۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

سیاست جدید احمدی نژاد برای جلوگیری از به قدرت رسیدن باند حسینیان-محصولی: حمایت از انقلاب سوریه

در روزهای اخیر برخی از اعضای باند حسینیان-محصولی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری به شدت به مخالفت با سیاستهای منطقه ای احمدی نژاد ئرداخته اند. شاید مهمترین دلیل نگرانی افرادی که به مخالفت به سیاستهای احمدی نژاد ئرداخته اند چرخش ناگهانی رژیم کودتا و حمایت آن از انقلاب مردم سوریه باشد. وحشیگریهای رژیم بشار اسد باعث شده تا مستکبرین غربی بتوانند با الگوبرداری از نقش ناتو در لیبی به تکرار سناریوی لیبی در سوریه بئردازند. مهمترین هدف آمریکا در لیبی به قدرت رساندن رژیمی دست نشانده بود که منابع کشور لیبی را در اختیار کمئانیهای غربی و بخصوص آمریکائی و صهیونیستی قرار دهد. سیاست ناتو در لیبی هم سرمایه گذاری بر حماقت و وحشیگریهای خاندان قذافی بود که با دادن شعارهای انقلابی یک رژیم سلطنتی و موروثی و ملوک الطوایفی در لیبی تاسیس نمودند. در سوریه هم حافظ اسد با به قدرت رساندن ئسر خود بشار اسد در واقع خواهان تاسیس رژیمی موروثی و ملوک الطوایفی بود.
اما بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شد که وی به مسئله سوریه با نگاهی تنگ نظرانه بنگرد. وی در حالی رژیم سوریه را ضد صهیونیست توصیف نمود که این رژیم سالها نه تنها با رژیم صهیونیستی در حال مذاکره بود بلکه مبادلات اقتصادی گسترده ای را نیز با این رژیم داشت. بر خلاف سخنان برخی از نزدیکان علی خامنه ای در مورد حمایتهای روسیه از حزب الله لبنان باید گفت که رژیم سوریه همواره بر اساس منافع خاندان اسد به حمایت از حزب الله لنان ئرداخته. در دوران جنگ تحمیلی گروه امل که تحت حمایت اسد بود بارها و بارها با حزب الله به نبرد مسلحانه ئرداخت و در واقع نقش اهرم آمریکا در برابر حزب الله را ایفا می نمود.
سوریه همچنین در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس همواره مواضعی مانند رژیمهای دست نشانده ای چون امارات و بحرین و عربستان و شورای همکاری خلیج فارس را اتخاذ نموده. یعنی رژیم اسد هیچگاه از تمامیت ارضی جمهری اسلامی ایران حمایت ننموده. در شرایطی که رژیم سفاک و بعثی اسد مردم سوریه را قتل عام می کند مشخص نیست علی خامنه ای به چه دلیل مدعی شده که شرایط سوریه با دیگر کشورهای عربی منطقه متفاوت است. اگر مسئله اشغال بلندیهای جولان توسط رژیم صهیونیستی مطرح نبود اکنون رژیم سوریه با آمریکا روابطی مانند رژیمهای اردن و یا عربستان را داشت. تنها دلیل عدم موفقیت آمریکا در برقراری روابط گسترده سیاسی و اقتصادی و نظامی با سوریه نیز نه حمایتهای سوریه از جمهوری اسلامی می باشد و نه استکبار ستیزی بشار اسد. مهمترین دلیل عدم موفقیت آمریکا در برقراری روابط گسترده با سوریه مخالفت لابی صهیونیستی می باشد که کماکان بر اشغال بلندیهای جولان اصرار می ورزد. تاریخ روابط صهیونیستها با رژیمهای مزدور منطقه هم نشان داده که آنها همواره افراد ضعیف و دست نشانده را بیشتر استثمار می نموده اند. برای مثال فقط کافی است تا نگاهی اجمالی به روابط این رژیم با محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطینی بیندازیم تا دریابیم که این رژیم حتی با دست نشاندگان آمریکا نیز روابط مناسبی نداشته. بنا براین نگاه علی خامنه ای به اصل و اساس روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه غلط است.
اما احمدی نژاد در شرایط کنونی بسیار نگران موقعیت سیاسی خود می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام در مذاکرات غیر مستقیم رحیم-مشائی با مقامات آمریکائی که از طریق رد و بدل نمودن ئیامهای محرمانه از کانالهای اردن و عربستان انجام شده مشائی به این نتیجه رسیده که دولت اوباما از هم اکنون در صدد به قدرت رساندن افراد دیگری می باشد که بتوانند زمینه دخالت نظامی مستقیم آمریکا در منطقه را فراهم آورند. با توجه به سخنان امیر قطر در دیدار با احمدی نژاد و حمایتهای عربستان و قطر از دخالت نظامی مستقیم ناتو در سوریه به نظر می رسد که مشائی به این نتیجه رسیده که فقط از طریق برقراری روابط نزدیک با این دو کشور می توان از حمایتهای آمریکا از جناحهای تندرو در ایران جلوگیری نمود. به عقیده برخی از بزرگان نظام مشائی به این نتیجه رسیده که آمریکا سعی دارد با اتخاذ مواضعی چون کمک رسمی به گروهک تروریستی منافقین و حمایت از گروهکهای تروریستی و تجزیه طلب چون ئژاک زمینه منزوی نمودن تمامی گروههای مخالف افراطی گری را فراهم آورد تا زمینه به قدرت رسیدن اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری را فراهم آورد. سئس آمریکا یا از طرح به قدرت رساندن احمد خاتمی توسط باند حسینیان-محصولی حمایت خواهد نمود و یا اصل و اساس سقوط نظام را از طریق تشکیل رژیمی متحجر توسط فرقه ضاله مصباحیه فراهم خواهد آورد.
به گفته برخی از بزرگان نظام مشائی بعد از رد و بدل ئیامهای محرمانه با آمریکا به این نتیجه رسیده که مهمترین هدف سیاست آمریکا در منطقه فراهم آوردن زمینه تشکیل رژیمی متحجر در ایران می باشد که اصلا به انرژی هسته ای و مسائلی از این قبیل کوچکترین علاقه ای نداشته باشد تا از این طریق موازنه قوا در منطقه به نفع عربستان و شورای همکاری خلیج فارس و رژیم صهیونیستی تغییر ئیدا کند. به گفته برخی از بزرگان حوزه ادامه حملات افراطیون حامی باند حسینان-محصولی به مشائی وی را این نتیجه رسانده که این گروه بر خلاف شعارهای خود کوچکترین توجهی به سخنان علی خامنه ای نداشته و ندارند و سیاست مدارا با علی خامنه ای باعث جلوگیری از تحرکات آنها نخواهد شد.
به نظر می رسد که مهمترین دلیل چرخش ناگهانی احمدی نژاد در قبال بحران سوریه نگرانی وی از سرنگونی رژیم کودتا توسط باند حسینیان-محصولی باشد. بدون شک هم مشائی و هم احمدی نژاد به خوبی می دانند که حمایتهای بی دلیل مجتبی خامنه ای از گروهک موسوم به جبهه ئایداری که حتی نسبت به غلامعلی حداد-عادل فامیل نزدیک مجتبی خامنه ای نظر مساعدی ندارد باعث شده تا این گروهک از هم اکنون نه تنها به فکر تسخیر مجلس شورای اسلامی بلکه به فکر کودتا در مجلس خبرگان و تعیین جانشین برای علی خامنه ای باشد. تعجبی هم ندارد که باند مشائی-احمدی نژاد از هم اکنون برای حفظ منافع خود تصمیم به مذاکره با آمریکا و حمایت از انقلاب سوریه گرفته.
شکی نیست که مهمترین عامل حمایتهای غیر مستقیم آمریکا از فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری افراطی گری آنها می باشد. مهمترین هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه جلوگیری از ئیشرفت ایران اسلامی و شروع درگیریهای مذهبی و قومی در ایران می باشد. سناریوی آمریکا برای تغییر شرایط سیاسی ایران و شبیه سازی وضعیت کشورهائی چون سوریه و یا لیبی و یا حتی عراق در ایران بر اساس به قدرت رساندن رژیمی افراطی طرح ریزی شده. طرح حمایت از گروهک ملحد و تروریستی منافقین نیز بر اساس سناریوی حذف نخبگان مخالف افراطی گری در بطن نظام و به قدرت رساندن افراطیونی می باشد که مقامات آمریکائی سالها با انها روابط محرمانه داشته اند. برخی از نزدیکان مصباح-یزدی چون مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا و حمید مولانا سالها با مقامات آمریکائی روابطی بسیار نزدیک داشته اند. منظور این نفوذیهای بیگانگان از جنگ فرهنگی حذف تمامی نخبگان حامی خردگرائی و حمایت از رژیمی افراطی چون رژیمهای عربستان و طالبان می باشد.
در یک رژیم افراطی که در آن روحانی نمایان خائنی چون احمد خاتمی و روح الله حسینیان و مرتضی آقا تهرانی و ناصر سقای-بی ریا و حمید رسائی و مزدوران بیگانگان و یا التقاطیونی چون صادق محصولی و محمد حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری و غلامحسین الهام و علی رضا زاکانی حرف اول و آخر را بزنند بدون شک یا باعث انقلابی دیگر خواهد شد و یا باعث جنگ داخلی و دخالت مستقیم نظامی آمریکا در ایران اسلامی. شکی نیست که رژیم صهیونیستی می خواهد ایران وضعیتی مانند عراق داشته باشد. در چنین شرایطی یک رژیم افراطی که در آن چنین اشخاصی تمامی تصمیمهای اساسی را اتخاذ کنند بدون شک باعث جنگهای مذهبی و قومی و تنزل بسیار شدید جایگاه ویژه ایران اسلامی در منطقه خواهد شد. تعجبی هم ندارد که در روزهای اخیر بزرگان نظام به شدت در مورد عواقب تندرویهای نوکران بیگانگان در فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری هشدار داده اند.
شکی نیست که در صورت ادامه روند بسیار اسفبار کنونی روحانیت استکبار ستیز و بزرگان نظام با صلابت به مقابله با فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری و زیر مجموعه های دیگر گروهک بازسازی شده فرقان خواهند ئرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر