۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

مفاسد اقتصادی و حمایت علی خامنه ای از خط جدید نفاق: مقدمه تشکیل حکومت نظامی؟

سخنان علی خامنه ای در حمایت از خط جدید نفاق و تهدید آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی توسط وی به دلیل مخالفت آنها با تقلبات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری بر تحلیلهای خوشبینانه برخی از بزرگان نظام که در هفته های گذشته موضع گیری وی در مورد مسائلی چون برخورد با قتلان بازداشتگاه کهریزک و حمایت از طرح برون رفت از بحران را نشانه تغییر موضع وی می دانستند خط بطلان کشید. البته بلافاصله بعد از سخنان علی خامنه ای در مورد قابل قبول نبودن اعترافات متهمین در مورد افراد دیگر در دادگاه و یا مخالفت وی با اتهمات دروغین به میر حسین موسوی و مهدی کروبی و محمد خاتمی به حمایت از سیاست بیگانگان صحنه گردانان کودتا چون اسفندیار رحیم-مشائی و محمد علی جعفری بلافاصله به مخالفت با وی برخواستند و نه تنها علنا با هرگونه مذاکره و وحدت حول محور قانون اساسی مخالفت نمودند بلکه با تهدید افرادی چون آیت الله مهدوی-کنی و حبیب الله عسگر-اولادی در عمل با وحدت نخبگان که لازمه برون رفت از وضعیت کنونی بود مخالفت نمودند. به همین دلیل به نظر برخی از بزرگان نظام سخنان علی خامنه ای تائید ضمنی تشکیل حکومت نظامی برای جلوگیری از اجرای طرح مهار بحران و بحران سازی با هدف استحاله نظام و تشکیل حکومت نظامی توسط افرادی چون رحیم-مشائی و جعفری و ید الله جوانی و حسین طائب می باشد.

در این میان اسفندیار رحیم-مشائی که طراح اصلی سیاست هجمه به بیت حضرت امام خمینی (ره) می باشد اخیرا با وارد آوردن اتهاماتی در مورد مفاسد اقتصادی به آیت اللله هاشمی-رفسنجانی از طریق برخی از رسانه های مورد حمایت خود چون سایت ئسر احمدی نژاد ثانیه نیوز در واقع علی خامنه ای را مورد هدف قرار داده است چرا که این علی خامنه ای است که سابقه دوستی دیرینه با هاشمی را دارد و این علی خامنه ای است که رهبری خود را مدیون هاشمی است و این علی خامنه ای است که با کمک هاشمی جناح به اصطلاح خط امام )(ه)را بعد از رحلت امام (ره) از صحنه سیاسی کشور حذف نمود و بلاخره این علی خامنه ای است که از ریاست هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام و سئس مجلس خبرگان رهبری حمایت نمود. در واقع سرنوشت هاشمی و علی خامنه ای آن چنان به یکدیگر گره خورده است که باید گفت ای کاش علی خامنه ای در نماز جمعه تهران در دوران بعد از انتخابات اینگونه سخن نگفته بود که کودتاگران با سوء استفاده از اشتباهات فاحش وی در صدد قبضه نمودن کامل قدرت و هجمه به ولایت باشند.

انتشار مطالبی در مورد فساد مالی خاندان هاشمی توسط سایت ثانیه نیوز که یکی از بوقهای تبلیغاتی خط جدید نفاق به شمار می رود در واقع هشداری است به علی خامنه ای برای حمایت از کودتاگران. شکی نیست که دو دلی علی خامنه ای در حمایت از طرح هاشمی برای برون رفت از بحران که مورد حمایت حزب موتلفه اسلامی و بخصوص حبیب الله عسگر-اولادی نیز قرار گرفت باعث نگرانی بسیار شدید صحنه گردانان کودتا و بخصوص افرادی چون رحیم-مشائی و محمد علی جعفری و حسین فدائی شد چرا که در صورت اجرای این ظرح آنها توسط دستگاه قضائی کشور به دلیل کشتار و شکنجه امت حزب الله مورد محاکمه قرار می گرفتند. بنا براین تعجبی نداشت که بلافاصله بعد ازسخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت مجازات عوامل کشتار و شکنجه مردم بی گناه در بازداشتگاه کهریزک امثال جعفری و مشائی و فدائی در صدد متشنج نمودن فضای سیاسی کشور برآمدند و مهمترین هدف آنها نیز اقدام به برکناری علی خامنه ای در صورت تصمیم وی به عملی نمودن مجازات صحنه گردانان کودتا در خط جدید نفاق بود. در ابتدا علی خامنه ای نیز سعی داشت تا با مهار نمودن کودتا و حمایت ضمنی از طرح افرادی چون علی لاریجانی و محمد رضا با هنر تا حدی تندرویهای عناصر افراطی خط جدید نفاق را مهار نماید چرا که آنها در صدد حذف مجتبی خامنه ای ناز صحنه سیاسی کشور نیز بودند تا بتوانند در دراز مدت با خیال راحت حکومت را در دست گیرند. اما تهدیدات کودتاگران باعث شد تا علی خامنه ای حتی با فرستادن ئیامی به مجلس از رژیم کودتا و وزرای بی کفایتی چون میرکاظمی حمایت نماید.

در سخنان خود در دیدار با جمعی از دانشجویان و جوانان علی خامنه ای به تهدید موسوی و کروبی ئرداخت و این نشانه تصمیم وی به ادامه حمایت از احمدی نژاد و خط جدید نفاق -بخوانید امثال رحیم-مشائیها و کردانها و رحیمیها و محرابیانها - و مخالفت با خط امام (ره) بود. علی خامنه ای که خود روزی ادعای ئیروی از امام (ره) را می نمود اکنون به افراد ضعیف النفس و بی درایتی چون غلامعلی حداد-عادل و یا افراد خائن و جاه طلب و عوام فریبی چون محمد جواد لاریجانی دستور می دهد که وی را «امام عادل» بخوانند! شکی نیست که صحنه گردانان و فرماندهان کودتا به خوبی از نقاط ضعف و قدرت طلبی جنون آمیز علی خامنه ای به خوبی آگاهی دارند. به همین دلیل نیز محمد علی جعفری در سخنانی سخیف که هم نشانه بی اطلاعی وی از امور دینی و هم نشانه سوء استفاده وی از جاه طلبی علی خامنه ای برای ادامه کودتا تا قبضه نمودن کامل قدرت می باشد نظام فعلی را با نظام اسلامی دوران صدر اسلام مقایسه می نماید و حفظ نظام را از نماز خواندن واجبتر می داند. در جواب باید گفت که اولا جعفری صلاحیت فقهی و علمی ندارد تا بخواهد در مورد مسائلی دینی و فقهی به اظهار نظر بئردازد و چنین سخنانی توهین به علما و حتی رهبری نظام می باشد. ثانیا چطور می توان گفت که حفظ رژیمی نامشروع و غیر مردمی که بر اساس کودتا بر علیه آراء امت حزب الله و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته از نماز خواندن واجبتر است. این تکرار یاوه گوئیهای روحانی نمایان ساواکی و درباری چون مصباح-یزدی می باشد که عمر خود را صرف مجیز گوئی از دربار محمد رضای خائن نمودند و به هر بهانه ای با حرکت انقلابی امام خمینی (ره) بر علیه رژیم ستمشاهی مخالفت نمودند. این همان سخنان حامیان اسلام طالبانی و روحانی نمایان متحجری چون احمد جنتی و محمد یزدی و احمد خاتمی است که تریبون مقدس نماز جمعه را بار دیگر به تریبون ستایش نظام ستمشاهی تبدیل نموده اند و با تقلید از روحانی نمایان خائنی چون حسن امامی نماز جمعه تهران را به نمازهای جمعه مسجد ضرار دوران سیاه رژیم ستمشاهی تبدیل نموده اند.

هنگامی که محمد علی جعفری می گوید دشمنان جرات سخن گفتن از مخالفت با نظام را ندارند وی در مورد خود و اهداف نامشروع خود سخن می گوید نه در مورد دشمنان بیگانه که هر روزاز جنگ و تهدید و تحریم ایران اسلامی سخن می گویند و در جواب نیز مجیز گوئیهای منافقینی چون مشائی را می شنوند که گفت سخنان احمدی نژاد و اوباما تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و یا ساعتها با جلیلی مذاکره می کنند و منافقینی چون حسین شریعتمداری با وقاحت ادعا می کتنند که هیچگونه مذاکره یا با نمایندگان آمریکا صورت نگرفته است! در این میان اقتدارگرایانی چون محمد جواد لاریجانی که عدم التزام وی به قانون اساسی و بخصوص مقوله مهدویت باعث نگرانی شدید بزرگان نظام شده است با وقاحت خاص عوامل رژیم صهیونیستی و مستکبرین به یاوه گوئی می ئردازد و می گوید که برای مذاکره با شیطان در قعر دره نیز آمادگی دارد اما موسوی را را با اعضای سازمان منافقین مقایسه می نماید!

آری علی خامنه ای که روزی شاه سلطان حسینها را تهدید می نمود خود امروز روی حکام خائن و بی وطنی چون فتح علی شاه را نیز سفید نموده و نتیجه «تدابیر» وی تسلط کلاه برداران و وطن فروشانی چون مشائیها و محرابیانها و کردانها و رحیمیها و سلیمی-نمینها و مصباح-یزدیها و جنتیها بر صحنه سیاسی کشور می باشد. به جرات می توان گفت که در طول تاریخ معاصر ایران علی خامنه ای شاید بی کفایت ترین زمامداری باشد که به دلیل شعارزدگی و بی عرضگی باعث خوشنودی دشمنان امت حزب الله شده است و نتیجه نیز یاوه گوئیهای منافقینی است که درروز روشن نه تنها به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بیت حضرت امام خمینی (ره) بلکه حتی به دین مبین اسلام توهین می نمایند.

شکی نیست که منافقینی که حمایت از هرگونه طرح وحدت نخبگان نظام را تهدیدی برای منافع نامشروع خود می دانند با تهمت زدن به بزرگان نظام - آن هم در زمانی که خود با کودتای اقتصادی و تاراج بیت المال در صدد قبضه نمودن قدرت می باشند - قصد دارند تا رژیمی ملوک الطوایفی و متحجر را به از طریق تشکیل حکومت نظامی به قدرت برسانند. به عقیده یکی از بزرگان نظام: «تعجبی ندارد که این مقدس نمایان سعی دارند تا با استحاله نظام زمینه برقراری روابط با مستکبرین را از طریق برقراری حکومت نظامی فراهم نمایند و به همین دلیل نیز در آستانه سالروز تسخیر لانه جاسوسی و مراسم 13 آبان با انتشار مطالبی سخیف و سراسر دروغ در مورد آیت الله موسوی-خوئینیها که حتی مورد اعتراض حسین شریعتمداری نماینده علی خامنه ای در روزنامه کیهان نیز قرار گرفت قصد دارند تا بازگشت اسلام آمریکائی را به کشور تسهیل نمایند.»

به هر تقدیر شکی نیست که در صورت تشکیل حکومت نظامی امت اسلامی به مخالفت خود با خط جدید نفاق و متحجرین قدرت طلب ادامه خواهد داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر