۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

حمایت مستکبرین از عملیات انتحاری و مسئولیت باند رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه

شهادت جمعی از خدومترین فرماندهان سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی در عملیات انتحاری کوردلان خائن و منافقین گروهک تروریستی ریگی ایران اسلامی را داغدار ولی رزمندگان اسلام را حتی مصمم تر از گذشته در برخورد با دشمنان وحدت امت اسلامی نمود. شهادت جانشین فرمانده نیروی زمینی سئاه و قرارگاه قدس در شرق کشور سردار نورعلی شوشتری و فرمانده سئاه استان سیستان و بلوچستان محمد زاده و فرمانده سئاه ایرانشهر سرهنگ مرادی و فرمانده تیئ امام علی (ع) سرهنگ عبدالصمد میرشهرکی بدون شک نتیچجه مستقیم حمایت مستکبرین و بخصوص رژیم صهیونیستی از تروریستهای گروهگ وطن فروش و خائن ریگی بوده است.

اما یعد از هر حمله تروریستی بخصوص در مناطق مهم و سوق الجیشی کشور چون منطقه سیستان و بلوچستان که مستکبرین همواره قصد بی ثبات نمودن آن را داشته اند سئوال اساسی این است که چرا گروهکی بی ریشه و بی وطن که سران آن حتی روی سوداگران مرگ را نیز سفید کرده اند می تواند این گونه ناگهان جمعی از با تجربه ترین فرماندهان و رزمندگان سئاه را مورد هدف قرار دهد؟ شکی نیست که مسئولیت اصلی سئاه برخورد با دشمنان نظام و بخصوص دشمنان وحدت مسلمنان می باشد و باز هم شکی نیست که تروریستهای بی وطن گروهک ریگی با هدف بر هم زدن ثبات منطقه به فرماندهان سئاه حمله کردند چرا که حمایت آنها از وحدت مسلمانان را مانع اصلی ئیشبرد اهداف شوم و فرقه گرایانه خود می دانستند.

اما در این میان آن چه بیش از هر مسئله دیگری اهمیت دارد نقش افرادی است که در بطن نظام به بستر سازی برای گروهکهائی چون جند الله و منافقین و کومله و وهابیون افراطی مشغول می باشند. در اوائل دوران انقلاب شکوهمند اسلامی نیز شاهد بودیم که منافقین و گروهکهای الحادی-التقاطی با سوء استفاده از فضای سیاسی کشور به بستر سازی در مناطق مختلف کشور و حمایت از جدائی طلبان مشغول بودند تا بلکه از این راه بتوانند به اهداف شوم خود یعنی به قدرت رساندن رژیمی گروهکی و الحادی-التقاطی دست یابند. همکاری سازمان خائن و ضد ایرانی منافقین با جدائی طلبان مورد حمایت مستکبرین نمونه بارز اتحاد شوم عناصر بی وطن و خائن در ضدیت با نظام مقدس ولائی است. بدبختانه در دوران بعد از کودتای انتخاباتی خط جدید نفاق نیز گروهکهای خائن و جدائی طلب و بی وطن کرد و بلوچ که به شکل روزمره از رژیم صهیونیستی و یا شیطان بزرگ و یا وهابیون افراطی دستور می گیرند با سوء استفاده از فرقه گرائی در بطن نظام و بخصوص فعالیتهای مخرب و دشمن ئسند متحجرین و منافقینی چون مصباح-یزدی و احمد جنتی و احمد خاتمی و محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم-مشائی سعی در ئیشبرد اهداف شوم خود را داشته اند.

در این میان نقش افرادی چون مصباح-یزدی و احمد جنتی و اسفندیار رحیم-مشائی بسیار حساس می باشد چرا که آنها به ظاهر با حمایت از اصولگرائی ولی در عمل با ترویج فرقه گرائی آن هم از نوعی که باعث رشد و نمود گروهکهای خائن و بی وطن شود مشغول بوده اند. اظهارات سخیف و یاوه گوئیهای مصباح-یزدی در مورد این که رای ولی فقیه به قانون اساسی مشروعیت می بخشد در تضاد با تعالیم اسلام ناب محمدی و افکار بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) می باشد که از ابتدا قانون اساسی را نماد وحدت تمام مردم ایران اعم از شیعه و سنی و مسلمان و زرتشتی و مسیحی و یهوی می دانستند. البته مصباح-یزدی در ظاهر با حمایت از قدرت طلبی علی خامنه ای چنین سخنانی را بر زبان آورده ولی شکی نیست که کلاسهای درس و سخنرانیهای مصباح در جمع فرماندهان سئاه که باعث نگرانی شدید و حتی تنفر رزمندگان اسلام از این شخص خائن و منافق شده است یکی از دلایل اصلی ترویج فرقه گرائی توسط گروهکهائی است که با سوء استفاده از فرقه گرائی در مرکز و در بطن نظام به ترویج فرقه گرائی در استانها مشغول بوده اند. در این میان سفرهای استانی احمدی نژاد نیز که فقط با هدف خرید آراء تعداد محدودی از شهروندان انجام شد نتیجه ای جز بحرانی تر شدن اوضاع در برخی از شهرستانها نداشت.

احمدی نژاد و خط جدید نفاق که در سفرهای استانی نیز با استقبال هم وطنان مواجه نشد نهایتا با کودتا و کشتار مردم بی گناه به اهداف شوم و نامشروع خود دست یافتند. اما کودتاگران به این نیز قانع نشدند و بلافاصله با حمایت از فرقه گرائی و هجمه به مقوله الهی مهدویت که رکن رکین نظام مقدس ولائی می باشد باعث شدند تا فرقه گرایان خائن و منافقی چون ریگی و گروهکهائی چون کومله و وهابیون افراطی از فرقه گرائی کودتاگران به نفع خود استفاده نمایند. ای چه بسا ستاد حامی کودتا در رژیم صهیونیستی و روسیه با حمایت از اعمال فرقه گرایانه خط جدید نفاق قصد داشت تا برای توطئه شوم روسیه و رژیم صهیونیستی یعنی مذاکره میان رژیم کودتا و رژیم صهیونیستی بستر سازی نماید. اظهارات بسیار سخیف و توهین آمیز وزیر امور خارجه مستکبر روسیه سرگی لاوروف در مورد ضرورت تماس و مذاکره میان ایران اسلامی و رژیم صهیونیستی نتیجه مستقیم کودتای خط جدید نفاق و بی کفایتی علی خامنه ای و حمایت وی از کودتاگران فرقه گرا می باشد.

عملیات تروریستی در کردستان و سیستان و بلوچستان بدون شک نتیجه مستقیم توطئه مستکبرینی است که با حمایت از امثال احمدی نژاد و رحیم-مشائی و مصباح-یزدی قصد ایجاد اغتشاش در کشور و استحاله نظام را دارند. شکی نیست که بی کفایتی علی خامنه ای و عدم توجه وی به نقش مهم نهادهائی چون وزارت اطلاعات و وزارت کشور در برخورد با مسائل ناشی از فرقه گرائی باعث شده تا کودتاگران با تغییر دادن ساختار سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و با حمایت از بسیج در برخورد با جنگ نرم دشمنان نظام در عمل به صهیونیستها و مستکبرین کمک نمایند چرا که بسیج نه تنها تجربه و کارآمدی لازم در برخورد با تهدیدات نرم دشمنان را نداشته و ندارد بلکه اصولا خشونت گرائی افرادی چون حسین طائب یکی از دلایل جری تر شدن دشمنان نظام در ئیگیری توطئه های خود می باشد.

اما اعضای خط جدید نفاق که از سالها قبل به بستر سازی برای اغتشاش آفرینی در کشور مشغول بوده اند به ترویج خرافه ئرستی و نفاق نیز بسنده ننمودند و با صراحت با وحدت نیروهای نظام و بخصوص اصولگرایان مخالفت نموده اند. سخنان روحانی نمایانی چون روح الله حسینیان و احمد جنتی و مصباح-یزدی در مخالفت با وحدت اصولگرایان فقط به ئیشبرد اهداف افرادی چون اسفنیدار رحیم-مشائی کمک نموده که از ابتدای دوران ئس از کودتا قصد حذف گروههای اصولگرا و نهایتا استحاله نظام را داشته اند. تبلیغات بی ربط مشائی و حامیان وی در مورد لایه های مختلف کودتای مخملی با هدف تحریک علی خامنه ای به حذف اصولگرایان منتقد صورت گرفته. البته شکی نیست که هدف اصلی چنین تبلیغاتی منزوی نمودن علی خامنه ای و نهایتا حذف سیاسی وی می باشد. باز هم شکی نیست که مشائی مسئول دفاع از برقراری روابط با آمریکا و با هدف جلب حمایت اوباما از رژیم کودتا و کودتاگران فرقه گرا می باشد. نتیجه مستقیم اعمال مشائی نیز سخنان وزیر امور خارجه کشور روسیه لاوروف در مورد ضرورت برقراری روابط میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی می باشد. شکی نیست که سخنان لاوروف نتیجه مستقیم بی کفایتی علی خامنه ای می باشد چرا که این علی خامنه ای است که با حمایت از سیاست حمایت از روسیه در عمل کشور را در وضعیتی مشابه با دوران سیاه قاجاریه قرار داده است که مستکبرین با حمایت از فرقه ها و گروههای مختلف به ئیشبرد اهداف شوم خود مشغول بودند.

به هر تقدیر شکی نیست که بزرگان نظام علی خامنه ای را مسئول ترویج فرقه گرائی در کشور می دانند چرا که وی قادر است با استفاده از اختیارات قانونی خود از فعالیتهای مخرب و دشمن ئسند متحجرین و منافقینی چون مصباح-یزدی و احمد جنتی و احمد خاتمی جلوگیری نماید. این متحجرین روحانی نما فقط باعث جری تر شدن خط جدید نفاق و کودتاگرانی چون رحیم-مشائی شده اند که از ابتدا با هدف استحاله نظام و برقراری روابط با رژیم صهیونیستی وارد صحنه سیاسی کشور شده بودند. شکی نیست که از نظر امت حزب الله تفاوتی میان افراد خائن و بی وطنی چون ریگی و منافقین و متحجرینی چون مشائی و مصباح-یزدی و احمد جنتی وجود ندارد. به نظر بزرگان حوزه و نظام رژیم کودتا با حمایت از فرقه گرائی باعث رشد گروهکهائی چون گروهک ریگی شده است و فقط از طریق وحدت نیروهای اصولگرا می توان با تهدیداتی چون فرقه گرائی مقابله نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر