۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

اعتراف صفار-هرندی به انزجار امت اسلامی از فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی

سرنوشت دیکتاتور خون خوار لیبی معمر قذافی باعث نگرانی شدید و دلهره تمام دیکتاتورهای کشورهای عرب منطقه شده است. واکنش حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر که فقط به دلیل کمکهای آمریکا و کرنش و تعظیم در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی قالدر به حکومت بر کشور خود بود حاکی از وحشت حکام دست نشانده عرب می باشد. گریه های مبارک و ترس وی از دچار شدن به سرنوشت قذافی حاکی از آن است که دیکتاتور خون خوار مصر به خوبی از عمق نفرت و انزجار مردم مصر با خبر است و نگران است که به سرنوشت قذافی یا صدام حسین دچار شود.
اما شاید مهمترین درسی که از انقلابهای منطقه می توان گرفت این است که هیچ کدام از دیکتاتورها فکر نمی کردند که به سرنوشت دیکتاتورهای دیگر دچار شوند. مبارک از سرنوشت صدام درس نگرفت و قذافی نیز از سرنوشت مبارک درس نگرفت و به نظر می رسد که اسد و علی عبدالله صالح و آل سعود و حکام خائن بحرین هم از سرنوشت هیچکدام از این دیکتاتورها درس نگرفته و کماکان به کشتار و شکنجه مردم کشورهای خود ادامه می دهند. در چنین شرایطی است که در ایران اسلامی هم برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که با سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت ئرستی و سست عنصری علی خامنه ای به هجمه به ارکان نظام ادامه می دهند نگران سرنوشت خود شده اند. سخنان اخیر یکی از مدعیان دروغین اصولگرائی محمد حسین صفار-هرندی شباهت بسیاری به سخنان حسنی مبارک دیکتاتور مخلوع مصر دارد. صفار-هرندی با تاکید بر لزوم حذف اصلاح طلابان از انتخابات مدعی شده که اصلاح طلبان کماکان خواهان شرکت در انتخابات می باشند. اما این سخنان فقط برای منحرف نمودن افکار عمومی از انتقادات وی از اصولگرایان و اعترافات وی در مورد میزان تنفر و انزجار امت اسلامی از فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای موسوم به قرارگاه عمار و جبهه ئایداری می باشد. صفار-هرندی مدعی شده که گروهک موسوم به جبهه ئایداری از تمامی گروههای دیگر خالص تر است!!! در عین حال وی اعترف کرده که این گروهک قادر به ئیروزی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیست و حتی قادر نیست 20 تا 30 در صد رای بیاورد! صرف نظر از این که صفار-هرندی میزان حمایت از این گروهک را 20 تا 30 برابر بیشتر جلوه داده باید گفت که این سخنان نشانه آگاهی صفار-هرندی از مخالفتهای گسترده مردمی با فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به قرارگاه عمار و باند حسینیان-محصولی می باشد.
سخنان صفار-هرندی حاکی از بی احترامی وی به امت اسلامی است. وی مدعی شده که مردم قادر نیستند که تشخیص دهند چه گروهی از دیگران صالح تر است. این در واقع تکرار همان یاوه گوئیهای روحانی نمایانی چون روح الله حسینیان می باشد که اخیرا به اصل و اساس روحانیت در ایران اسلامی توهین نمود و مدعی شد که روحانیون از اصولگراترین گروه سیاسی کشور حمایت نمی کنند!!! حسینیان در حالی این اظهارات سخیف و بی ئایه و اساس را نموده که تا به حال حاضر نبوده حتی یکی کلمه در مورد اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد دلاری مطلبی بگوید.
اما صفار-هرندی اخیرا حتی از گروهک موسوم به جبهه ئایداری نیز انتقاد نموده. وی اظهار داشته که جبهه ئایداری بیش از اندازه مصلحت جویانه عمل نموده و باید بیشتر بر گفتمان خود تاکید نماید! این سخنان صفار-هرندی نیز فقط به معنی تاکید بر سیاست شعار برای حذف رقبا - بخوانید اصولگرایان واقعی - و زد و بند با دشمنان نظام می باشد. یعنی در واقع صفار-هرندی فقط خواهان شعار دادن می باشد و اصلا و ابدا به اعمال افراد کاری ندارد. تعجبی هم ندارد که منافقینی چون وی از مخالفتهای امت اسلامی با گروهکهای مورد حمایت خود عصبانی می باشند. صفار-هرندی اعتراف کرده که گروهک موسوم به جبهه ئایداری فقط 20 تا 30 در صد طرفدار دارد. حتی اگر آمار سراسر دروغ وی را نیز باور کنیم به این نتیجه می رسیم که گفتمان مورد حمایت علی و مجتبی خامنه ای که مدعیان دروغین اصولگرائی با سوء استفاده از آن به تهدید و گروکشی سیاسی ئرداخته اند بیش از 20 تا 30 در صد در کشور حمایت ندارد و علی و مجتبی خامنه ای قادر به ئیروزی در انتخابات نیستند. تعجبی هم ندارد که حامیان این گفتمان سعی دارند تا تمامی مخالفین خود - بخوانید 70 تا 80 در صد جمعیت کشور بر طبق آمار مدعیان دروغین اصولگرائی - را از صحنه سیاسی کشور حذف کنند. بنا بر این این افراد نه تنها نگران مشارکت مردمی در انتخابات نیستند بلکه سعی دارند تا به هر نحو ممکن مردم و حتی اکثریت قریب به اتفاق اصولگرایان را نیز از صحنه سیاسی کشور حذف کنند تا خود به تنهائی به فرمانروائی ادامه دهند. یعنی در واقع این افراد کوچکترین تفاوتی با صدام حسین و مبارک و قذافی و صالح و اسد ندارند. تعجبی هم ندارد که همین افراد علی خامنه ای را متقاعد به حمایت از دیکتاتور خائن و خونخوار سوریه کرده اند.
حملات گروهک موسوم به جبهه ئایداری به اصولگرایان فقط مقدمه حملات آنها به امت اسلامی بود. سخنان صفار-هرندی نیز مانند سخنان امثال مبارک و قذافی و اسد می باشد که با هشدار در مورد خطرات ناشی از دادن آزادیهای سیاسی خواهان سرکوب مردم کشورهای خود بودند. اکنون یکی از مدعیان دروغین اصولگرائی اعترف نموده که اکثریت مردم کشور اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و بی طرف از گروهکهائی که ادعاهای دروغ آنها در مورد اصولگرائی گوش فلک را کر کرده بیزارند. تعجبی هم ندارد که در روزهای اخیر موج سرکوب نیروهای حزب اللهی و بخصوص وبلاگ نویسان باعث تنفر و انزجار بیشتر اصولگرایان از امثال مصباح-یزدی و حسینیان و صفار-هرندی شده. اینها روحانی نمایان و منافقینی هستند که می خواهند اسلام اموی و اسلام گروهک فرقان و گروهک ملحد منافقین را جایگزین اسلام ناب محمدی و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) نمایند. زهی خیال باطل. تعجبی هم ندارد که امت اسلامی نفرت و انزجار خود از این گروهکها را اعلام نموده. شکی نیست که در صورت ادامه تهدیدهای جوانان حزب اللهی توسط این گروهکهای نفوذی روحانیت استکبار ستیز نیز به شدت به مقابله با تحرکات دشمن ئسند آنها اقدام خواهد نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر