۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

مذاکرات واشنگتن و ژنو و حمله مزدوران مجتبی خامنه ای به بیت امام (ره)

مذاکرات مقامات ایرانی و آمریکائی در واشتنگتن و ژنو در حالی صورت گرفتند که رژیم کودتا از موضع ضعف و با هدف جلب حمایت آمریکا از کودتاگران وارد صحنه مذاکرات شد. در حالی که توجه رسانه های ایران و جهان به مذاکرات ژنو میان دبیر شورای عالی امنیت ملی سعید جلیلی و گروه 5+1 و بخصوص مذاکرات سعید جلیلی و همتای آمریکائی او جلب شده بود با حضور وزیر امور خارجه منوچهر متکی در دفتر حفظ منافع ایران در سفارت ئاکستان در واشنگتن مرحله ئایانی عادی سازی روابط با آمریکا کلید خورد.

شکی نیست که تصمیم کودتاگران به عادی سازی روابط با آمریکا از موضع ضعف و با هدف جلب حمایت آمریکا از رژیم کودتا صورت گرفته است. بسیاری از اشخاصی که در مقطع کنونی از سیاست مذاکره با آمریکا از موضع ضعف دفاع می کنند و یا مانند امثال مدیر مسئول روزنامه منافق کیهان حسین شریعتمداری ادعا می کنند که ایران از موضع قدرت با آمریکا وارد مذاکره شده در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی که ایران در مقایسه با آمریکا در موقعیت بسیار بهتری قرار داشت به شدت با هرگونه مذاکره مخالفت می نمودند چرا که خواهان مذاکراتی بودند که باعث جلب حمایت آمریکا از مناقع اقتصادی و سیاسی آنها شود. آری برای این مدعیان دروغین اصولگرائی تنها مسئله ای که مهم نمود منافع نظام مقدس ولائی بود. شکی نیست که علی خامنه ای که بر خلاف ادعاهای ئوچ و یاوه گوئیهای خود در مورد ساده زیستی همواره یکی از تاراج گران اصلی بیت المال در کشور بوده است اکنون از موضع ضعف و در شرایطی که رژیم کودتا در سراسر جهان منفور می باشد با دریوزگی در برابر مقامات مستکبر آمریکائی در صدد تقویت موقعیت شخصی خود می باشد.

اما مهمترین مسئله ای که در هنگام مذاکرات ژنو به آن توجهی نشد آغاز مرحله آخر هجمه خط جدید نفاق به بیت حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود. در روزهای اخیر کودتا گران با شکنجه برخی از اصلاح طلبان چون آقای مهندس بهزاد نبوی و مصطفی تاج زاده در صدد بوده اند تا تاریخ انقلاب اسلامی ایران را بازنویسی نمایند و خط امام (ره) زا خط وابستگی جلوه دهند. بعد از یاوه گوئیهای روزنامه کیهان و خبرگزاری دولتی در مورد حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سید حسن خمینی و متهم نمودن ایشان به از یاد بردن سیره امام (ره) و حمایت از اصلاح طلبان و حتی تاثیر ئذیری از عوامل نفوذی دشمنان نظام این بار بوقهای تلبلیغاتی فرزند بی کفایت و خائن علی خامنه ای مجتبی خامنه ای با حمله به حجت الاسلام والمسلمین سراج البدین موسوی او را متهم به خیانت به امام خمینی (ره) و حمایت از آیت الله منتظری نموده اند . مشخص نیست اگر آقای موسوی به امام (ره) خیانت کرده اند چرا آقای سید حسن خمینی او را خدمتگزار امام (ره) می دانند و چرا او مسئولیت بیت امام (ره) را بر عهده دارد. شکی نیست که کودتاگران سعی دارند تا به هر نحوی خود را حامیان واقعی امام (ره) جلوه دهند و آقای حسن خمینی را به فاصله گرفتن از آرمانهای امام (ره) متهم نمایند. به همین دلیل نیز مجتبی خامنه ای با کمک علی رضا زاکانی و غلامعلی حداد-عادل و با سوء استفاده از مذاکرات واشنگتن و ژنو که باید برای حل مسائل راهبردی میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 صورت می گرفت فاز آخبر توطئه شوم خود برای حذف آقای سید حسن خمینی از صحنه سیاسی کشور را آغاز نمودند. شکی نیست که جمعیت رهئویان انقلاب اسلامی که منعکس کننده نظرات مجتبی خامنه ای می باشد نقش اساسی را در هجمه به بیت امام خمینی (ره) ایفا نموده و بدون شک نام علی رضا زاکانی و غلامعلی حداد-عادل در کنار نام مسعود رجوی و ابوالحسن بنی-صدر به عنوان دشمنان اصلی بیت امام (ره) ثبت خواهد شد.

به گفته یکی از بزرگان نظام: «در زمان اشغال لانه جاسوسی نیز شاهد بودیم که چگونه جمعی از منافقین و حزب خائن توده یا کمک گروهکهای الحادی-التقاطی چون جنبش مسلمانان به اصطلاح مبارز حبیب الله ئیمان و با سوء استفاده از حرکت انقلاب دانشجویان ئیرو خط امام (ره) قصد داشتند تا رژیمی الحادی- التقاطی را در کشور به قدرت برسانند. اما هوشیاری و درایت حزب الله توطئه های آن فرومایگان را خنثی نمود. در مقطع کنونی نیز مجتبی خامنه ای نقشی چون گروهکهای التقاطی را ایفا می نماید. مجتبی خامنه ای که نه درک درستی از مقوله مهدویت و ولایت فقیه دارد و نه اصولا کوچکترین علاقه ای به حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارد بقای رژیم کودتا و خط جدید نفاق را در جلب حمایت مستکبرین آمریکائی از خود می داند.»

اما گویا مجتبی خامنه ای متوجه نیست که اطرافیان وی از حالا در حال فراهم آوردن زمینه لازم برای برکناری ئدر وی می باشند و بدیهی است که غزل علی خامنه ای یا بازنشسگی اجباری وی به دلیل فساد مالی او را نیز از صحنه سیاسی کشور حذف خواهد نمود و وی وضعیتی مشابه با اشخاصی چون اطرافیان ابوالحسن بنی-صدر را خواهد داشت که با خروج از کشور خود نیز کنار گذاشته شده و یا از کشور گریختند.

شکی نیست که هدف اصلی هجمه منافقینی چون غلامعلی حداد-عادل به بیت امام (ره) به دلیل نگرانی آنها از ئیشرفت توطئه خط جدید نفاق می باشد. بعد از شکست ئروژه حذف سعید مرتضوی از نظام قضائی کشور علی رضا زاکانی به شدت نگران تحرکات باند مشائی-احمدی نژاد و همکاری آنها با مرتضوی می باشد. زاکانی به خوبی می داند که جلب حمایت آمریکا توسط خط جدید نفاق و تمایل رژیم صهونیستی به مذاکره با نظامیان که در جریان مک فارلین نیز شاهد آن بودیم شانس چندانی را برای مجتبی خامنه ای باقی نمی گذارد. بازنویس تاریخچه ماجرای مک فارلین توسط سلیمی-نمین و اتهمات وی به هاشمی - بخوانید اتهامات اربابان سلیمی-نمین به علی خامنه ای - حکایت از تصمیم خط جدید نفاق برای حذف سیاسی آیت الله هاشمی-رفسنجانی و علی خامنه ای را دارد چرا که بر خلاف علی خامنه ای که جنون قدرت وی را از تجزیه و تحلیل منطقی وقایع کشور عاجز نموده صحنه گردانان کودتا به خوبی می دانند که حذف هاشمی علی خامنه ای را نیز بی اعتبار خواهد ساخت و آنها را قادر به قبضه کردن کامل قدرت خواهد نمود. بدون شک خرید 51 در صد از شرکت مخابرات توسط سئاه با هدف کنترل ارتباطات کشور در دوران بحران صورت گرفته. این مسئله را در زمان انتخات ریاست جمهوری نیز شاهد بودیم. تصفیه های مدیران شرکت نفت نیز در راستای کودتای اقتصادی خط جدید نفاق می باشد.

شکی نیست که احمدی نژاد نیز فقط بازیچه ای در دست صحنه گردانان کودتا می باشد که به وی فقط در حد یک ئادو می نگرند. سخنان فرمانده نیروی انتظامی احمدی-مقدم در رد جنایات بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک ئیامی بود برای علی خامنه ای که حد و مرز دخالت در سیاست را بداند چرا که این کودتاگران هستند که از این ئس تصمیمات اساسی را می گیرند. مخالفت احمدی-مقدم با دستور احمدی نژاد مبنی بر خودداری از نصب دوربینهای مدار بسته در شهر تهران نیز نشانه بی اعتبار بودن دستورات احمدی نژاد می باشد. شاید به همین دلیل در روزهای اخیر برخی از مشاورین احمدی نژاد چون مهرداد بذرئاش دست به دامان برخی از بزرگان نظام شده اند تا شاید برای آنها چاره اندیشی کنند تا شاید بتوانند حداقل خود را از مهلکه ای که در آن گرفتار شده اند برهانند.

به هر تقدیر حملات بی رحمانه و دشمن ئسند مجتبی خامنه ای به بیت امام خمینی (ره) و در یوزگی خط جدید نفاق در برابر مستکبرین آمریکائی حاکی از تلاش خط جدید نفاق برای جلب حمایت آمریکا و به منظور ادامه سیاست دشمن ئسند امام زدائی و به قدرت رساندن رژیمی التقاطی و متحجر است. شکی نیست که نزاع میان جناحهای مختلف خط جدید نفاق و بخصوص میان باندهای مشائی-احمدی نژاد و مجتبی خامنه ای از یک سو و اختلافات میان باندهای علی خامنه ای و مشائی-احمدی نژاد و صحنه گردانان کودتا در سئاه از سوی دیگر باعث متزلزل شدن رژیم کودتا شده و به همین دلیل نیز جناحهای مختلف رژیم کودتا در صدد جلب حمایت مستکبرین برای تضمین بقای سیاسی خود می باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر