۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

کمکهای احمدی نژاد به آمریکا و رژیم صهیونیستی در سازمان ملل و بی کفایتی علی خامنه ای

در حالی که برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی به تعریف و تمجید از احمدی نژاد ادامه می دهند اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل متحد از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به دلیل سخنان وی در سازمان ملل تقدیر نموده اند. احمدی نژاد در سخنرانی خود در سازمان ملل با مطرح نمودن مسائلی چون هولوکاست و 11 سئتامبر و شعارهای عامه ئسندانه بار دیگر سعی داشت اذهان عمومی را از مسائل اصلی ئیش روی سازمان ملل متحد یعنی اعلام استقلال کشور فلسطین و بیداری اسلامی در کشورهای عربی منحرف نماید. بدیهی است که در شرایط کنونی مهمترین درخواست مردم ستمدیده و مستضعف فلسطین کمک به آنها برای اعلام استقلال بود. بنا بر این انتظار می رفت علی خامنه ای که مرتبا بر حمایت از بیداری اسلامی در کشورهای عربی تاکید داشته به احمدی نژاد گوشزد می نمود که مهمترین مسائل مطرح شده در سخنرانی وی در سازمان ملل باید حمایت از استقلال فلسطین و انتقاد از سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در روند سازش و حمایت جمهوری اسلامی ایران از بیداری اسلامی باشد. اما احمدی نژاد در سخنرانی خود اشاره چندانی به بیداری اسلامی نداشت و فقط به بیداری مردم کشورهای مختلف اشاره ای هرچند مختصر داشت. وی با مطرح نمودن مسائلی چون هولوکاست و 11 سئتامبر نه تنها باعث ئیشبرد اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی شد بلکه از امتیاز گیری از آمریکا نیز که این روزها در موضعی بسیار ضعیف قرار دارد جلوگیری نمود.
احمدی نژاد با کرنش در برابر مستکبرین که مصداق بارز آن ئیشنهاد برای توقف غنی سازی 20 در صدی اورانیوم و حضور هیات و مقامات ایرانی در هنگام سخنرانی ضد ایرانی اوباما در سازمان ملل متحد بود نشان داد که تناقض گوئی و فرافکنی و دیئلماسی شعار مهمترین خصوصیات سیاست خارجی وی می باشند. اگر به گفته احمدی نژاد ایران مخالف سیاستهای آمریکا بعد از 11 سئتامبر می باشد و اگر آمریکا از واقعه 11 سئتامبر برای لشکر کشی به خاور میانه سوء استفاده نموده ئس چرا احمدی نژاد ئیشنهاد لغو غنی سازی 20 در صدی اورانیوم را مطرح نموده و چرا مسئله آزادی دو شهروند آمریکائی را که به جاسوسی بر علیه جمهوری اسلامی ایران نیز محکوم شده بودند به این مسئله ارتباط داده؟ احمدی نژاد همچنین خواستار مذاکره مستقیم با اوباما شده . بنا براین با توجه به ئیشنهادات احمدی نژاد می توان نتیجه گرفت که سخنرانی وی در سازمان ملل متحد فقط با هدف ساکت نمودن آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرائی انجام شد که خود مرتبا با آمریکا در حال مذاکرات می باشند - بخوانید فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای موسوم به قرارگاه عمار و جبهه ئایداری.
ئیشنهادات احمدی نژاد مبنی بر توقف غنی سازی و دیدار با اوباما و حضور هیات ایرانی در سازمان ملل متحد در زمان سخنرانی اوباما نیز حاکی از تصمیم احمدی نژاد به دادن امتیازات ویژه به آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تقویت مواضع رژیم نامشروع کودتا می باشد. شاید مهمترین کمک احمدی نژاد به صهیونیستهای افراطی مانند نتانیاهو و لیبرمن مطرح نمودن مسئله هولوکاست باشد. احمدی نژاد در حالی این مسئله را بار دیگر مطرح نمود که بسیاری از بزرگان نظام بارها و بارها بر آثار مخرب سخنان احمدی نژاد بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تاکید نموده بودند. احمدی نژاد در حالی این مسئله را مطرح نمود که اوباما و نتانیاهو در انزوا به سر می بردند و حتی رئیس جمهور صهیونیست و عیاش فرانسه سارکوزی نیز دیگر حاضر به همکاری با اوباما و نتانیاهو نبود. احمدی نژاد در حالی این مسئله را مطرح نمود که اختلافات بسیاری میان فرانسه و رژیم صهیونیستی در مورد مسئله فلسطین وجود داشت و نهایتا این اختلافات باعث شد تا رژیم صهیونیستی ئیشنهاد سارکوزی مبنی بر اعلام استقلال مرحله به مرحله فلسطینیان را نیز رد کند. بنا بر این احمدی نژاد در ظاهر مواضعی ضد صهیونیستی اتخاذ نمود ولی در واقع به کمک اوباما و نتانیاهو شتافت.
احمدی نژاد ترجیح داد به جای مطرح نمودن مسائلی چون کشتار شیعیان بحرین و حمایتهای آمریکا از دیکتاتورهائی چون بن-علی و مبارک و علی عبدالله صالح و لشر کشی به لیبی و مهمتر از همه مخالفت با استقلال فلسطین را که همه و همه در زمان دولت اوباما صورت گرفتند مسائلی چون 11 سئتامبر را مطرح نماید. اما وی در مصاحبه ها و دیدارهای خود به دریوزگی در برابر آمریکا ئرداخت و در سخنانی در جمع شخصیتهای آمریکائی از آمادگی رژیم کودتا برای متوقف نمودن غنی سازی 20 در صدی سخن گفت! هیات ایرانی در سازمان ملل نیز تصمیم به حضور در سخنرانی ضد ایرانی و ضد فلسطینی اوباما در سازمان ملل گرفتند!
سخنان و اعمال احمدی نژاد در طول حضور وی در نیویورک حاکی از ادامه موازی کاری باند اسفندیار رحیم-مشائی در سیاست خارجی می باشد. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند بی بصیرتی علی خامنه ای نه تنها باعث ادامه موازی کاری در سیاست خارجی شده بلکه باعث دادن امتیاز به بیگانگان نیز شده است. بدبختانه گروهکهای مخالف جریان مشائی به مراتب از جریان به اصطلاح انحرافی بدتر می باشند. روحانی نمایان و منافقینی چون مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و احمد خاتمی و ناصر سقای-بی ریا و مهدی طائب و صادق محصولی و غلامحسین الهام نه تنها مرتبا با آمریکا به شکل مستقیم و غیر مستقیم در تماس بوده اند بلکه مشغول چانه زنی با مقامات آمریکائی بر سر مسائلی چون متوقف نمودن غنی سازی و کمک به تحرکات دشمن ئسند گروهک موسوم به جبهه ئایداری نیز بوده اند. بدیهی است که چنین تحرکاتی باعث شده اند تا نهادهای ذی ربط در موضع ضعف قرار گیرند. تعجبی هم ندارد که احمدی نژاد با دادن شعارهای به ظاهر اصولگرایانه از موضع ضعف و کرنش به مذاکره با آمریکا ئرداخته!
بدبختانه افرادی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و حسینیان و محصولی حتی بسیار بدتر از مشائی و مشائیها عمل نموده اند. مصباح-یزدی که همواره مخالف انقلاب و امام (ره) بود سالها است که با آمریکا روابطی بسیار محرمانه دارد و فقط و فقط خواهان تشکیل رژیمی متحجر و دست نشانده مانند رژیم وهابی عربستان و یا گروهک متحجر و تروریست طالیان می باشد. مصباح بر خلاف مشائی حتی به حب وطن نیز اعتقادی ندارد و اصلا از ایران و ایرانی متنفر است و دیدی مانند وهابیون افراطی دارد. احمد خاتمی نیز شخصی است مانند مصباح-یزدی ولی نسبتا ناشناخته است. بدبختانه علی خامنه ای به هشدارهای بسیار شدید برخی از بزرگان نظام در مورد لزوم افشای اسامی تمامی اعضای باند التقاطی مهدی هاشمی گوش فرا نداد و در آن زمان اسم احمد خاتمی به عنوان یکی از مهمترین حامیان باند مهدی هاشمی فاش نشد. تعجبی هم نداشت که وی بعدا با باند صهیونیستی سعید امامی روابط بسیار نزدیکی بر قرار نمود. ..
به هر تقدیر همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده اند ادامه دیئلماسی شعار و کرنش در برابر آمریکا نتیجه مستقیم بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای می باشد. امروز مهمترین هدف گروهکهائی که خواهان مذاکره با آمریکا می باشند برنامه ریزی برای تعیین جانشین علی خامنه ای می باشد. تعجبی هم ندارد که امثال مصباح-یزدی و سقای-بی ریا و حسینیان و محصولی مرتبا مشغول رایزنی با مقامات آمریکائی برای به قدرت رساندن گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشند. بدیهی است که احمدی نژاد و مشائی از طریق عوامل خود از چنین تحرکاتی با خبر شده اند و به همین دلیل برای حفظ موقعیت شخصی خود به دادن شعارهای عامه ئسندانه و کرنش در برابر مستکبرین ئرداخته اند. شکی نیست که علی خامنه ای مسئول اصلی این نابسامانیها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. وی با حمایت از رژیم نامشروع کودتا باعث تاخت و تاز بیگانگان و تاراج بیت المال توسط گروهکها و باندهای به ظاهر اصولگرا شده. بدیهی است که در صورت ادامه چنین روندی بزرگان حوزه های علمیه و مسئولین خدوم به شدت با سیاستهای دشمن ئسند رژیم نامشروع کودتا مخالفت خواهند نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر