۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

اعلام موجودیت رسمی زیر مجموعه گروهک فرقان با سخنان مصباح-یزدی و حسینیان

همانطور که انتظار می رفت فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان بالاخره با سوء استفاده از اوضاع نابسامان کشور که نتیجه مستقیم بی بصیرتی علی خامنه ای می باشد رسما جبهه به اصطلاح ئایداری انقلاب را تشکیل دادند. وجه مشترک اعضای این تشکل که زیر مجموعه گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد سوابق اعضای آن در مخالفت با نظام مقدس ولائی و خط امام (ره) می باشد. جبهه به اصلاح ئایداری با هدف سوء استفاده از کودتای مشائی و با هدف سهم خواهی از وی تشکیل شد. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون روح الله حسینیان و حمید رسائی و محمد حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری به خوبی از دو مسئله آگاه بودند (1) بی بصیرتی علی خامنه ای در حمایت از احمدی نژاد و (2) اختلاف شدید میان دو جناح انجمن حجتیه نو یعنی جریان مشائی و فرقه ضاله مصباحیه. شکی نیست که جهان بینی گروهک فرقان بسیار از جهان بینی جریان مشائی التقاطی تر و حتی الحادی می باشد. اما این گروهک که به خوبی از مخالفتهای جریان مشائی با ولایت فقیه آگاهی داشت با تظاهر به ولایتمداری و البته با هدف سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای که نگران متزلزل شدن موقعیت خود بود موفق شد تا از تعدادی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که از سالها قبل در میان اطرافیان علی خامنه ای نفوذ کرده بودند برای ئیشبرد اهداف خود استفاده کند. تشکیل قرارگاه به اصطلاح عمار که مهمترین هدف آن برئائی مسجد ضرار این گروهک الحادی-التقاطی بود گام اول برای ارتقای مقام اعضای این گروهک بود. حضور افراد معلوم الحالی چون ماندگاری و حسین روشن و یامین ئور در این تشکل باعث شد که برخی از بزرگان نظام به صراحت از بازگشت باند سعید امامی ملعون به صحنه سیاسی کشور و اتحاد آن با فرقه ضاله مصباحیه سخن بگویند...
اما در مقطع کنونی مهمترین هدف جبهه به اصطلاح ئایداری که تشکیل آن با مخالفت بسیار شدید آیت الله مهدوی-کنی نیز مواجه شده است ئیشبرد اهداف سیاسی فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد. شکی نیست که مصباح-یزدی به خوبی می داند که احدی لاطائلات وی مبنی بر لزوم حفظ اتحاد میان اصولگرایان را باور نخواهد نمود. به همین دلیل مصباح با زیر سئوال بردن اصل و اساس کلمه اتحاد و سفسطه نمودن در مورد اهداف گروههای اصولگرا سعی نمود تا مانع از ادامه مخالفتهای اصولگرایان با تشکیل این گروهک شود. اما نه تنها اصولگرایان به مخالفتهای خود با تشکیل این زیر مجموعه گروهک الحادی-التقاطی فرقان ادامه داده اند بلکه حتی برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان نیز به تدریج متوجه شده اند که سوابق سوء برخی از اعضای قرارگاه به اصطلاح عمار باعث شده که آنها نتوانند کسی را متقاعد به حمایت از گروهک خود نمایند. بدیهی است که اعضای کادر رهبری گروهک فرقان نمی خواستند که با حضور مهره های سوخته شده در تشکل خود از ادامه فعالیتهای آن جلوگیری به عمل آورند. اما طمع و سهم خواهیهای مصباح-یزدی و برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان از یک طرف و بی بصیرتی برخی از اعضای قرارگاه به اصطلاح عمار از طرف دیگر باعث شد تا حتی برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به شدت از تشکیل این گروهک انتقاد کنند. برای مثال عباس سلیمی-نمین که مدتها سعی داشت از طریق سوء استفاده از تحرکات جریان به اصطلاح انحرافی قدرت را در دانشگاه آزاد اسلامی قبضه نماید به شدت از تشکیل گروه به اصلاح عماریون انتقاد نموده و حتی آنها را به ضربه زدن به منافع علی خامنه ای متهم نموده. سلیمی-نمین به صراحت اظهار داشته که دفتر علی خامنه ای نمی تواند کارهای تبلیغاتی انجام دهد و این باعث شده تا علی خامنه ای نتواند از مواضع سیاسی خود دفاع کند.
شکی نیست که سخنان سلیمی-نمین حاکی از نگرانی بسیار شدید ابرخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان می باشد. مهمترین هدف این گروهک در زمان کودتای انتخاباتی احمدی نژاد ادامه نفوذ در دفاتر علی و مجتبی خامنه ای و رخنه در بطن قوه مجریه و نهادهای حساس نظام بود. اما درگیریهای درون رژیم کودتا و سهم خواهیهای برخی از اعضای این گروهک از رحیم-مشائی باعث شد تا مشائی با طرد اعضای این گروهک و برکناری آنها از مناصب کلیدی زمینه گسترش نفوذ جناح به اصطلاح نوگرای انجمن حجتیه نو را فراهم آورد. اما این باعث شد تا اعضای کادر رهبری گروهک فرقان با سوء استفاده از خصومتهای میان مصباح-یزدی و مشائی با مصباح متحد شوند. اکنون اتحاد میان فرقه ضاله مصباحیه - بخوانید دشمنان اصلی امام خمینی (ره) در میان روحانی نمایان درباری در دوران ستمشاهی - و گروهک الحادی-التقاطی فرقان باعث شده تا تشکلی چون جبهه به اصطلاح ئایداری اعلام موجودیت نماید.
شکی نیست که هیچ کدام از اصولگرایان واقعی فریب تبلیغات دشمن ئسند روحانی نمایانی چون مصباح و حسینیان و رسائی و نفوذیهای بیگانگان چون امثال غلامحسین الهام و صادق محصولی را نخواهند خورد. چطور ممکن است امت اسلامی بتواند باور کند که روحانی نمائی چون مصباح که از دوران ستمشاهی از دشمنان امام خمینی (ره) بود و در دوران بعد از انقلاب نیز مرتبا با مامورین آمریکای جهانخوار در ارتباط بود نگران حراست از نظام مقدس ولائی در کشور می باشد؟ چطور ممکن است امت اسلامی بتواند باور کند که فردی دزد مانند محصولی که از طریق تاراج بیت المال میلیاردر شده نگران برقراری عدل اسلامی در کشور می باشد؟ چطور ممکن است امت اسلامی باور کند که فردی روحانی نما چون حسینیان که از اعضای باند سعید امامی ملعون بود به حراست از مردمسالاری دینی در کشور اعتقاد دارد؟ چطور ممکن است امت اسلامی بتواند باور کند که فردی منافق چون غلامحسین الهام که به اندازه مشائی در دولت نهم شغل داشت و همسر وی فاطمه رجبی از مروجین اصلی فحشای سیاسی در کشور بوده به دلیلی جز سهم خواهی از مشائی و احمدی نژاد به همکاری با فرقه ضاله مصباحیه روی آورده؟ این دلایل و صدها دلیل دیگر باعث می شوند که حتی برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه و کادرهبری گروهک فرقان نیز حاضر به همکاری با این تشکل الحادی-التقاطی نباشند. اظهارات یکی از شاگردان مصباح غرویان در مخالفت با تشکیل جبهه به اصطلاح ئایداری و سخنان وی در مورد افراطی گری در این تشکل به اصطلاح سیاسی فقط یک نمونه از نگرانیهای برخی از اعضای سابق فرقه ضاله مصباحیه می باشد. سخنان سلیمی-نمین در مورد قرارگاه به اصطلاح عمار نیز حاکی از نگرانی برخی از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان از واکنش شدید امت اسلامی به تشکیل چنین گروهکهائی است.
شکی نیست که جبهه به اصطلاح ئایداری با هدف انجام تخلفات گسترده انتخاباتی و تشکیل رژیمی الحادی-التقاطی وارد صحنه سیاسی کشور شده. اما مخالفتهای شدید اصولگرایان واقعی با تشکیل این گروهک نیز ادامه خواهد یافت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر