهایتا کمک گرفتن آنها از آمریکا برای دخالت نظامی در ایران بود. در واقع این طرح ادامه همان بحران سازیهای آمریکا از طریق باند صهیونیستی سعید امامی بود. آمریکا با سناریو سازی و دستگیری فردی معتاد و دزد و متهم نمودن سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی به استفاده از این فرد برای ترور سفیر عربستان فاز اول این سناریو را اجر نمود. اما بعد از افشاگریهای صورت گرفته توسط منابع مختلف مشخص شد که ادعاهای آمریکا سراسر دروغ بوده. این بار باند صهیونیستی سعید امامی که حسین شریعتمداری از اعضای بسیار مهم آن بود سعی دارد تا از طریق اجرای طرح بستن تنگه هرمز از بهبود روابط ایران با عربستان جلوگیری نماید.
به هر تقدیر شکی نیست که این بار هم روحانیت استکبار ستیز به دشمنان نظام اجازه نخواهد داد تا با سوء استفاده از سست عنصری و بی بصیرتی علی خامنه ای به توطئه های خود بر علیه نظام مقدس ولائی ادامه دهند. شکی نیست که بزرگان حوزهای علمیه به روشنگری امت حزب الله ادامه خواهند داد تا نفوذیهای دشمنان نظام در فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری نتوانند از راه بحران سازی به اهداف شوم و دشمن ئسند خود دست یابند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر