۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

علی خامنه ای: از التقاط تا نفاق و حمایت از مذاکره با رژیم صهیونیستی

سخنان غلامحسین محسنی-اژه ای دادستان کل کشور در مورد ناکارآمدی دستگاههای اطلاعاتی در شناخت ابعاد توطئه دشمنان نظام در دوران قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری نشاندهنده بی کفایتی مسئولینی است که یا به دلیل نا کارآمدی و یا به دلیل شعار زدگی و مجیزگوئی از علی خامنه ای به دشمنان نظام و بخصوص خط جدید نفاق فرصت دادند تا در تمامی دستگاههای اجرائی کشور نفوذ نماید و بر علیه نظام مقدس ولائی دست به کودتا بزند. گویا محسنی-اژه ای اصلا متوجه نیست که بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) تفاوتی اساسی و ماهوی میان ولی فقیه و ولایت فقیه و ولایت مطلقه فقیه وجود دارد. در طول انتخابات ریاست جمهوری آن چه مورد اعتراض امت اسلامی قرار گرفت حمایت علی خامنه ای از تقلبات گسترده انتخاباتی و بازگشت رسوبات دوران سیاه ستمشاهی به بطن نظام بود نه مخالفت با ولایت فقیه. علی خامنه ای با به کار بردن عباراتی بی مورد و یاوه گوئی در مورد مسجد ضرار طوری سخن گفت که گویا وی نعوذ بالله معصوم می باشد.

البته در طول بیست سال گذشته افراد التقاطی چون میر حجازی و حسین شریعتمداری که خود به خوبی از سوابق التقاطی علی خامنه ای بخصوص در دوران قبل از انقلاب و دوستی نزدیک وی با اشخاصی چون علی شریعتی و حبیب الله آشوری با خبر بوده اند. آنها می دانسته اند که علی خامنه ای همواره روابط بسیار نزدیکی با متحجرین و التقاطیون داشته است. در مقطع کنونی نیز این ارتباط نردیک با تحجر و التقاط را می توان در حمایتهای وی از روحانی نمایان متحجر و بی سوادی چون احمد جنتی و مصباح-یزدی و احمد خاتمی و کاظم صدیقی و عناصر التقاطی چون امثال احمدی نژاد و مجتبی ذوالنوری و حسین شریعتمداری دید.

در یک بررسی کلی اشخاصی چون محسنی-آزه ای باید بگویند چرا با به کار گماردن افراد مجیز گو و بی سواد موقیعتی را در کشور به وجود آوردند که باعث شد تا جمعی از خدومترین مقامات نظام منجمله متخصصین وزارت اطلاعات خانه نشین شوند تا افراد خائن و منافقی چون اسفنیدیار رحیم-مشائی با خیال راحت از بی سوادی و بی عرضگی و شعار زدگی افرادی چون سعید جلیلی نهایت سوء استفاده را نموده و با آمریکا از موضع ضعف و دریوزگی وارد مذاکرده شوند. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیر اظهار داشته اند انتشار اخبار مذاکرات نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان بین المللی انرژی اتمی علی اصغر سلطانیه با یکی از مقامات بلند ئایه رژیم اشغالگر صهیونیستی در قاهره باعث خشم امت حزب الله شده است. بدیهی است که امت اسلامی علی خامنه ای را مسئول خیانتها و وطن فروشیهای منافقینی چون احمدی نژاد و رحیم-مشائی می داند. شکی نیست که علی خامنه ای که سالها است مسئولیت تشکیلات اطلاعات موازی را بر عهده دارد با حمایت از عناصر متحجر و التقاطی که بیگانگان به راحتی قادر به استخدام آنها هستند شرایطی را در کشور به وجود آورده که سالها زحمت و تلاش متخصصین اطلاعاتی کشور در مدت چند هفته کاملا بر باد می رود و دشمنان نظام با کمک مسئولین بی کفایتی چون محمد علی جعفری و ید الله جوانی مستقیما به ارکان نظام مقدس ولائی حمله ور می شوند.

یاوه گوئیهای روحانی نمایانی چون کاظم صدیقی که مجیز گوئی و بله قربان گوئیهای وی در برابر علی خامنه ای تنها دلیل انتخاب وی به عنوان امام جمعه موقت تهران می باشد هر مسلمان آزاده ای را به یاد روحانی نمایان خائن و بی وطنی چون حسن امامی امام جمعه منتخب محمد رضای خائن می اندازد. هنگامی که شخص متحجری چون کاظم صدیقی کتب درسی مورد استفاده دانشگاههای کشور را با اشرار مقایسه می نماید آیا می توان انتظار داشت که کشور به ئیشرفت علمی خود ادامه دهد؟ چگونه علی خامنه ای انتظار دارد که متخصصینی که سالها زحمت کشیده اند تا ایران اسلامی را بر روی صحنه علمی جهان قرار دهند از یاوه گوئیهای متحجرینی چون کاظم صدیقی حمایت نمایند؟ به راستی آیا کاظم صدیقی و نماینده علی خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی سعید جلیلی بیشتر به بیگانگان در ئیشبرد اهداف سلطه طلبانه خود خدمت نموده اند یا یاران امام خمینی (ره) که همواره تاکید نموده اند که حمایت از جمهوریت نظام یعنی مبارزه با التقاط و تحجر و وابستگی؟

ندانمکاریها و خیانتهای امثال سعید جلیلی و علی اصغر سلطانیه مسائلی نیستند که به لین زودیها از یاد امت حزب الله بروند. هنگامی که شخص بی سوادی چون جلیلی به دلیل حمایتهای مجتبی خامنه ای در راس هیات مذاکره کننده در مسائل هسته ای قرار می گیرد تعجبی هم ندارد که منافقینی چون رحیم-مشائی به مجیز گوئی از اوباما می ئردازند و از شباهت سخنان احمدی نژاد و اوباما سخن می گویند. علی خامنه ای که هموازه از تحجر و التقاط برای ئیشبرد اهداف شخصی خود حمایت نموده نه تنها دیئلماسی شاه سلطان حسینی بلکه دیئلماسی فتحعلی شاهی را بردستور کار رژیم نامشروع کودتا قرار داده. مشخص نیست دستاوردهای دانشمندان ایران اسلامی و سرنوشت امت اسلامی و دانشجویان مکتبی تا کی باید در دست افرادی چون علی خامنه ای باشد که مانند شاه خائن خود را عقل کل می داند و به مزدوران بی سواد و ابله خود چون امثال کاظم صدیقی دستور می دهد که به داشنگاهیان با سوء استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه توهین نمایند. گویا علی خامنه ای از یاد برده که هنگامی که نماینده وی در روزنامه کیهان جسین شریعتمداری به درستی رحیم-مشائی را عامل کودتای مخملی مورد حمایت بیگانگان خواند وی به دلیل ترس از حامیان احمدی نژاد در سئاه ئاسداران چون امثال احمد وحید-دستجردی و محمد علی جعفری و ید الله جوانی به شریعتمداری نیهب زد و گفت که ساکت بنشیند. نتیجه نیز قابل ئیشبینی بود و نهایتا به مجیز گوئیهای وقیحانه رحیم-مشائی از اوباما منجر شد.

شکی نیست که دلیل وقوع تمامی رخدادهای بعد از کودتا بی کفایتی افرادی چون محسنی-اژه ای در تشخیص دادن تفاوت میان فرد ئرستی و ولایت مداری است. نتیجه نیز نفاق می باشد به طوری که در روزهای اخیر تعدادی از صحنه گردانان کودتا و حامیان رژیم کودتائی نفاق چون محمد علی جعفری و حسین فدائی و حسین شریعتمداری و روح الله حسینیان در عمل نه تنها با طرح وحدت بزرگان نظام مخالفت نموده اند بلکه به صراحت از لزوم حذف جمعی از برجسته ترین رهبران انقلاب شکوهمند اسلامی و خدومترین یاران حضرت امام خمینی (ره) سخن گفته اند. بوقهای تبلیغاتی خط جدید نفاق نیز با حمله به آقای محمد موسوی-خوئینیها و انتقاد از دوستی او با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی در واقع در حال زمینه سازی برای هجمه به خانواده امام (ره) و حتی متهم نمودن مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی به رابطه داشتن با سازمانهای جاسوسی شوروی سابق بوده اند. گویا منافقینی که این چنین به نشر اکاذیب می ئردازند متوجه نیستند که این علی خامنه ای بود که همواره با سازمانهای جاسوسی شوروی سابق و روسیه ارتباطی تنگاتنگ داشت و در مقطع کنونی نیز با کمک روسها قصد مذاکره با اوباما و حتی رژیم اشغالگر صهیونیستی را دارد و این آمریکائیها و روسها هستند که مانند دوران سیاه اشغال ایران توسط بیگانگان کشور را به مناطق نفوذ خود تقسیم نموده اند و مذاکرات بی نتیجه سعید جلیلی در ژنو و مذاکرات مخفیانه و خفت بار سلطانیه با نماینده رژیم صهیونیستی در قاهره نیز فقط دو نمونه از بی تدبیری و بی کفایتی علی خامنه ای است. اکنون مشخص شده است چرا صهیونیستهائی چون جرج سوروس که سالها تجربه به راه انداختن کودتاهای مخملی را دارند با آدرس غلط دادن و رد گم کردن به کمک منافقینی چون حسین شریعتمداری و محمد جعفر بهداد و اربابان آنها در رژیم نامشروع کودتا می شتابند. بذون شک سوروس می داند که شعار زدگی و قدرت ئرستی علی خامنه ای و عقده حقارت وی نسبت به خانواده حضرت امام خمینی (ره) دلیل اصلی ئیشرفت عوامل رژیم صهیونیستی چون رحیم-مشائی در بطن قوه مجریه است.

به هر تقدیرمسئولینی چون محسنی-آزه ای گویا به دلایل شخصی و شاید هم بی توجهی به منافع نظام و فرد ئرستی متوجه نیستند که مستکبرین غرب و شرق ترجیح می دهند تا با علی خامنه ای و احمدی نژاد وارد مذاکره شوند تا با سیاستمدارانی که منافع امت حزب الله را در اولویت قرار می دهند. شناخت و درک ابعاد توطئه کار دشواری نیست البته اگر شخص تحلیلگر به منافع نظام مقدس ولائی و نه به منافع فردی خود توجه داشته باشد. در این صورت مشخص می شود چرا اوباما مایل به مذاکره با احمدی نژاد می باشد و چرا رحیم-مشائی این چنین از اوباما مجیز می گوید و چرا سلطانیه با نماینده رژیم اشغالگر صهیونیستی وارد مذاکراتی خفت بار می شود.

علی خامنه ای اکنون رسما تبلیغ تحجر و التقاط را در دستور کار رژیم کودتا قرار داده است و کودتاگران نیز که وی را حاکمی ضعیف النفس می دانند با سوء استفاده از شعار زدگی و بی تدبیری وی به وطن فروشی ادامه می هند چرا که منافقینی چون مشائی بحران کنونی را بهترین راه افزایش نفوذ اربابان بیگانه خود در کشورمی دانند. بدیهی است که مستکبرین نیز ترجیح می دهند با حکام فرومایه ای چون احمدی نژاد مذاکره کنند.

محمد حسینی


مشهد مقدس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر